70- داود (در عـبـرى بـه مـعـنـى مـحـبـوب ) در كـمـال نـظم ، پيامبرى و فرمانروايى مى كرد. نظم را در زندگى شخصى نيز رعايت مى كـرد. از نـواده هـاى يـهـودا بـود و پـس از وى ، در سـال 476 (بـعـد از خـروج بـنـى اسـرائيل از مصر) سليمان به پيامبرى و فرمانروايى رسيد.
مـى گـويـنـد در زمـان داود بـود كـه بـنـى اسـرائيـل از صـورت قـبـائل پـراكـنده به صورت امت واحد در آمدند و او پايتخت را از حبرون به اورشليم آورد (دائرة المعارف فارسى مصاحب ذيل داود)
71- آيات مربوط به داستان داود:
بقره : 251 ـ مائده : 78 ـ انعام : 84 ـ انبياء: 78 تا 80 ـ سباء: 4 و 10 و 11 و 13 ـ ص : 17 تا 26 ـ نمل : 15 ـ نساء: 163 ـ اسراء: 55.
72- ((... سليمان به سبب ذكر نام وى در قرآن ، نزد مسلمانان مشهور است و در روايـات اسـلامى در باب او و زوجه اش بلقيس داستانها آمده است . پيغمبرى را از داود به ارث بـرد و خـداونـد اسرار بسيارى از علوم و فنون غريبه و زبان حشرات و طيور را به وى آموخت و سپاهى از جن و انس تحت فرمانش قرار داد و بدينگونه وى ديوهاى متمرد را در بـنـد كـشيد و بناهاى عظيم بر پا كرد. بعضى از افسانه هاى مربوط به او با افسانه هاى مربوط به جمشيد، شاه داستانى ايران ، مخلوط شده است .))
به اختصار از دائرة المعارف فارسى مصاحب
73- در قرآن كريم هم در مورد داود و هم سليمان ، فرموده است :
(( و كلا آتيناه حكما و علما. ))
74- سـبـا يـا سـبـاء: نـام قوم و مملكتى در قسمت جنوب غربى جزيرة العرب در هـزاره اول قـبـل از مـيـلاد. سـبائيان يا قوم سبا، يكى از سه قومى بوده اند كه در تاريخ عـربـسـتـان جـنـوبـى ، نقش مهمى داشته اند. (دو قوم ديگر: معينيان و حميريان ). و آنان را نـخـسـتين قوم عربستان جنوبى شمرده اند كه به آستانه تمدن گام نهادند... مملكت سباء بـه سـبـب ذكـر آن در قـرآن در قـصـه سـليـمـان و هـمـچـنـيـن مـسـاءله سـيـل العـرم (سـبـا / آيـه 15) كـه بـراى سـبـا فرستاده شد، نزد مسلمانان شهرت بسيار يافته است .
نـقـل بـه اخـتـصـار از دائرة المـعـارف فـارسـى مـصـاحـب ذيل سباء.
75- بـلقـيـس : نـام مـلكـه سـبـا در ادبـيـات فـارسـى و عـربـى ... در قـرآن (نمل 15 - 45) نام بلقيس نيامده و فقط عنوان ملكه سباء ذكر شده است ...
برخى از مفسران نوشته اند كه سليمان پس از آن بلقيس را به همسرى خود در آورد...))
نـقـل به اختصار از دائرة المعارف فارسى مصاحب .
76- آيات مربوط به داستان سليمان :
بـقـره : 102 ـ انـهـام : 84 ـ انـبـيـاء: 79 تـا 82 ـ نمل : 16 تا 44 ـ سباء: 12 تا 21 ـ ص : 30 تا 40 ـ نساء: 163.
77- ((يـكـى از بـنـى اسـرائيـل اسـت كـه بـنـابر تصريح قرآن ، يهوديان يا بـعـضـى از ايشان ، عقيده داشته اند كه وى پسر خداست چنانكه مسيحيان عيسى را پسر خدا مى دانند...
اشـاره اى در قـرآن هـسـت درباره كسى كه بر دهكده اى مى گذشت و در انديشه اش چنين آمد كـه خـداونـد ايـن دهـكـده و مـردم آن را چـگـونـه زنـده خـواهـد كـرد. پـس خـداونـد او را صـد سـال مـيـرانـيـد و زنـده كـرد تا چگونگى رستاخيز و بعث را بدو نشان دهد (بقره / 261). مفسرين ، اغلب اين شخص را كه در آيه نامى از او برده نشده است ؛ عزير دانسته اند...))
نقل به اختصار از: دائرة المعارف فارسى مصاحب .
78- بـخـت نـصـر: عـالى تـريـن لقـبـى كـه بـه دو پـادشـاه بـزرگ بـابـل داده شـده يـكـى بـه بـنـوكـد نـصـر اول 1112 ـ 1146 قـبـل از مـيـلاد و ديـگـرى بـه بـنـوكـد نـصـر دوم 605 ـ 562 قبل از ميلاد. ـ فرهنگ معين .
79- آيات مربوط به داستان عزير:
بقره : 259 ـ توبه : 30.
80- يونس بن متى ، نام پيامبرى كه به تازى ذوالنون نيز گويند.
پيامبرى از بنى اسرائيل ... كه بر اهل نينوى مبعوث شد و بى فرمان ، از ميان قوم برفت و بـراى ايـن تـرك اولى ، مـاهـى ((نـون )) او را بـيـوباريد... سپس توبه كرد و خداى تـعـالى نـافـرمـانـى او بـبـخشيد و از شكم ماهى رهايى داد. به همين سبب او را ذوالنون و صاحب الحوت لقب داده اند كه به معنى خداوند ماهى و همدم ماهى باشد...))
به اختصار از فرهنگ دهخدا.
نـاصـر خـسـرو عـلوى قـبـاديـانـى در سـفـرنـامـه خـويـش دربـاره مـحـل قـبـر يـونـس مى نويسد: ((... چون از زيارت آن موضع (كوهى كه در نزديكى شهر طبريه قرار دارد) برگشتم به ديهى رسيدم كه آن را كفركنه مى گفتند و جانب جنوب اين ديـه ، پـشـته اى است و بر سر آن پشته ، صومعه اى ساخته اند نيكو و درى استوار بر آنجا نهاده و گور يونس نبى عليه السلام در آنجاست .)) سفرنامه ناصر خسرو تصحيح دكتر دبيرسياقى چاپ اول . ص 22.
81- آيات مربوط به داستان يونس :
انـعـام : 86 - نساء: 63 - انبياء: 87 و 88 - صافات : 139 تا 148 - قلم : 48 تا 50 - يونس : 98.
82- ((زكـريـا... و زوجـه اش پـيـر بـودنـد و فـرزندى نداشتند. روزى در وقت عبادت ، جبرئيل به وى خبر داد كه صاحب پسر خواهد شد....
قـصـه زكـريا و نگهدارى و پرستارى از مريم در محراب معبد (بيت المقدس ) در قرآن نيز آمده است . در قصه هاى اسلامى مربوط به پيامبران زكريا از انبيائى است كه به شهادت مـى رسـند، پس از كشته شدن پسرش يحيى ( يوحنا)، به درختى پناه مى برد، درخت باز مـى شـود و زكـريا بدرون آن مى رود، اما گوشه جامه وى بيرون مى ماند، ابليس مردم را خـبـر مـى دهـد و آنـان درخـت را اره مى كنند و بدين گونه زكريا به شهادت مى رسد.)) - نـقـل بـه اقتباس و اختصار از: دائرة المعارف فارسى مصاحب ، در ديوان ناصر خسرو آمده است :
به جاى بد زكريا كه كشته شد يحيى
گزيده اى كه به پاكى بد از جهان اخير

ز بـعـد او زكريا بماند هفتصد سال
بريده گشت به دو نيمه ، در ميان شجر

83- آيات مربوط به داستان زكريا و يحيى :
آيات مربوط به زكريا: آل عمران : 37 تا 41: انعام : 85 - مريم : 2 تا 15 - انبياء: 89 و 90.
ايـات مـربـوط بـه يـحـيـى : آل عمران : 39 تا 41: انعام : 85 - مريم : 7 و 12 تا 15 - انبياء: 90.
84- آيات مربوط به داستان عيسى (ع ):
بقره ، 87 و 136 و 253 - آل عمران : 39 تا 62 و 85 و 33 - مائده : 72 تا 78 و 110 و 120 و 17 و 46 - انـعـام : 85 - مـريم : 19 تا 35 - زخرف : 57 تا 64 - انبياء: 91 - مـؤ مـنـون : 50 - حـديد: 27 - نساء: 157 تا 159 و 171 و 172 و 163 - توبه : 30 و 31 - صف : 6 و 14 - شورى : 13 - احزاب : 7.