next page

fehrest page

back page

عكس العمل امام خمينى ره : 
عكس العمل فورى امام (ره ) در مقابل حادثه فيضيه ، با توجه به جريانهاى سال 1341 و فروردين 1342 به صورت سرنوشت ساز در آمد:
عصر دوم فروردين ، منزل امام (ره ) مركز اجتماع مردم و روحانيون مبارز شد. امام (ره ) در همان لحظه آگاهى از حمله به فيضيه ، نقش سازنده يك رهبر را ايفا كرد. از بستن درب منزل ، با وجود توسعه شايعه حمله ماءموران به آن جلوگيرى كرد و خود در ميان جمع باقى ماند و به آنها دلگرمى و شجاعت بخشيد و حتى عازم رفتن به مدرسه فيضيه شد و مى گفت بايد به فيضيه بروم و ببينم به طلبه هايم چه مى گذرد. در همان حالى كه بسيارى ، روحانيت را شكست خورده مى ديدند، امام (ره ) در وضعيت پيش آمده پيروزى مى ديد و به اطرافيان و پيروان خود درس ايستادگى و شجاعت را عملا مى آموخت . آموزش عملى امام (ره ) در همه آنها كه با ايشان تماس ‍ داشتند مؤ ثر واقع شد. امام (ره ) دستور داد مجروحان به بيمارستان ببرند و وسايل استراحت آنان را فراهم سازند و روز بعد نيز منزل ايشان مركز تجمع بود. امام (ره ) سعى داشت هرچه بيشتر اقدامات شاه و ماءموران او را به مردم بنماياند و افشاگريها را بزرگترين پيشرفت مى شناخت . برابر همين راهنماييها، سيل جمعيت از مدرسه فيضيه و بيمارستانها ديدن كردند. به يقين هيچ كس جز امام ره نمى توانست در آن شرايط دشوار، درس ‍ مقاومت و پايدارى به پيروان و شاگردان خود بدهد و آنان را براى مبارزه مستمر و طولانى آماده سازد.
عمليات فتح المبين انا فتحنالك فتحا مبينا(18) 
2 فروردين 1360 
طرحريزى عمليات افتخار آفرين فتح المبين از اوسط آبان سال 1360 آغاز شد و پس از تلاشهاى مستمر و خستگى ناپذير و انجام مشورتها و هماهنگيهاى گسترده ، ميان فرماندهان نظامى ، سرانجام طرح عملياتى شماره 1 فتح المبين در اواخر دى ماه همان سال آماده شد. روز 13 بهمن 1360 در پى يك نشست مشترك بين فرماندهان عمده سپاه و ارتش طرح ياد شده به يگانهاى عمده اجرايى ابلاغ و متعاقب دريافت اطلاعات جديد در 30 بهمن همان سال طرح اوليه بازنگرى شد و طرح شماره 2 در 13 اسفند انتشار يافت .
اين عمليات با مراجعه به قرآن كريم فتح نامگذارى شد و سرانجام در حالى كه اشك شوق در چشمان كليه حاضران مركز فرماندهى جمع شده بود، در ساعت سى دقيقه بامداد روز دوشنبه 2 فروردين آغاز حمله بزرگ و سرنوشت ساز فتح المبين به شرح زير صادر شد:
بسم الله الرحمن الرحيم ، بسم الله قاصم الجبارين و يا زهرا...(19)
رزمندگان دلاور اسلام با دريافت پيام عمليات حماسى و تاريخى فتح المبين را در شمال خوزستان آغاز كردند و از جنوب و شمال شوش و غرب دزفول در چند محور با ارتش عراق درگير شدند. در ساعت 2 بامداد اولين خاكريزهاى دشمن به دست نيروهاى ايرانى سقوط كرد.
در اين حمله از عمليات فتح ، رزمندگان اسلام موفق شدند ضمن زخمى و به هلاكت رساندن 000، 10 نفر از سربازان دشمن تعداد 200، 2 نفر از آنان را به اسارت خويش درآورند و 7 فروند هواپيماى دشمن را سرنگون و تعداد 60 دستگاه تانك عراقى را منهدم و منطقه اى به وسعت 650 كيلومتر مربع در محورهاى عملياتى شوش و دزفول را از وجود دشمن پاك كنند.
روز سه شنبه سوم فروردين تعداد اسراى تخليه شده به مرز 000، 5 نفر رسيد و رزمندگان ايرانى به كليه اهداف خود دست يافتند و منتظر مرحله بعدى عمليات شدند.
مرحله دوم عمليات فتح بزرگ (14 / 1 / 1361) 
ساعت يك بامداد چهارشنبه چهارم فروردين مرحله دوم عمليات فتح با كلمه رمز يا زهرا آغاز شد و نيروهاى ايران اسلامى در اولين ساعات شروع عمليات ، تلفات سنگينى بر قواى دشمن وارد آوردند و به مواضع او در جبهه هاى غرب شوش و دزفول دست يافتند. در اين مرحله از عمليات تنگ رقابيه و ارتفاعات ميشداغ پاكسازى شد. تعداد 000/4 موشك و 13 دستگاه كاتيوشا به دست رزمندگان اسلام افتاد و 20 قبضه توپ سالم به غنيمت گرفته شد و تيپ 96 ارتش عراق از هم پاشيد و فرماندهان تيپ هاى 96 و 60 همراه با چند تن از افسران ارشد آنها به اسارت در آمدند. مجموع اسراى شمارش شده تا مرحله دوم عمليات از مرز 000، 6 نفر گذشت .
مرحله سوم عمليات فتح بزرگ (7/1/1361) 
در سومين مرحله عمليات فتح بزرگ فتح المبين مهمترين مواضع حياتى دشمن در غرب شوش و دزفول فتح شد. اين مرحله از عمليات كه ادامه عمليات فتح محسوب مى شد، مقارن ساعت 22 و 30 دقيقه شب شنبه 7 فروردين با نام فتح المبين و با كلمه رمز يا زهرا در شمال غربى شوش ‍ آغاز شد و رزمندگان ايران اسلامى موفق شدند ضمن انهدام سه تيپ رزمى عراق ، حدود 000، 5 تن ديگر از قواى دشمن را به اسارت درآورند. در اين عمليات سنگين كه پيروزى عظيمى براى جمهورى اسلامى ايران محسوب مى شد، مهمترين پايگاههاى كنترل و دفاع هوايى ايران و حساس ترين مواضع حياتى دشمن در غرب شوش و دزفول از اشغال عراقيها خارج شد و حدود 70 تانك و نفربر به دست قواى اسلام افتاد.
رزمندگان ايران مركب از دلاور مردان ارتش جمهورى اسلامى ، جان بر كفان سپاه و بسيج با شكستن نخستين خطوط دفاعى دشمن پايگاههاى رادار و سايت چهار و پنج واقع در حوالى منطقه ، ابوصليبى خاك را به محاصره در آوردند.
تعداد هواپيماى سرنگون شده دشمن از آغاز عمليات فتح تا پايان مرحله سوم عمليات به 14 فروند رسيد. در اين عمليات تيپهاى يك پياده مكانيزه ، تيپ پياده 93 و تيپ 10 نيروهاى ويژه ارتش عراق بكلى متلاشى و اكثر نفرات اين سه تيپ كشته ، زخمى و يا به اسارت ارتش در آمدند و علاوه بر نابودى تعداد بسيار زيادى تانك ، نفربر،
خودرو و مهمات ، دهها دستگاه تانك ، نفربر و خودرو ارتش متجاوز عراق به همراه مقادير قابل توجهى مهمات به دست رزمندگان ايران اسلامى افتاد. طى اين عمليات هزاران تن از قواى عراق به اسارت درآمدند.
مرحله چهارم عمليات فتح المبين (8/1/1361) 
در چهارمين مرحله عمليات كه سحرگاه روز يكشنبه 8 فروردين به نام فتح و كلمه رمز يا زهرا آغاز شد رزمندگان غرور آفرين ايران اسلامى موفق شدند با عمليات برق آسا و كوبنده خويش مناطق سندال ، چنانه و عين خوش (پادگان و ارتفاعات عين خوش )، دشت عباس ، امامزاده عباس ، ارتفاعات تينه و ابوقريب ، واوى ، و ارتفاعات بسيار مهم و استراتژيك دوسلك (مركز فرماندهى و تداركاتى دشمن ) در منطقه برغازه را به تصرف در آوردند. همچنين بعد از ظهر همان روز، تيپهاى 421 و 96 ارتش عراق پس از عمليات رزمندگان افتخارآفرين ايران اسلامى به طور كامل متلاشى و كليه نفرات اين دو تيپ كشته ، مجروح و يا اسير شدند.
در اين مرحله از عمليات مناطق دشت عباس و امامزاده عباس در شمال غربى منطقه شوش و منطقه عين خوش از وجود تجاوزگران عراقى پاكسازى و به كنترل كامل نيروهاى ايران در آمد و تعداد اسراى شمارش ‍ شده دشمن تا پايان مرحله چهارم عمليات فتح به بيش از 15000 تن رسيد. همچنين در اين مرحله صدها تن از قواى دشمن به هلاكت رسيدند، تعداد 200 دستگاه خودرو، هشت دستگاه تانك به همراه مقادير بسيارى زيادى سلاحهاى سبك و مهمات به غنيمت سپاهيان سلحشور درآمد و ضمنا تعداد هواپيماهاى سرنگون شده دشمن به 18 فروند رسيد. ارتفاعات تينه كه از بزرگترين حوضچه هاى نفتى شمال خوزستان مى باشد از وجود نيروهاى دشمن پاك شد و چاههاى نفت ابوقريب به كنترل كامل رزمندگان اسلام درآمد.
آخرين نتايج حاصله از عمليات پيروزمندانه فتح المبين را به صورت زير مى توان خلاصه كرد:
1 - انهدام نيروهاى دشمن كه سپاه چهارم ارتش عراق را تشكيل مى داد به استعداد سه لشكر شامل :
الف : لشكر 10 زرهى متشكل از تيپ 42 زرهى تيپ 24 مكانيزه ، تيپ 7 زرهى و تيپ 6 پياده .
ب : لشكر يك مكانيزه شامل تيپ 1 مكانيزه ، تيپ 27 مكانيزه ، تيپ 34 زرهى و تيپ 51 زرهى .
پ : تيپهاى تحت امر لشكر يك و ده شامل تيپ 99 پياده ، تيپ 96 پياده ، تيپ 426 پياده ، تيپ 505 پياده ، تيپ 423 پياده ، و تيپ 421 پياده .
ت : هلاكت و اسارت چندين هزار تن از افراد ارتش خلقى .
ث : مجموع تلفات رزمى دشمن حدود 25 هزار تن بود كه يا زخمى شده و يا به هلاكت رسيدند و بالغ بر 15 هزار نفر به اسارت در آمدند. ضمنا 360 دستگاه از انواع تانك و نفربر زرهى دشمن منهدم ، تعداد زيادى تانك ، نفربر و خودروى سبك و سنگين و مقادير بسيار زيادى از انواع مهمات به غنيمت گرفته شد كه حدود 150 دستگاه تانك ، 170 نفربر و حدود 500 دستگاه خودرو، چندين قبضه موشك سام 6 زمين به هوا، چند قبضه موشك زمين به زمين ، 165 قبضه توپ شامل توپهاى 182 ميليمترى ، 130 ميليمترى و 152 ميليمترى از آن جمله بودند.
2 - آزاد شدن ارتفاعات مهم شمال غربى خوزستان به اسامى ابوصليبى خات معروف به رادار و سايت ، على گره زد، عين خوش ، تينه ، برغازه ، واوى ، وقابيه ، ميشداغ ، ارتفاعات 350 معروف به ارتفاعات دهليز، دلتا، تپه چشمه ، جوفينه ، كوت كاپن و ارتفاعات 202.
3 - رهايى شهرهاى دزفول ، انديمشك ، شوش ، پايگاه چهارم هوايى و جاده سراسرى انديمشك اهواز و صدها روستا از زير آتش توپخانه دوربرد و موشكهاى تخريبى زمين به زمين دشمن .
4 - دستيابى به چاههاى نفت ابوقريب در ارتفاعات تينه يكى از بزرگترين حوضچه هاى نفتى خوزستان .
5 - آزاد شدن سه پاسگاه ژاندارمرى از استانهاى ايلام و خوزستان به اسامى عين خوش ، دوسلك و جسرنادرى .
6 - آزاد سازى فرودگاه اضطرارى دهلران .
7 - آزاد شدن جاده دزفول ، دشت عباس ، عين خوش و همچنين مناطق دشت عباس ، دشت چنانه و زمينهاى سرخه كه از مهمترين مناطق كشاورزى شمال خوزستان به حساب مى آيد. در طى عمليات پيروز فتح بيش از دو هزار كيلومتر مربع از خاك ايران اسلامى از تصرف دشمن متجاوز خارج شد.
پيام حضرت امام خمينى (ره ):(20) به ملت مسلمان و رزمندگان غرور آفرين اسلام درخصوص عمليات ظفرمند فتح المبين
بسم الله الرحمن الرحيم
ان تنصروالله ينصركم و يثبت اقدامكم
اخبار غرور آفرين جبهه هاى نبرد عليه قواى شيطانى را يكى پس از ديگرى دريافت نمودم . قلم قاصر است كه احساسات خويش را ابراز كنم .
به قواى مسلح اسلامى كه خدايشان نصرت آخرين را نصيب فرمايد، تبريك عرض مى كنم .
مبارك باد بر شما عزيزان افتخار آفرين پيروزى بزرگى را كه ما يارى ملائكة الله و نصرت ملكوت اعلى نصيب اسلام و كشور عزيز ايران ، كشور بقية الله الاعظم ارواحنا له الفداء نموديد.
رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدرانى كه شما شجاعان نبرد در ميدان كارزار و مجاهدان با نفس در شبهاى نورانى را در دامن پاكشان تربيت نمودند.
مژده باد به شما جوانان برومند در تحصيل رضاى پروردگار كه از بالاترين سنگرهاى روحانى و جسمانى ظاهرى و باطنى پيروزيد.
مبارك باد بر بقية الله ارواحنا له الفداء وجود رزمندگان ارزشمند و مجاهدان فى سبيل الله كه آبروى اسلام را حفظ و ملت ايران را رو سپيد و مجاهدان راه خدا را سرافراز نموديد.
ملت بزرگ ايران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار مى كنند. آفرين بر شما كه ميهن خود را بر بال ملائكة الله نشانديد و در ميان ملل جهان سرفراز نموديد.
مبارك باد بر ملت كه چنين جوانان رزمنده اى و بر شما چنين ملت قدردانى كه بمجرد فتح و پيروزى توسط رزمندگان به دعا و شادى برخاستيد.
اين جانب از دور، دست و بازوى قدرتمند شما را كه دست خداوند بالاى آن است مى بوسم و بر اين بوسه افتخار مى كنم . شما دين خود را به اسلام عزيز و ميهن شريف ادا كرديد و طمع قدرتها و مزدوران آنان را از كشور خود بريديد و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد كرديد. يا ليتنى كتن معكم فافوز فوزا عظيما .
درود بر فرماندهان بزرگوار، رزمندگان و بر همه مجاهدان راه عظمت كشور و اسلام ، و نفرت و لعنت بر منافقان و منحرفانى كه مى خواستند يكى از انبارهاى مهمات چنين مجاهداتى را به آتش بكشند. و غضب و سخط خداوند بر آن خدانشناسانى كه با كمك به صدام عفلقى مى خواستند او را نجات دهند، و شكر بى پايان ، خداوندى را كه توانستيد مفتضحانه ، نيروهاى كفر را در بارگاه قادر متعال بى آبرو و در پيشگاه ملتهاى مسلمان منفور نماييد. من از خداوند تعالى نصرت نهايى شما عزيزان و شكست مخالفان حق را خواستارم .
درود بر شما و رحمت بر شهيدان راه حق و شهداى جبهه نبرد حق عليه باطل و سلام بر عبادالله الصالحين .
روح الله الموسوى الخمينى
پاسخ حضرت امام خمينى (ره )(21) به پيام فرماندهان نظامى به مناسبت عملياتظفرمند فتح المبين
بسم الله الرحمن الرحيم
ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص
تيمسار ظهيرنژاد رييس ستاد مشترك ارتش جمهورى اسلامى ، سركار سرهنگ صياد شيرازى فرمانده نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى ايران ، جناب آقاى محسن رضائى فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ايران ، سركار سرهنگ معين پور فرمانده نيروى هوايى ارتش ‍ جمهورى اسلامى ايران .
پيام آرام بخش و افتخار آميزتان و پيروزيهاى بزرگ سلحشوران ظفرمند عمليات فتح المبين واصل و موجب سرافرازى گرديد. گرچه اين شجاعتها و فداكاريها و پيروزيهاى عظيم كم سابقه يا بى سابقه در بعد نظامى و ميدان نبرد از طرف نيروهاى مسلح عظيم القدر جمهورى اسلامى ، آن چنان افتخار آفرين و اعجاب آميز است كه با مقياسهاى عادى و معيارهاى نظامى و جنگى نتوان ارزش پرعظمت و غرور آفرين آن را با الفاظ محدود و عبارات معدود، و شجاعت و حمله برق آساى سلحشوران ايران بزرگ را به ذهن آورد و با قلم و بيان اظهار كرد، گرچه شكل اين پيروزيها و سلحشوريها در باب خود بى نظير يا كم نظير است ، گرچه اين نحو تاختن بر نيروهاى زمينى و هوايى دشمنانى كه تا بن دندان با سلاحهاى سنگين و سبك مدرن غربى و شرقى مسلح بودند، در جنگهاى جهان نمونه است كه در ظرف كمتر از يك هفته آن چنان مات شوند كه هرچه دارند بگذارند و فرار نمايند و يا تسليم شوند به صورتى كه قواى مسلح ما تاكنون نتوانند اسيران و كشتگان و غنائم را به شمار آورند، و گرچه تمام اين امور برخلاف عادت به صورتى معجزه آسا تحقق يافت ، لكن آنچه انسان را در مقابل رزمندگان جبهه ها و پشتيبانان آنان در ميدان رزم مثل جهاد سازندگى و هم فيلمبرداران جان بر كف عزيز و پزشكان و پرستاران متعهد والامقام و خبرنگاران جسور و مردمان ميليونى پشت جبهه به خضوع وادار مى كند، بعد معنوى آن است كه با هيچ معيارى نمى توان سنجيد و با هيچ ميزانى نمى توان عظمت آن را دريافت .
اين جانب هر وقت با يكى از چهره ها روبرو مى شوم و عشق او را به شهادت در بيان و چهره نورانيش مشاهده مى كنم احساس شرمسارى و حقارت مى كنم و هر وقت در تلويزيون ، مجالس و محافل اين عزيزان كه خود را براى حمله به دشمن مهيا مى كنند و مناجات و راز و نيازهاى اين عاشقان خدا و فانيان راه حق را در آستانه هجوم به دشمن مى نگرم كه با مرگ دست به گريبان هستند و از شوق و عشق در پوست نمى گنجند، خود را ملامت مى كنم و برحال خويش تاءسف مى خورم . اكنون ملت ما دريافته است كه كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا .
مجالس حال و دعاى اينان شب عاشوراهاى اصحاب سيد الشهدا را در دل زنده مى كند.
جوانان عزيزم و فرماندهان محترم ، شما توقع نداشته باشيد كه من بتوانم از عهده ثناى شما و شكر عمل برآيم . شما را همان بس كه محبوب خداى تعالى هستيد و خداى شما فرموده كه شما را كه چون سدى محكم و بنيانى مرصوص در مقابل دشمنان خدا و براى رضاى او ايستاده ايد دوست مى دارد و اين است جزاى شما و اين است عاقبت عمل شما. پس ، از اين مرحله بگذرم و از گروههايى كه از جهات مختلف در جبهه ها با آن حال جنگ و نزديكى خطر، شما را كمك كرده و مى كنند و در خدمت شما بوده و هستند بايد تشكر كنم .
خدايتان يار و مدد كار و رحمت حق بر شهداى عزيزتان و خاندان محترمشان كه با شجاعت و شهامت به شهادت فرزندان و نزديكانشان افتخار مى كنند، خود را و فرزندان خود را از اسلام و براى اسلام مى دانند.
سلام خدا و بزرگان دين و شهدا و خاندانشان و بر رزمندگان در راه اسلام و ايران .
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
به تاريخ 10/1/1361
روز جهانى آب 
2 فروردين 1371 / 22 مارس 1992 
خداوند مى فرمايد: و جعلنا من الماء كل شى حى (22) (هر موجود زنده اى را از آب آفريديم )
مى گويند: آب تر است به آسانى ديده مى شود، مى توان آن را در ظرفى ريخت ، خشك است ، احساس نمى شود، ديده نمى شود، مانند سنگ سخت است .(23)
تصور اينكه همه عبارتهاى بالا درباره يك جسم است دشوار مى باشد. اما چنين است .
عبارت نخست آب را چنانكه در اقيانوسها و رودها و قطره هاى باران است به ما مى نماياند. اين وقتى است كه آب مايع است .
عبارت دوم از آبى كه در هواى دور و بر ما وجود دارد سخن مى گويد. در آنجا آب بخار يا گاز است . كسى نمى تواند آن را ببيند، اما سرد كردن هوا به اندازه كافى ، مى توان آن را از حالت پنهانى آشكار ساخت . بخار آب خشك است ، اما وقتى كه به اندازه كافى سرد شود، به آب تبديل مى گردد و دوباره تر مى شود.
آب وقتى كه توسط سرما منجمد شود، مثل سنگ سخت مى گردد. آب جامد البته يخ است ، هر قدر هم عجيب بنمايد، يخ ‌تر نيست ، تنها وقتى تر است كه ذوب مى شود.
بيش از دو سوم از رودها و درياچه ها و درياها و اقيانوسها پوشيده شده است . گذشته از اين هميشه مقدار زيادى آب در هوا و در جايى كه آن را خشكزار مى ناميم ، وجود دارد. رودها، درياچه ها، درياها و اقيانوسهاى دنيا خانه هاى بسيارى از موجودات زنده است ، حتى گياهان و جانورانى كه در خشكى زندگى مى كنند. به آب نياز دارند. يك دليل اينكه همه موجودات زنده بايد آب داشته باشند، آن است كه قسمتى از بدن آنها از آب ساخته شده است .
انسان بى غذا مدت طولانى ترى مى تواند زندگى كند تا بى آب .
براى آشاميدن ، نظافت ، پخت و پز، پرورش گل و گياه و بسيار موارد ديگر چون خاموش كردن آتش سوزى به آب نياز داريم .
دانشمندان آب را به اختصار با فرمول H2O معرفى مى كنند كه در آن H به جاى ئيدروژن و O به جاى اكسيژن گذاشته شده است . فرمول ياد شده مبين اين امر است كه آب از ئيدروژن و اكسيژن ساخته شده كه به نسبت يك به دو (دو قسمت ئيدروژن و يك قسمت اكسيژن مى باشند.
جايگاه آب در اسلام 
هو الذى انزل من السماء ماء لكم منه شراب و منه شجر فيه تسيمون (24)
اوست خدايى كه آب را از آسمان فرو فرستاد كه از آن بياشاميد و درختان پرورش دهيد تا از ميوه آن بهره مند شويد و به برگ آن حيوانات خود را بچرانيد.
بدون شك منافع آب تنها نوشيدن انسان و روييدن درختان و گياهان نيست ، بلكه شستشوى زمينها، تصفيه هوا، ايجاد رطوبت لازم براى طراوت پوست تن انسان و راحتى تنفس او و مانند آن از جمله فوايد باران است .
و در سوره هود مى فرمايد:
و هو الذى خلق السموات و الارض فى سنه الايام و كان عرشه على الماء
و او خدايى است كه آسمان و زمين را در فاصله شش روز آفريد و عرش با عظمت او بر آب قرار يافت .(25)
در آيه هاى ياد شده خداوند تبارك و تعالى ضمن بيان فوائد آب مى خواهد، ارزش والا و اهميت آب را به انسانها بفهماند.
و در آيه ديگرى حق تعالى دنيا را به آب تشبيه كرده است :
و اضرب لهم مثل الحيوه الدنيا كماء انزلناه من السماء...(26)
اى رسول ما براى امت چنين زندگانى تمام دنيا را مثل زن كه ما آب بارانى از آسمان نازل كرديم ...
آب در فرهنگ اسلامى از مطهرات مى باشد و به وسيله آب مى توان نجاسات را از بين برد.
و ينزل عليكم من السماء ماء ليطهركم به (27)
و در آسمان آبى فرستاد كه شما را به آن پاك گرداند.
چنانچه ملاحظه مى شود در اين آيه نزول آب از آسمان وسيله اى براى پاكيزگى و تطهير انسانها بيان شده است و بدين وسيله مى توان به ارزش و منزلت آن پى برد.
از مجموع آيات و روايات مى توان به اين نتيجه رسيد كه جهان خلقت بدون آب هيچ معنا و مفهومى ندارد و سر منشاء حيات بشر و جهان ، آب است و تمام امور بشريت وابسته به آب مى باشد.
در روايات آمده است كه روزى شخصى از امام جعفر صادق عليه السلام پرسيد:
آب چه طعمى دارد؟ امام نخست فرمودند: به منظور ياد گرفتن ، سئوال كن نه به منظور بهانه جويى ، سپس اضافه فرمودند: طعم الماء طعم الحياه
طعم آب طعم حيات و زندگانى است
خداوند مى فرمايد: و جعلنا من الماء كل شى ء حى ء (28)
هر موجود زنده اى را از آب آفريديم
تاثير انسان بر چرخه آب : 
علاوه بر عوامل طبيعى ، انسان تاثير عميقى بر چرخه آب دارد و انسانها كه در تكاپوى پيشرفت نه به همراه طبيعت بلكه در مقابل آن مى باشند تاثير شديدى بر فرايند كاهش آب و آلودگى بيشتر آن مى گذارند.
امروزه رشد روز افزون جمعيت جهان و افزايش مصرف آب ، قطع بى رويه درختان جنگلها و تغيير اكو سيستم طبيعت ، رشد شهر سازى و افزايش ‍ صنايع آلوده كننده آب ، شيوه هاى نامناسب و غير اصولى كشاورزى ، احداث سدهاى مخزنى و ايجاد درياچه هاى مصنوعى همگى از عوامل نابودى چرخه منظم آب در سطح جهان مى باشند كه در نهايت همه آنها نوعى تهديد براى جامعه بشرى محسوب مى شوند و با توجه به مسائل ياد شده در راستاى آگاه ساختن مردم جهان به اهميت روز افزون آب و ايجاد سيستمهاى جهانى و توسعه منابع آب ، در كنفرانس جهانى توسعه و محيط زيست كه در سال 1992 در شهر ريودوژانيروى برزيل تشكيل شد دوم فروردين به عنوان روز افزون جهانى آب پيشنهاد كه نهايتا در مجمع عمومى سازمان ملل به تصويب رسيد.
وضعيت منابع آب در ايران : 
ايران جزء كشورهاى كم آب و خشك جهان محسوب مى شود و منابع آب آن خيلى محدود مى باشد. حجم آب معادل بارندگى نسبت به خشكيهاى كره زمين به ازاء هر كيلومتر مربع 830 هزار متر مكعب مى باشد در حالى كه اين ميزان نسبت به وسعت خشكيهاى ايران تنها 250 هزار متر مكعب مى باشد كه نشان دهنده كم آبى كشور است . از طرف ديگر كليه آبهاى موجود در ايران قابل استفاده نيست و درصد بالايى از ميزان آن را آبهاى شور تشكيل مى دهند كه روز به روز بر ميزان آنها افزوده مى شود، از طرف ديگر برداشت بى رويه آبهاى زير زمينى شيرين از طريق چاههاى عميق و نيمه عميق باعث كاهش ميزان آب شيرين و افزايش آبهاى شور مى شود. در نتيجه حاصلخيزى زمينهاى كشاورزى كاهش مى يابد و تبديل به زمينهاى شور مى گردند. از طرف ديگر چون تبديل آبهاى شور به آب شيرين به دليل هزينه هاى زياد، مقرون به صرفه نمى باشد، بنابر اين بايد با استمرار صرفه جويى عمومى و برنامه ريزى دقيق و استفاده بهينه از آب و جلوگيرى از هدر رفتن منابع موجود و تصفيه مجدد پسابها و به كارگيرى مجدد آنها بايد تا حد توان كمبود آب را جبران كرد.
صرفه جويى : 
اسراف و تبذير در فرهنگ اسلامى عملى ناپسند و جزء گناهان كبيره مى باشد و اعتدال و ميانه روى عملى پسنديده و مورد تاييد مى باشد.
خداوند تبارك و تعالى در قرآن مجيد خطاب به فرزندان آدم مى فرمايد:
يا بنى ء ادم خذوا زينتكم عند كل مسجد و كلوا و اشربوا و لاتسرفوا انه لايحب المسرفين (29)
اى فرزندان آدم ، زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد. و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمى دارد
در اين آيه به فرزندان آدم توصيه مى شود كه از مواهب زندگى (پوشش ) بهره مند شوند و از بهترين هاى آنان در هنگام حضور در مسجد استفاده كنند و در حد اعتدال از خوردنيها و آشاميدنيهاى پاك و پاكيزه مصرف نمايند و از اسراف و تبذير خوددارى كنند. اما چون طبع زياده طلب انسان ، ممكن است از اين دو دستور سوء استفاده نمايد و به جاى استفاده عاقلانه و اعتدال آميز، راه تجمل پرستى و اسراف و تبذير را پيش گيرد، بلافاصله اضافه شده است كه اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمى دارد.
كلمه اسراف كلمه بسيار جامعى است كه هرگونه زياده روى در كميت و كيفيت را شامل مى شود.
در حديثى از امام جعفر صادق - عليه السلام - درباره اسراف ، نقل شده كه ايشان فرموده اند:
جز اين نيست كه خداوند اقتصاد (ميانه روى ) را دوست و اسراف را دشمن مى دارد. حتى دور انداختن هسته خرما را، زير آن هم به كار مى آيد و همچنين ريختن تتمه آبى كه خورده شده (زيرا آن آب در بعضى مواقع به كار مى آيد)(30)
از بيانات امام جعفر صادق - عليه السلام - مى توان به اهميت صرفه جويى پى برد. بويژه درباره مصرف آب كه تاءكيد مى فرمايند كه حتى باقى مانده آب مصرفى را دور نريزيم و اين نشانه دهنده ارزش صرفه جويى و پرهيز از اسراف و تبذير مى باشد.
همان طور كه بيان شد در جهان امروز مساءله آب از مهمترين مسائل مى باشد و بسيارى از نقاط جهان با كم آبى شديد روبرو هستند و كشور ايران نيز يكى از كشورهاى كم آب مى باشد؛ بنابراين بايد فرهنگ صرفه جويى را جايگزين فرهنگ اسراف و تبذير كرد، تا بتوان مشكل كم آبى را حل نمود.
امروزه مى توان با آموزش صحيح ، استفاده بهينه از آب ، و جلوگيرى از هدر رفتن آبهاى موجود، فرهنگ جامعه را به سمتى سوق داد كه در آن آب جايگاه ويژه اى داشته باشد و استفاده صحيح از آن به عمل بيايد. در كشور ما كه با رشد سريع جمعيت و گسترش بى رويه شهرها مشكل تاءمين و تصفيه آب روز به روز مشهودتر و مساءله كم آبى در جامعه نمايانتر مى شود. بايد با برنامه ريزى دقيق از اسراف و هدر رفتن آب جلوگيرى شود و مردم نسبت به عواقب خطرناك كم آبى و بى آبى آگاه كردند.
اهميت آب در جهان و خاورميانه : 
در جهان امروز آب جايگاه با ارزشى دارد و اكثر كشورها جهت تاءمين آب مورد نياز خود سرمايه گذاريهاى زيادى كرده اند و با ايجاد سيستمهاى گوناگون از به هدر رفتن آن جلوگيرى مى كنند.
در كشورهاى خاورميانه نيز آب به عنوان مساءله اى مهمى مطرح است به طورى كه گفته مى شود جنگ بعدى در خاورميانه جنگ بر سر آب خواهد بود. به طور مثال كشورهاى سوريه و عراق با تركيه ، رژيم اشغالگر قدس با فلسطينيان ساكن در كرانه اردن در تاءمين آب مورد نياز خود همواره با مشكلاتى روبرو مى باشند.
مساءله آب در خاورميانه با چند واقعيت انكارناپذير مواجه مى باشد. از يكسو اينكه منطقه خاورميانه جزء مناطق كم آب دنيا مى باشد، و با توجه با اينكه رشد جمعيت آن از بالاترين نرخهاى رشد جمعيت جهان مى باشد مصرف آب روبه تزايد است ، از يك سوى ديگر با پايين رفتن سطح آبهاى زيرزمينى و بالا رفتن ميزان نمك آبهاى موجود و آلودگى روز افزون آنها، مساءله آب به يكى از چالشهاى جدى و خطرناك منطقه تبديل شده است .
كشور تركيه كه يكى از كشورهاى غنى در زمينه آب است و با وقوف به اين مساءله و اهميت آب در معادلات آينده منطقه با كشورهاى همجوار خود عراق و سوريه كه آب مورد نياز خود را از دو رود بزرگ دجله و فرات كه از كوههاى تركيه سرچشمه مى گيرند تاءمين مى كنند، سر ناسازگارى پيدا كرده است .
تركيه براى كنترل آب در منطقه طرحهاى وسيعى را در چارچوب پروژه بزرگ آناتولى (P.A.G) گاپ به مورد اجرا گذاشته است كه اجراى اين طرحها به طور مستقيم امنيت و رشد اقتصادى دو كشور همسايه تركيه را تحت تاءثير قرار مى دهد و تنشهايى را بين اين كشورها به وجود مى آورد. رژيم تركيه در تفكر نوين اقتصادى خود به آب ، به عنوان يك منبع ارزساز و صادراتى مى نگرد. از طرفى اجراى اين پروژه ها مى تواند به تقويت رژيم صهيونيستى منجر مى گردد.
به عنوان نمونه مى توان به پروژه ماناوگات كه در چارچوب طرح بزرگ آناتولى گاپ اجرا خواهد شد اشاره كرد. با تكميل اين پروژه كه مجرى آن يك كمپانى كانادايى است آب از رودخانه ماناوگات نزديك آنتاليا Antalya به كشورهاى نيازمند حمل خواهد شد. و اسرائيل نيز يكى از كشورهاى دريافت كننده آب خواهد بود كه در صورت اجراى اين پروژه ، مشكل شديد آب آشاميدنى و كشاورزى رژيم صهيونيستى بكلى مرتفع خواهد شد. رژيم صهيونيستى كه آب مصرفى خود را در حال حاضر از طريق درياى مديترانه و با استفاده از دستگاه هاى آب شيرين كن به بهاى هر متر مكعب 2 دلار و 60 سنت تهيه مى كند در صورت اجراى اين پروژه بهاى هر متر مكعب آب مصرفى اسرائيل به حدود 87 سنت كاهش خواهد يافت .
آب هدف استراتژيك رژيم صهيونيستى : 
به طور كلى آب استراتژيهاى رژيم صهيونيستى در گذشته در آينده ارتباط نزديكى داشته و خواهد داشت و مساءله آب براى اين رژيم ، فراتر از يك موضوع مربوط به توسعه ، مساءله اى مرتبط با موجوديت اين كشور است و از عوامل بنيادى ادامه طرح صهيونيسم در منطقه مى باشد. اسرائيل به طور كلى در انديشه تسلط بر منابع آبى اعراب است و برقرارى ارتباط بين اين رژيم و حكومت تركيه كه به سبب بهره گيرى از منابع فراوان آبى خواهان نقش فعالى در آينده منطقه است ، مى تواند براى اعراب بويژه سوريه و عراق كه بيشتر آب مورد نيازشان را از خاك تركيه تاءمين مى كنند خطر آفرين باشد و منابع آبى كشورهاى عربى را نيز به خطر روبرو سازد. اسرائيل تاءمين نيازهاى آبى خود را در اولويت سياستهاى تجاوزكارانه خود قرار داده است و كنترل بر منابع آب رود اردن و كليه سفره هاى آبى كليدى را به عنوان حداقل نياز امنيتى خود تلقى مى كند و حتى در صورت عقب نشينى از اراضى اشغالى در فكر تسلط به منابع آبى اين منطقه مى باشد و در واقع بدون حل مشكلات آب ، تدابير امنيتى محال خواهد بود. اين بدان معنى است كه اسرائيل براى حفظ منابع آبى هر اقدامى انجام خواهد داد؛ بنابراين ، چنين تحليلهايى باعث شده است كه كارشناسان مسائل خاورميانه بر اين اعتقاد باشند كه اگر در دهه آينده جنگى ميان اعراب و اسرائيل روى دهد، به احتمال زياد اين جنگ بر سر منابع آب خواهد بود.
تاءسيس حوزه علميه قم 
3 فروردين 1301 
بزرگمردى از قم مردم را به حق و آزادى دعوت مى كند و مردم مصمم و با اراده ، با عزمى آهنين و نيرومند دعوت او را مى پذيرند و او را فرا مى گيرند. افرادى كه هرگز از حوادث و ناملايمات نمى هراسند و از مبارزه و تلاش ‍ خسته نمى شوند، تنها اميد و تكيه گاه آنان خداست و پيروزى نهايى و موفقيت از آن مردم پرهيزكار و با تقوى و رهروان راه خداست .
حضرت امام جعفر صادق - عليه السلام - دور از واقع بينى و حقيقت نگرى نيست ، اگر بگوييم كه حركتها و نهضتهاى سازمان يافته و كارساز و مؤ ثر و پايه گذاريهاى انقلاب سترگ اسلامى ما از دوران تاءسيس حوزه علميه قم مسير راستين خود را باز يافته است .(31)
جاى ترديد نيست و آنان كه در بررسى وقايع تاريخى منصفانه داورى مى كنند دور از انصاف نمى دانند كه روحانيت از آن روزى به صورت نقطه اصلى و مركز دايره مبارزات پيگير و عدالت خواهانه درآمد و مسير روشنگرى و انگيزش عليه ظلم و بيداد را آغاز كرد كه حوزه علميه قم به صورت پايگاهى اسلامى و انسانى ، مرجع و ملجاء مردم ستمديده شد و چشم اميد ميليونها مسلمان به استضعاف كشيده شده بدان سوى دوخته شد.
حوزه علميه قم كه تاسيس آن به صورت امروزى ، به دست تواناى عالم ربانى حضرت آيت الله العظمى مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى صورت گرفت ، در دهه هاى اخير به صورت سرنوشت سازترين و نيرومندترين نهادهاى فكرى و علمى كشور ايران و جهان اسلام تجلى كرده است . و در واقع حوزه علميه قم از زمان مهاجرت حضرت آيت الله حائرى جان تازه اى گرفت و دوران حيات پرشكوه امروزين خود را آغاز كرد. وجود آن روحانى بزرگ شمع محفل مردان علم و فضيلت و هسته مركزى جمع ارباب فضل و دانش بود. آن مرد خدا، مرد علم و جهاد در مكتب انسان ساز خود شاگردانى فاضل و صاحب كمال پرورش داد و در روزهاى عصر خفقان و اسلام ستيزى و رضاخانى ، هر روز جمع شاگردانش را پيوسته تر و متحدتر ساخت تا جايى كه تعداد آنان بالغ بر ششصد نفر شدند.
از ميان اين ششصد نفر، مردان مبارز و فاضلى برخاستند كه در طول عمر پربركتشان در برابر توطئه هاى گوناگون داخلى و خارجى ضد اسلامى ايستادند. مردانى كه رهبر كبير انقلاب اسلامى و بنيانگذار جمهورى ضد اسلامى ايستادند. مردانى كه رهبر كبير انقلاب اسلامى و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت امام خمينى ره پرفروغترين چهره اين بزرگان دين بود.
حضرت آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى توانستند همه سازندگان فكر و مكتب آن روز عالم تشيع را پيرامون شمع وجود خود گرد آورند و شهر قم را مركز انديشه هاى اسلامى در سراسر ايران نمايند. در حقيقت از زمان اقامت ايشان در شهر قم ، اين شهر قيام و خون به صورت بنياد علمى و معنوى جهان اسلام و مقر مراجع عاليقدر و رهبران عظيم الشان فكرى و اجتماعى قرار گرفت ، و پايگاهى شد كه تحريك و پويايى را از مكتب علوى و ثبات و غور و تفحص و دقت در مسائل اسلامى را از فقه پربار جعفرى به ارث و يادگار برده است . (32)
قبل از پرداختن به شرح زندگى پربار حضرت آيت الله العظمى عبدالكريم حائرى يزدى چگونگى تاسيس حوزه علميه قم را به روايت مرحوم حضرت آيت الله اراكى در اينجا نقل مى كنيم .
قبل از آمدن مرحوم حاج شيخ عبدالكريم ، حوزه اى در قم وجود نداشت ، با اينكه قبلا علماى برجسته اى مانند: ميرزاى قمى ، حاج شيخ ابوالقاسم زاهد، آقا شيخ مهدى پايين شهرى و... در قم سكونت داشتند لكن تقدير الهى نبود حوزه اى در قم تشكيل شود و با اينكه ميرزاى قمى مقام علمى والايى داشت و صاحب كتاب قوانين و از موسسين علم اصول بوده ، با اين وجود حوزه اى در اين شهر تاسيس نشده بود. تا اينكه خداوند متعال در دل حاج شيخ عبدالكريم كه ساكم كربلا بودند، مى اندازد كه نذر كند به زيارت حضرت امام رضا - عليه السلام - برود...
پس از مراجعت از مشهد به سلطان آباد، شيخ با اين مسئله مواجه مى شود كه به كربلا برود يا در ايران بماند، از طرفى موطن اصلى او كربلا بوده و از طرفى رها كردن حوزه جديد التاسيس را صلاح نمى بيند، تكليف شرعى او را وادار به توقف مى كند، در صورتى كه قبلا هيچ توقفى در ايران نداشته است .
پس از چندى علماى قم سعى مى كنند كه ايشان را به قم بياورند به جهت اينكه قم ، جزء شهرهاى مقدس است ، بالاخره ايشان را به عنوان زيارتى شب عيد نوروز به قم مى آورند، همچنين حاج شيخ عبدالكريم را مجبور مى كنند كه در صحن نو حضرت معصومه (س ) نماز مغرب و عشاء را به جماعت برگزار كند و بعد از اقامه نماز، حاج شيخ محمد سلطان الواعظين تهرانى ، به توصيه علما به منبر رفته و مردم را تهييج مى كنند كه ايشان را نگه داريد. مردم قم با يك شوق و حال مخصوصى به ايشان مى گروند، حتى بعضى مى گويند كه اى اهل قم ، زمانى كه دعبل خزاعى به قم آمد و جبه امام رضا - عليه السلام - را به همراه آورده بود شما نگذاشتيد كه جبه امام رضا - عليه السلام - را از شهرتان بيرون برند، اين شخص علم امام رضا - عليه السلام - را آورده است نگذارند كه او از اين شهر برود...
... مرحوم شيخ مدتى فكر كردند و عاقبت قرار شد استخاره كنند، وقتى استخاره كردند، اين آيه آمد كه : و اتوبى باهلكم اجمعين (33)، اين آيه ، مربوط به قضيه حضرت يوسف - عليه السلام - است كه به برادرنش مى گويد: برويد پدرم را با اهل و عيال برداريد بياوريد. مرحوم حاج شيخ نيز، با الهام از اين آيه ، دستور داد بروند و اهل و عيالش را به قم بياورند. با ورود ايشان به شهر قم حوزه علميه ، حيات تازه اى را آغاز كرد.
زندگى نامه آيت الله حائرى يزدى : 
آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى ، فرزند محمد جعفر در سال 1276 ه‍ق در قريه مهرجرد واقع در ده فرسخى شهر يزد تولد يافت .
او در شش سالگى پدر را از دست داد و تحت سرپرستى مادرش قرار گرفت .
در همان زمان در سفرى كه شوهر خاله ايشان (مرحوم مير ابو جعفر) كه ساكن اردكان بود به مهرجرد كرد، دريافت كه عبدالكريم از استعداد فوق العاده اى برخوردار است ، بنابراين براى اينكه استعداد وى در ده ضايع نشود ايشان را با خود به اردكان برد.
دوره تحصيل آيت الله حائرى با فراگيرى ادبيات در اردكان آغاز شد و سپس در يزد ادامه يافت . پس از پايان دوره ادبيات راهى عراق شد و به كربلا رفت .
از اساتيد ايشان در اردكان آقاى مجد العلماى اردكانى و در يزد آقايان حاج ميرزا سيد حسين وامق و سيد يحيى مجتهد بوده اند.
ادامه تحصيل وى در كربلا در زمان آقاى فاضل اردكانى بود، وى در آنجا لمعه و قوانين را به اتمام رسانيد و سپس به توصيه آقاى فاضل اردكانى به سامرا رفت .
در سامرا فقه و اصول و ديگر علوم را فرا گرفت . از اساتيد ايشان در سامرا آقايان : ميرزاى بزرگ شيرازى ، مرحوم آقا شيخ فضل الله نورى و آقاى سيد محمد فشاركى اصفهانى بوده اند.
پس از درگذشت مرحوم ميرزاى و پس از مهاجرت آيت الله فشاركى به نجف ، آيت الله حائرى نيز به نجف مهاجرت كرد و در آنجا همواره ملازم استاد خود سيد محمد فشاركى بود و از محضر ايشان استفاده برد.
آيت الله حائرى همچنين در جلسات درس آيت الله آخوند ملامحمد كاظم خراسانى نيز شركت مى كرد و از محضر ايشان بهره مند مى شد. ايشان پس از حدود 37 سال اقامت در كربلا، سامره و نجف به دعوت يكى از فرزندان حاج آقا محسن اراكى در سال 1332 به اراك آمد و در آنجا نزديك هشت سال به تربيت طلاب و تشكيل حوزه مشغول شد.
پس از دوران به سال 1340 قمرى مطابق با سوم فروردين 1301 شمسى ، آن بزرگوار به قصد زيارت حضرت معصومه عليها السلام به سوى قم حركت كرد و در همين سفر بود كه مرحله تازه اى در زندگى آن بزرگمرد و نيز، فصل جديدى در تاريخ پرشكوه قم و حوزه علميه قم آن ، آغاز شد.
والايى شاءن و تعالى مقام روحانى آيت الله حائرى ، در آن زمان چنان بود كه پيش از رسيدن وى به قم ، خبر حركتش ، با شور و شوق دهان به دهان گرديد و سريعتر از خود آن مرحوم ، به شهر قم و اهالى آن رسيد.
از اين رو، با تشويق و ترغيب گروهى از علما و فضلاى قم ، كه با شاءن و مقام علمى و روحانى او آشنا بودند، و شوق ديدار و آرزوى معاشرت و مصاحبت و استفاده از محضر وى را داشتند، مردم قم ، گروه گروه به استقبال ايشان شتافتند.
در آن استقبال پرشكوه علاوه بر اكثر علماى قم ، مرحوم بافقى كه خود از پاكمردان راه خدا و راهسپار طريق و دانش بود، حضور داشت و هم او بود كه بيش از همه اشتياق نشان مى داد و مردم را تشويق و ترغيب مى كرد كه دست از دامن آيت الله برندارند و خواستار اقامت دائمى اش در قم شوند.
گروه استقبال كنندگان ، تا امامزاده جمال ، در 4 كيلومترى شهر قم به اراك ، پيش رفتند و پس از رسيدن آيت الله و همراهانش به گرمى از او استقبال كردند و در همانجا، ساعتى به توقف و استراحتش فرا خواندند و در همان يك ساعت توقف و استراحت سخن دل را بر زبان راندند و زمزمه تمناى اقامت دائمى وى را در آن شهر و تشكيل حوزه علميه اى براى طالبان دين و دانش را آغاز كردند.
آنگاه آيت الله حائرى با تجليل و تكريم فراوان ، در ميان گروه مستقبلين ، كه همچون نگين انگشترى در ميانش گرفته بودند به سوى قم حركت كرد و در منزل مرحوم آيت الله شيخ مهدى پايين شهرى اقامت گزيد.
در نوروز آن سال ، كه مقارن با اواخر ماه رجب المبارك سال 1340 قمرى بود، نه تنها بسيارى از مردم شهرهاى مختلف ايران ، بلكه گروهى از علما و فضلا و مردان دين و دانش و تقوى نيز براى گذراندن تحويل سال تا در جوار مرقد حضرت معصومه عليها السلام در قم گرد آمده بودند. اين گروه همراه با اهالى قم و فضلاى و علماى دينى اين شهر مقدس ، به حضور آيت الله شتافتند و به اصرار و الحاح تقاضاى خود را، مبنى بر اقامت دايمى در قم و تشكيل و تاءسيس حوزه علميه در آن شهر، با وى در ميان نهادند. در كوتاه مدتى ، اين موضوع ، نقل محافل دينى و مجالس مذهبى شد و حتى وعاظ و گويندگان ، بر سر منبرها، مردم را بيش از پيش تشويق و ترغيب مى كردند كه به زيارت حضرت آيت الله بشتابند، دست از دامنش برندارند تا از وى قول قبول تقاضاى خود را بستانند.
در كتاب شرح حال و بيوگرافى آمده است كه در اين مورد، بيش از همه مرحوم حاج شيخ محمد تقى بافقى اصرار و پافشارى داشت ، زيرا كه وى ، از نجف اشرف ، با آيت الله سابقه معرفت و آشنايى داشت ، زيرا كه وى ، از نجف اشرف ، با آيت الله سابقه معرفت و آشنايى داشت و به مراتب علم و فضيلت و تقوى و اجتهاد وى كاملا آگاه بود و دريغ مى دانست كه اين منبع فيض و منشاء دانش و تقوى ، مكتب درس و محضر علم آموزى خود را، در جوار مرقد و منشاء دانش و تقوى ، مكتب درس و محضر علم آموزى خود را، در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه عليها السلام برپاى ندارد و شيفتگان علم را از سرچشمه فضل و دانش و اخلاق و فضايل خود سيراب نسازد.
سرانجام علاقه وافرى كه روحانيت قم و مردم شهر و مسافران نوروزى آن سال نسبت به اقامت دايمى حضرت آيت الله حائرى ابراز مى داشتند ايشان را به حال ترديد درآورد تا اينكه فرمودند، استخاره خواهيم كرد كه آيا صلاح است در قم مانده و به فضلا و محصلين حوزه اراك كه انتظار بازگشت دارند بنويسيم به قم بيايند؟
مرحوم آيت الله با اينكه كمتر به قرآن مجيد تفاءل مى زدند و استخاره مى نمودند صبحگاهى كه به حرم مطهر مشرف شده بودند استخاره كردند. آيه 93 سوره مباركه يوسف آمده .
اذهبوا بقيمصى هذا فالقوه على وجه ابى ياءت بصيرا و اءتونى باهلكم اجمعين و اول جمله اى كه در اول صفحه قرآن بود ذيل آيه و اءتونى باهلكم اجمعين بود.
پس با عزمى راسخ و قلبى مطمئن بنا را بر توقف گذاردند.
بدين گونه بود كه حضرت آيت الله حائرى يزدى در اوج تعالى انديشه هاى اسلامى و انسانى خويش شهر قم را اقامتگاه خود ساختند و حوزه علميه قم را جان ديگر و حياتى ديگر بخشيدند.

next page

fehrest page

back page