next page

fehrest page

back page

نتايج منفى ارتباطات : 
شايد بهره گيرى از واژه منفى در ارزيابى تاءثيرات ارتباطات نادرست باشد، زيرا اگر هر ابزارى در جاى خود به كار گرفته نشود، به طور يقين اثرات زيانبارى را به دنبال خواهد داشت .
تعدادى از كاربردهاى منفى ارتباطات عبارتند از:
1 - توانايى تجزيه گروههاى اجتماعى و اخلال در روند وحدت ملى جوامع ، نظير بحران يوگسلاوى ، تجزيه اتحاد جماهير شوروى سابق و يا ايجاد شورشها و ناآرامى هاى قومى و منطقه اى همچون ناآرامى هاى تبت در جمهورى خلق چين و تعداد زيادى از كشورهاى آفريقايى .
2 - انتقال تكونولوژى نامناسب و وابستگى به كمپانيهاى چند مليتى بويژه غربى .
3 - ايجاد اختلاف و شكاف ميان ملتها به منظور توسعه ناسيوناليسم افراطى ايدئولوژى هاى متضاد و در نتيجه بروز شكاف فرهنگى .
4 - تغيير الگوهاى مصرف و روشهاى زيستى از طريق افزايش خواسته ها و ايجاد دنياى پررزق و برق همراه دامهاى جذاب جامعه مصرفى .
5 - تضعيف پيوندهاى سنتى از طريق تقويت و تبليغ ارزشهاى غربى و نيز كمك به استحاله فرهنگى .
6 - ايجاد نخبگان سياسى و فرهنگى وابسته به جريانات خود ساخته از طريق شبكه هاى ارتباطى .
7 - كمك به تشديد تضادهاى فرهنگى و بهره بردارى مقطعى و دراز مدت از آن .
8 - بهره بردارى تبليغاتى و انتشار اخبار غير واقع و تحريفى و بمباران خبرى و جريان يك سويه مبادله اطلاعات و اخبار از طرف غرب به جهان سوم به منظور اظهار مالى ، فنى و تكنولوژيك در مقابل ضعف ساختارى كشورهاى جهان سوم .
عصر ارتباطات : 
همكارييهاى بين المللى ، نقش ارتباطات را در جامعه اطلاعاتى غيرقابل انكار ساخته است . به نحوى كه افزايش بازدهى جامعه ، از طريق توسعه شبكه هاى اطلاعاتى و ارتباطى كه داراى بار اطلاعاتى و ارزش افزوده مى باشند، تمامى محلهاى كار را از طريق اتوماسيون ادارى (خود كار ساخته ) به يكديگر پيوند داده و ايجاد ارتباط بين دولت و واحدهاى محلى از طريق شبكه اطلاعاتى و مخابراتى ادارى را محقق كرده است . حتى در كشورهاى فراصنعتى عمدة انجام اتوماسيون كامل ، انجام امور در منزل از طريق تلفن تلويزيونى و فعاليتهاى بانكى ، خريد و فروش ، رزروسيون بليط و ساير اقدامات مشابه از طريق شبكه هاى اطلاعاتى و مخابراتى صورت مى پذيرد.
ارتباطات مخابراتى در قرن حاضر به عنوان زيربنايى و توسعه اقتصادى ، اجتماعى و فرهنگى تلقى شده و دست راست تمدن نامگذارى شده است . از همين روست كه امروزه ميزان توسعه ملى هر كشور را با معيار توسعه ارتباطات مخابراتى در آن كشور ارزيابى مى كنند. هدف ارتباطات مخابراتى اين است كه در مناسب ترين شرايط اقتصادى ، مسافرتهاى زايد را حذف كند، مراجعات مردم را به سازمانهاى دولتى تقليل دهد و ضمن برقرارى ارتباط همه جانبه موجب صرفه جويى در اوقات و هزينه هاى جامعه شود. از سوى ديگر امروز ضرورت و اهميت استفاده از شبكه هاى علمى و تحقيقاتى جهانى براى بسيارى از دانش پژوهان در اكثر رشته ها، قطعى و روشن است . آنچه كه كارآيى و بهره مندى از چنين شبكه هائى را بسرعت افزايش مى دهد توانايى ابزارى براى جستجو، جمع آورى ، دسته بندى ، تجزيه و تحليل و انتقال حجم بالايى اطلاعات مبدل ساخته است .
از طرف ديگر، سهولت دسترسى به خدمات اطلاعاتى جديدتر و گسترده تر ايجاد امكان ارتباط با ساير محققان و سهيم شدن در تجزيه هاى آنها نيز به طور مداوم بر مظلوميت اين ابزار در محيطهاى علمى و تحقيقاتى مى افزايد. همچنين با استفاده از اين روش مى توان ضمن بهره مندى از تكنولوژى پيشرفته مخابراتى ، به جريان جارى و آينده توسعه ارتباطات متصل شد. به هر حال عصر ما، عصر ارتباطات است و در چنين دورانى ، قدرت نيز در دست جوامعى مى باشد كه از نيرومندترين شبكه هاى ارتباطى و بتبع آن ، از بيشترين اطلاعات برخودار باشند و اين حقيقت انكارناپذير تمدن كنونى جهانى است .
در جمهورى اسلامى ايران نيز همگام با ساير ملل ، سرمايه گذاريها و تلاشهاى بسيارى در امر ارتباطات شده است به طورى كه امروزه (سال 1376) بيش از 80 0/0 نياز شبكه مخابراتى كشور در كارخانه هاى داخلى توليد مى شود و اين موفقيتهاى بزرگ در تاريخ ارتباطات خاورميانه بى سابقه است .
روز جهانى موزه 
28 ارديبهشت / 18 مه 
گسترش موزه هاى دنيا و همكارى همه جانبه علمى ، فرهنگى و صنعتى فيمابين آنها در جهت دستيابى به اهداف فرهنگى از طريق هماهنگ ساختن اقدامات بين المللى و تدوين برنامه هايى مؤ ثر است كه دارى خطوط اساسى همكارى مشترك و دو جانبه بين مردم و موزه ها در سطح جهانى باشد. بر اساس همين اعتقاد در قطعنامه شماره 5 دوازدهمين مجمع عمومى كميته بين المللى موزه ها ايكوم كه در 28 مه 1977 ميلادى در مسكو برپا شد، روز 18 مه برابر با 28 ارديبهشت را به عنوان روز جهانى موزه ها اعلام كرد و از آن سال در روز ياد شده در همه كشورهاى عضو مراسمى به مورد اجرا گذاشته مى شود.
تعريف موزه : 
بر مبناى تعريفى كه ايكوم از موزه مى دهد، موزه عبارت از - مكان گردآورى ، نگهدارى ، مطالعه و بررسى كردن و نيز به نمايش گذاشتن نعمتهاى فرهنگى يا طبيعى به منظور آموزش ، پژوهش و ارزش دادن به اين مجموعه ها و لذت بردن از آنهاست .
معناى لغوى و اصطلاحى موزه : 
نام موزه در لغت فرانسوى Musee گرفته شده و به معنى مكانى است كه مجموعه بزرگى از آثار باستانى و صنعتى و چيزهاى گرانبها را در معرض ‍ نمايش مى گذارند و دانشمندان و پژوهشگران و هنرمندان و... از آن استفاده مى كنند. كلمه موزه را فرانسويان از لغت يونانى گرفته اند. موزه نام تپه اى در آتن بوده كه در آن عبادتگاهى براى موزه (9زن الهه )(140) ، ساخته شده بود.
امروزه در كشورهاى مختلف جهان موزه هاى متعدد آثار باستانى ، مردم شناسى ، طبيعى ، حيوانات و وحوش و مجموعه تاريخى آن كشورها را بازگو مى كند. فرهنگ و تمدن هر قوم و ملتى از طريق اشياء و وسايلى كه در موزه ها جمع آورى شده است شناخته مى شود. يكى از راههاى شناخت اقوام گذشته و نحوه زندگى آنها از طريق موزه ها به دانش آموزان و دانشجويان آموزش داده مى شود.
تاريخچه موزه : 
پژوهشگران و متخصصان موزه دارى ، به دنبال ريشه يابى واژه موزه به مبداء هلنى بسنده كرده و تاريخ موزه و تاريخگذارى اين پديده را اين گونه تعريف كرده اند:
معبد خدايان هنر شعر و موسيقى كه بر فراز تپه اى در آتن قرار داشت ، نخستين موزه اى است كه در تاريخ موزه ها نام برده مى شود و موزه آشمولين در شهر آكسفورد نخستين موزه اى است كه آثار مشرق زمين را در خود محفوظ نگه داشته است . نخستين موزه در قاره آسيا موزه هارميتاژ در لنينگراد روسيه است و اولين موزه ايران در سال 1295 ه‍ش ‍ به نام موزه ملى ايران پايه گذارى و افتتاح شده است . سال 1746 م را در تاريخ تحول و تكامل موزه ها بايد نقطه عطفى به شمار آورد؛ چه در اين سال نويسنده فرانسوى لاخون دوسن ين عقايد و انديشه هاى نوينى را در مورد موزه عنوان كرد كه موجب تحرك و تسريع در بنيادگيرى موزه ها شد.چهار سال پس از آن به سال 1750 م . اولين موزه واقعى جهان در قصر لوكزامبورگ برپا شد.
اهداف موزه : 
هدفهاى موزه را مى توان بدين صورت خلاصه كرد:
1 - نگهدارى آثار گذشتگان و نمايش و انتقال آنها به آيندگان .
2 - ارزيابى و قياس ميان پديدارهاى تاريخى ، عملى ، فنى ، صنعتى و هنرى گذشته و حال .
3 - ايجاد و تقويت تفاهم ميان ملل و اقوام .
4 - شناخت و نمايش سهم اقوال و ملل در فرهنگ و تمدن جهانى .
5 - اعتلا و بهبود ميزان دانش محصلان ، دانشجويان ، پژوهشگران و گروههاى ديگر.
6 - جلوگيرى از انهدام فرهنگ بومى و ايجاد رادعى در برابر فرهنگهيا سرگردان و ناماءنوس .
منشاء موزه ها خواه در گنجينه هاى سلطنتى يا كليسايى قرون وسطى خواه در اطاقهاى كوچك حاوى اشياء و نمونه هاى كمياب كه در فاصله قرنهاى شانزدهم و هجدهم ميلادى رواج يافته ، نهفته است .
انواع موزه ها: 
نخستين گونه بندى كه در ممالك بسيارى به قوه خود باقى است و همچنان در اسامى كميته هاى تخصصى ايكوم انعكاس دارد، تمايز بين موزه هاى هنرى ظريفه ، هنرهاى كاربردى ، باستانشاسى ، تاريخ ، مردم شناسى ، علوم طبيعى ، دانش و تكنولوژى ، موزه هاى منطقه اى محلى و موزه هاى تخصصى است . در عين حال سير تحول موزه ها از جنگ دوم جهانى به اين سو، بتدريج مرزهاى بين رشته ها و مجموعه ها را از ميان برداشته است . اكنون موجه تر به نظر مى رسد كه موزه ها را به انواع زير تقسيم كنيم :
1 - موزه ها هنرى 2 - موزه هاى تاريخى 3 - موزه هاى تخصصى 4 - موزه هاى علمى 5 - موزه هاى فنى و صنعتى
1 - موزه هاى تاريخى : آثار و اشياء قديمى را كه مى توانند گوياى زمينه و پيشينه مردم شناسى و باستان شناسى و تاريخى باشند در خود جاى داده اند.
2 - موزه هاى تخصصى : آثار تاريخى ، هنرى و فنى را به مناسبتهاى ويژه در معرض ديد مردم قرار مى دهند. دو نوع اين موزه ها را به موزه ها در هواى آزاد و موزه محلى مرسوم كرده اند.
3 - موزه هاى علمى : گياهان ، جانوران ، سنگها، خاكها، سنگواره ها و آنچه را كه دست بشر در خلق آنها دخالت نداشته است ، تهيه و نگهدارى مى كنند كه به انواع موزه هاى تاريخ طبيعى ، جانوران زمينى ، گياهان ، ماهيها و جانوران دريايى طبقه بندى مى شوند.
موزه هاى علمى مواظبت شده ترين و فعاليت ترين موزه ها هستند.
موزه هاى علوم طبيعى مى بايد نقش ويژه اى در آگاهسازى و متقاعد ساختن مردم ايفا كنند و در سطح علمى ، اين موزه ها همچنين اسنادى (بالغ بر ميليونها نمونه ) كه پيشرفت دانش را از ديدگاه رشته هاى متعدد ميسر مى سازند در اختيار پژوهندگان مى گذارند.
4 -موزه هاى فنى و صنعتى : ساخته هاى فنى و صنعتى انسان را در زمينه هاى اختراعات ، اكتشافات ، وسايل نقليه ، ماشين آلات و مانند آنها به نمايش مى گذارند و به نامهاى موزه اختراعات ، موزه اكتشافات ، موزه ماشين آلات و موزه وسايل نقليه و غيره موسوم شده اند.
5 - موزه هاى هنرى : آثار و اشياء زيبايى درباره نقاشى ، معمارى و مجسمه سازى و... را گرد آورى مى كنند و آنها را به موزه هاى نقاشى ، معمارى و مجسمه سازى ، هنرهاى تزيينى و صنايع دستى ، لوازم خانگى ، موزه خط و خطاطى ، كتاب و صحافى ، موزه سراميك و كاشى ، موزه قالى و قاليبافى ، موزه كنده كارى و منبت كارى و صنايع چوبى ، موزه گوهرى و گوهرها و بالاخره موزه منسوجات طبقه بندى مى كنند.
وضعيت موزه ها بعد از انقلاب در ايران : 
پس از استقرار نظام مقدس جمهورى اسلامى ، گالريها و موزه هايى كه با اهداف و شعائر اسلامى مغايرت داشتند، بدون وقفه فعاليتهاى گذشته را ادامه دادند. آن دسته از موزه ها كه بى تناسب بودند يا نياز به بازسازى داشتند، مانند كاخ مرمر، نگارستان آزادى ، آب انبار، دانشكده افسرى ، پيشاهنگى ، خوى ، آبدان ، شوش ، هفت تپه ، گرگان ، پاسارگاد و هرندى كرمان تعطيل شدند.
چند موزه از قبيل موزه دانشگاه پليس ، موزه آلاشت نيز به كتابخانه مبدل شدند.
موزه هاى معروف جهان و ايران : 
در جهان موزه هاى معروف بسيارى وجود دارد، همچون موزه لوور در فرانسه ، موزه بريتانيا در لندن ، موزه بررا در ميلان ، موزه متروپولتين در آمريكا، موزه لنين گراد در روسيه ، موزه ايتاليا در رم ايران باستان در تهران .
موزه ايران باستان : اين موزه كه در سالهاى 16 - 1314 ش . براى حفظ آثار ملى و اشياء تاريخى و عتيقه ايران تاءسيس شد پس از تصويب قانون حفظ آثار ملى در سال 1309 كه بنا بر آن دولت موظف به حفظ آثار ملى و نظارت در آنها بود بنيان نهاده شد. اين موزه داراى آثار گرانبهايى از تمدن ايران از هزاران سال قبل از ميلاد تا زمان حاضر است .
موزه آستان قدس مشهد: اشياء نفيس آستان مقدس و كتابهاى آن قبلا در چند حجره هاى صحن نو قرار داشت ، تا اينكه در سال 1316 ش . از محل درآمد آستان قدس بناى موزه فوق شروع و در سال 1324 پايان يافت . مساحت آن 9398 متر مربع و داراى نفايس بسيارى است از جمله كتابخانه موزه كه از كتابخانه هاى درجه اول ايران و از حيث نسخ نفيس خطى قديمى و نسخ منحصر به فرد كه در طول چند صدسال گردآورى شده ، كم نظير است .
موزه مردم شناسى در تهران :اين موزه در سال 1315 ش . تاءسيس يافت و هدف آن معرف زندگى طبقات مختلف ايران از دو قرن پيش تا امروز و آثار هنرى و صنايع دستى و نوع كار و پيشه هاى آنان مى باشد.
موزه پارس در شيراز: موزه كنونى پارس ، همان باغ حكومتى است كه طرح آن را كريمخان زند ريخته است تا اينكه در سال 1314 ش . اداره كل باستان شناسى قسمت شمال و شرق باغ را نرده هاى آهنى كشيده و كم كم اشياء و آثار تاريخى و نفيس فارس و شيراز را در آن فراهم ساختند.
علاوه بر موزه هاى ياد شده در رشت ، اصفهان و كرمان و ساير استانها و شهرستانهاى ايران نيز اخيرا موزه هايى به وجود آمده است كه هر يك از آنها تاريخ مفصل و ارزنده اى از زندگى پيشينيان همان نقطه را در بر دارد و تمدن اقوام سلف را روشن مى سازند.
موزه هاى مردم شناسى دنيا و ايران : 
شالوده موزه هاى مردم شناسى دنيا را مجموعه هاى كوچكى تشكيل داده اند كه توسط شخصيتهاى كشورهاى اروپائى ، مربوط به دوره رنسانس و يك قرن بعد از آن از اشياء نادر مختلف دنيا به شيوه علمى به وجود آمده بودند.
1 - تا جنگ جهانى اول ، در آمريكا و اروپا در خطوط تحولات اين مجموعه تغييرات ناچيزى صورت گرفت است و اگر تغييرات عمده اى نيز مشاهده مى شود، آثار نوعى شتابزدگى و گستردگى بدون پايه و اساس در آنها به چشم مى خورد. در چنين شرايطى است كه موزه تاريخ طبيعى واشنگتن در سال 1911 (1290) افتتاح شد و بيشترين توجه مجموعه هاى مردم شناسى اين موزه بر آمريكاى سرخ پوستى است .
2 - در بين دو جنگ جهانى ، دومين مرحله اين پيشرفت با جنبش استقلال طلبانه پاره اى از كشورهاى به استقلال رسيده ، مجموعه هاى عمومى مردم شناسى بنيان گذاشته شده كه يكى از آنها موزه مردم نگارى لتونى در شهر ريگا است .
3 - مرحله سوم ، در اروپا با پيدايش جمهوريهاى شرقى ، موزه هاى مردم شناسى منطقه اى پديد آمد كه داراى امتيازهاى بيشترى از نظر تاريخ تكامل انسان مى باشند. با به وجود آمدن موزه هنرهاى آفريقايى و اقيانوسيه در پاريس به طور كلى در غرب اروپا به هنرهاى ابتدايى اهميت داده مى شود.
موزه مردم شناسى در ايران :
در ايران سابقه مجموعه هاى مردم شناسى از سال 1314 ش . شروع شده است . در آن زمان دايره اى به نام انسان شناسى در وزارت معارف و اوقاف و صنايع مسظرفه وجود داشت كه بعدها با مشاوره فرهنگستان ايران به مؤ سسه انسان شناسى ، سپس بنگاه مردم شناسى و سرانجام به موزه مردم شناسى تغيير نام يافت .
موزه مزكور در سال 1314 بنيان گذاشته شد و محل آن ساختمانى در خيابان بوعلى (ارمنه ) بود و آثار گردآورى شده به اين ساختمان انتقال داده شد و بتدريج حالت موزه به خود گرفت . در آبان 1316 اساسنامه آن تحت عنوان مؤ سسه مردم شناسى در هفت ماده تنظيم و تصويب شد و در همان سال گشايش يافت . در اساسنامه ، براى اين مؤ سسه دو شعبه نژادشناسى و توده شناسى در نظر گرفته شد كه هر كدام داراى قسمت جداگانه اى به نامهاى : 1 - موزه و كتابخانه 2 - انجمن مشاور علمى براى تحقيق و بررسى در اشياء و آثار 3 - تعليمات و انتشارات ، بودند.
علاوه بر موزه مردم شناسى تهران كه همه سطح كشور را از نظر مردم نگارى زير پوشش خود دارد، موزه هاى مردم نگارى منطقه اى نيز در نقاط مختلف كشور تاءسيس شده است كه اختصاص به نمايش پديده هاى مادى و معنوى همان منطقه دارد و اكثرا در قالب موزه هاى مختلط به فعاليتهاى فرهنگى خود ادامه مى دهند. مهمترين آنها به ترتيب تاريخ تاءسيس به شرح زير هستند:
- موزه قزوين ، در سال 1334 ش . تاءسيس شد و موزه اى است مختلط، مركب از بخشهاى تاريخى و مردم نگارى .
- موزه كاشان ن موزه مختلط تاريخى و مردم نگارى است ، اساسنامه اين موزه در سال 1338 ش به تصويب رسيده است .
- موزه آبادان ، داراى بخشهاى هنرى ، مردم نگارى و باستان شناسى است و در سال 1340 ش . تاءسيس شده است .
- موزه تبريز، در سال 1341ش . افتتاح شد و داراى دو بخش جداگانه مردم نگارى و باستان شناسى است .
-موزه اروميه ، مركب از دو بخش تاريخى و مردم نگارى است و در سال 1346 آماده فعاليت شده است .
- موزه خوى ، موزه اى است مختلط، مركب از قسمتهاى تاريخى ، باستان شناسى و مردم نگارى كه در سال 1348 ش . آغاز به كار كرده است .
- موزه رشت ، داراى دو بخش مردم نگارى و باستان شناسى است كه در سال 1349 ش . افتتاح شده است .
- موزه سنندج ، در سال 1354 ش . توسط محققان مركز مردم شناسى ايران به نام نمايشگاه مردم شناسى كردستان در شهر سنندج برپا و افتتاح شد.
عمليات حضرت مهدى (عج ) 
31 ارديبهشت 1360 
در اوايل سال 1360 طرح عمليات حضرت مهدى (عج ) تهيه شد. بر اساس اين طرح مى بايست رزمندگان اسلام مركب از تيپ 3 لشكر 92 زرهى اهواز به همراه يك گردان از سپاه پاسداران و يك گردان از گروه تيپ 2 احتياط نيروى زمينى ارتش در جنوب و تيپ يك آن لشكر به پدافند در مواضع خود در جنوب غربى اهواز ادامه دهند، و نيروى زرهى پس از يگانهاى پياده وارد عمل شوند.
در 16 ارديبهشت 1360 در جلسه اى با حضور شهيد تيمسار سرلشكر فلاحى و شهيد دكتر چمران و فرماندهان لشكرهاى عمل كننده و فرمانده سپاه پاسداران اهواز طرحهاى تهيه شده و آخرين وضعيت نيروهاى خودى و دشمن مورد بررسى قرار گرفت . ويژگى بارز طرحهاى تهيه شده ، نحوه شركت نيروهاى مردمى در عمليات بود، زيرا با نزديكى و همكارى نيروهاى ارتشى - سپاهى و مردمى ، يك نيروى رزمنده قوى به حساب مى آمد و امكانات و مقدورات هر يك از اين نيروها كمبودهاى ديگرى را جبران مى كرد.
در 27 ارديبهشت ماه ، مجددا جلسه اى تشكيل شد و طرح تهيه شده مورد بررسى نهايى قرار گرفت و مقرر شد عمليات در ساعت 4 بامداد روز 31 ارديبهشت آغاز شود.
آخرين هماهنگى در 30 ارديبهشت انجام گرفت . در طى اين مدت فعاليتهاى يگانها در منطقه ، توجه نيروهاى دشمن را به خود جلب كرده بود بنابراين در 29 ارديبهشت يگانهاى عراقى خودى را مختل كنند؛ اما با عكس العمل بموقع نيروهاى جمهورى اسلامى ايران اين حركات خنثى شد.
در آخرين ساعات قبل از حمله ، رزمندگان اسلام با توكل به خداوند و با برخوردارى از روحيه سرشار از اميد به يارى قادر متعال براى انجام عمليات كاملا آماده بودند و در خط مقدم براى فرا رسيدن صدور فرمان حمله دقيقه شمارى مى كردند. سرانجام در ساعت مقرر، توپخانه رزمندگان اسلام آتش انبوه خود را بر روى مواضع دشمن گشود. غرش توپها در دل شب ، شادى رزمندگان اسلام و وحشت فريب خوردگان عراقى را به دنبال داشت . آتش انبوه به مدت 30 دقيقه اجرا شد و سپس با شدتى كمتر ادامه يافت .
پس از اجراى آتش تهيه در ساعت 4 بامداد روز 31 ارديبهشت 1360 رزمندگان اسلام كه تا نزديكى مواضع دشمن پيشروى كرده بودند، تكبيرگويان به سنگرهاى عراقيها هجوم بردند و افراد دشمن را غافلگير كردند.
نبرد رزمندگان اسلام تا ساعت 12 همان روز با شدت تمام ادامه داشت و در آن ساعت يگانها به تحكيم مواضع خود پرداختند تا آمادگى لازم را جهت مقابله با پاتك احتمالى دشمن داشته باشند.
زمين در غرب ارتفاع الله اكبر به نحوى بود كه پس از يك دشت كوچك ، با شيب ملايم از شرق و غرب مرتفع تر مى شد و زمين مناطق غربى به مناطق شرقى تسلط داشت . بنابراين اگر تيپ 3 زرهى به صورت جبهه اى از اين منطقه عبور مى كرد و به سمت غرب پيشروى مى نمود بايستى تلفات احتمالى را مى پذيرفت كه در آن شرايط چنين امكانى وجود نداشت ، اما اگر تپه شهيطيه و دامنه جنوبى تپه هاى رملى در شمال منطقه به تصرف نيروهاى خودى در مى آمد آنها مى توانستند از جناح شمالى ، دشمن را تعقيب كنند و تا حوالى آبادى جابر حمدان در 15 كيلومترى غرب الله اكبر پيشروى كنند؛ اما عكس العمل دشمن در تپه شهيطيه مانع از عمل نيروهاى اسلام شد و با وجود تصرف و تحكيم تپه الله اكبر تصرف تپه شهيطيه در اولين روز حمله امكان پذير نشد.
نظر شهيد دكتر چمران اين بود كه همان روز تپه شهيطيه از وجود دشمن پاك شود. تيپ 13 زرهى لشكر 92 داوطلب شد تا اين منطقه را از وجود دشمن پاك كند. اما در ساعات اوليه بعد از ظهر همان روز نيروهاى دشمن در زمينهاى غرب الله اكبر، آماده پاتك شدند، در چنين شرايطى نگهدارى تپه الله اكبر براى رزمندگان ارزش حياتى ترى از تپه شهيطيه داشت .
در 5 خرداد رزمندگان از گروه جنگهاى نامنظم شهيد چمران براى تصرف تپه شهيطيه اعزام شدند. آنها توانستند اين ماءموريت را با موفقيت به انجام رسانند و نتيجه تپه تصرف شد.
در جنوب كرخه نيز رزمندگان اسلام دو ماه تلاش شبانه روزى كردند تا توانستند در اختفاى كامل براى رسيدن به خاكريزهاى دشمن كانالى حفر كنند.
در شب اجراى عمليات رزمندگان با رعايت اختفا و پوشش كامل از اين كانال عبور كردن و به خاكريزهاى دشمن نزديك شدند. چون در اين منطقه مستقر بودند، كاملا غافلگير شدند.
در ساعت 4 بامداد، رزمندگان اسلام با سردادن تكبير به سنگرهاى دشمن هجوم بردند. افراد دشمن كه كاملا غافلگير شده بودند بدون هيچ مقاومتى مجبور به تسليم شدند و خاكريزهاى مقدم دشمن به تصرف درآمد. فقط كمتر از يك ساعت از آغاز تهاجم رزمندگان اسلام مى گذشت كه اولين خاكريز دشمن سقوط كرد. ساعت حدود 5 بامداد بود كه روستاى آلبو غفرى در غرب سوسنگرد از اشغال دشمن خارج شد و رزمندگان اسلام مركب از ارتشى و سپاهى به خط پايان پيشروى در 4 كيلومترى غرب سوسنگرد نزديك شد.
متعاقب پيروزى رزمندگان اسلام ، دشمن با موفقيتى به دست نياورد. در نتيجه رزمندگان اسلام موفق شدند مناطق آزاد شد را حفظ، و از آنها به عنوان مبداء براى پيشرويهاى بعدى به سمت غرب و جنوب غرب بهره بردارى كنند.
پايان اين عمليات كه به مدت 6 روز به طول انجاميد در روز 5 خرداد ماه 1360 اعلام شد.
عمليات حضرت مهدى (عج ) پس از گذشت تقريبا 8 ماه از آغاز جنگ فتح البابى براى رزمندگان اسلام شد و سد دفاعى دشمن را كه روز به روز مستحكمتر مى شد شكست . در طى عمليات يادشده صدها نفر از افراد دشمن به اسارت درآمدند و 280 نفر از آنها كشته و صدها نفر زخمى شدند؛ همچنين تعداد زيادى از تجهيزات و وسايل آنها منهدم شد و تعدادى تانك و ساير خودروهاى زرهى همراه با 30 قبضه سلاح سنگين و تعداد زيادى سلاح سبك و تجهيزات انفرادى و اسناد و مدارك مربوط به ارتش عراق به غنيمت گرفته شد.
به استناد مدارك اغتنامى از ارتش عراق ، گردان تانك الكندى ، گردان مكانيزه اى از تيپ 3 و گردان يكم مكانيزه از تيپ 14 عراق در اين عمليات بكلى منهدم شدند.
خارج شدن شهر سوسنگرد از برد سلاحهاى سنگين دشمن يكى ديگر از نتايج اين عمليات بود. همچنين اين پيروزى سبب شد تا رزمندگان دلير اسلام به تواناييهاى خود و ضعف دشمن آگاه شوند و كه اين خود سرآغاز براى نبردهايى سرنوشت ساز چون ثامن الائمه و طريق القدس بود.
رويدادهاى خرداد آغاز محاصره اقتصادى جمهورى اسلامى توسط آمريكا و بازار مشتركاروپا
اول خرداد 1358 
امام خمينى ره مى فرمايند:
من اعتقادم اين است كه اگر ما در محاصره اقتصادى ده سال ، پانزده سال واقع بشويم ، شخصيت خودمان را پيدا كنيم وقتى اين احساس پيدا شد در يك ملتى كه من خودم بايد هر چيز مى خواهم تهيه كنم ، ديگران به من نمى دهند، مغزها به راه مى افتد. اين محاصره اقتصادى را كه خيلى از آن مى ترسند من يك هديه اى مى دانم براى كشور خودمان ...مهم اين است كه ما بفهميم ديگران به ما چيزى نمى دهند.
پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران ، دولت آمريكا به دخالتهاى خود در امور داخلى ايران اسلامى ادامه داد. در آبانماه سال 1358 كه شاه ظاهرا براى درمان به آمريكا رفت ، روابط جمهورى اسلامى ايران با آمريكا بسيار بحرانى شد. تحت اين شرايط ملت ايران ضمن محكوم نمودن اقدامات امريكا به دليل حمايت از رژيم محمد رضا پهلوى خواستار استرداد وى شد، تا به جرم جناياتى كه در حق ايران و ايرانيان شده بود محاكمه شود؛ اما امريكا اين درخواست را رد كرد. به دنبال رد اين خواسته بحق ملت ايران سفارت امريكا در 13 آبان همان كرد. به دنبال رد اين خواسته بحق ملت ايران سفارت امريكا در 13 آبان همان سال (در نوامبر 1979) به تصرف دانشجويان پيرو خط امام در آمد و كليه كاركنان آن كه عوامل و جاسوسان امريكا بودند به گروگان درآمدند. به طورى كه از اعلاميه هاى دانشجويان برمى آمد، هدف از اقدام مزبور اين بود كه اعتراضهاى خود را عليه آمريكا به گوش مردم جهان برسانند. دولت آمريكا نيز متقابلا به اقداماتى نظير تحريك ايادى داخلى وابسته به خود، ايجاد محدوديتهاى شديد براى دانشجويان ايرانى در آمريكا، فشارهاى سياسى از طريق سازمان ملل متحد و محاصره اقتصادى جمهورى اسلامى ايران دست يازيد.
واقعيت آن بود كه جمهورى اسلامى ايران ، منافع آمريكا را كه از مدتها قبل براى به دست آوردن آنها تلاش كرده بود به خطر انداخته بود؛ بنابراين ايران به عنوان يكى از اركان بحث و قابل توجه سياست خارجى ايالات متحده آمريكا و همچنين به پيچيده ترين مشكل روز آن كشور مبدل شده بود، لذا تاكنون (سال 1376) محاصره اقتصادى را نه تنها در ابعاد مختلف ادامه داده بلكه با گذشت زمان در راستاى رسيدن به اهداف پليد سياسى و اقتصادى خود آن را تشديد نيز كرده تا مگر بتواند ايران اسلامى را به ضعف بكشاند.
شيطان بزرگ كه به ايران پس از انقلاب به چشم همان ايران زمان ستمشاهى مى نگريست ، در اول خرداد 1359 به دنبال شكستهاى سياسى و تبليغاتى خويش ، براى رهايى گروگانها، به حربه تحريم اقتصادى توسل جست ؛ اما از همان آغاز، شكست چنين توطئه اى روشن بود.
محاصره اقتصادى ديگر حربه اى نبود كه بتوان از آن محاصره يك سلاح مطمئن استفاده كرد. طرق مختلفى براى شكستن اين محاصره ها وجود داشت .
تضادهاى عمده اى در جهان سرمايه دارى و سوسياليستى بود كه ايران اسلامى مى توانست به راحتى را آن بهره ببرد و اثرات يك تحريم همه جانبه اقتصادى را خنثى كند.گره خوردن منافع امپرياليستها به نفت خاورميانه و ايران ، تمام آنها را از اعمال اين روشها عليه ايران باز مى داشت . در جهان سوم ، جمهورى اسلامى ايران دوستان خوبى داشت كه مى توانستند نيازمنديهاى ايران را برطرف سازند.
نمونه بارز عدم هماهنگى غرب در تحريم اقتصادى ايران ، راءى عدم اعتماد مجلس ژاپن به كابينه اين كشور بود. ژاپن از جمله كشورهايى است كه نمى تواند بدون نفت و بازارهاى تجارى خاورميانه و ايران به حيات اقتصادى خود ادامه دهد. اگر چه فشارهاى كارتر رييس جمهور وقت آمريكا بر سران ژاپن ، آنها را به اطاعت از روش آمريكا مجبور ساخت ؛ اما مجلس ‍ ژاپن نتوانست تسليم مطامع آمريكا شود و راءى عدم اعتماد به دولت داد.
نمونه ديگر، خروج انگلستان از گروه كشورهاى اروپايى تحريم كننده ايران بود. انگلستان به سبب مشكلات اقتصادى نمى توانست در اين تحريم شركت كند. چرا كه در اثر تحريم مشكلات اقتصادى نمى توانست در اين تحريم شركت كند. چرا كه در اثر تحريم اقتصادى ايران ، بسيارى از كارگران انگليس ، كار خود را از دست مى دادند و تورم فزاينده انگلستان باز هم افزون تر مى شد. جناح محافظه كار انگلستان به رهبرى خانم مارگات تاچر موافق اين تحريم بود، اما حزب كارگر انگلستان انگلستان اين تحريم را صلاح نمى دانست و به همين خاطر انگلستان با آنكه در اجلاس كشورهاى بازار مشترك ، با تحريم ايران موافقت كرده بود، پس از چند روز اين تحريم را شكست . فرانسه نيز چندان تمايلى به تحريم اقتصادى ايران نشان مى شد؛ اما حقايق نيز اگر چه سر و صداى زيادى براى باصطلاح گوشمالى ايران مى شد؛ اما حقايق نشان مى داد كه اين تهديدات دوام نخواهد آورد. آلمان حدود 116 روز ذخيره نفتى داشت كه اگر ايران به همراه كشورهايى نظير الجزاير و ليبى مى توانست يك سياست مشترك در اوپك اتخاذ كند كه جريان نفت به آلمان و ليبى محدود شود، آن نيز نمى توانست دوام آورد.
از سوى ديگر تحريم اقتصادى ايران از سوى كشورهاى غربى ، اقتصادى داخلى آنها را نيز دچار ركود و تورم مى كرد.
خلاصه همانگونه كه از ظواهر امر پيدا بود تحريم اقتصادى نمى توانست ايران را از خواسته هاى به حق خود بازدارد. آنچه كه در اين ميان آمريكا مى كوشيد از افكار عمومى جهان مخفى نگهدارد، علت اصلى گرونگانگيرى در ايران بود.
آمريكا سعى مى كرد با تبليغات شديد، افكار عمومى را عليه گرونگانگيرى در ايران بسيج كند و جهان را به محكوم كردن اين عمل وادارد. جالب اينجاست كه كشورهاى عضو پيمان ورشو نيز كه گرد هم آمده بودند، ضمن حمايت از خواسته هاى به حق ايران ، مصونيت ديپلماتها و روابط ديپلماتيك را مورد تاءييد قرار دادند؛ و به طور ضمنى عمل گروگانگيرى را محكوم ساختند. اين عمل نشان داد كه براى كشورهاى بلوك شرق نيز مفهوم خواسته هاى بحق ايران قابل درك نيست . سرانجام در ژانويه گروگانهاى امريكايى آزاد شدند.
به دنبال مساءله گروگانگيرى جاسوسان امريكايى در تهران ، امريكا توانست از طريق عراق جنگ نابرابرى را تحت شرايط بسيار دشوارى به ايران اسلامى تحميل كند و نيز با بلوكه كردن داراييهاى ايران در بانكهاى جهانى بخصوص در بانكهاى آمريكا بر فشار اقتصادى بيفزايد. همه اين اقدامات مذبوحانه نشانگر اين واقعيت بو كه انقلاب اسلامى ضربه اى خرد كننده بر پيكر شيطان بزرگ وارد آورده است .
همسويى بازار مشترك اروپا با آمريكا 
از آنجايى كه تلاش براى كسب قدرت اقتصادى همچنان يكى از مهمترين عوامل ايجاد اختلاف در روابط جهانى است ، نظامهاى سرمايه دارى مبتنى بر مالكيت خصوصى و رقابت آزاد براى دستيابى به تفوق بر نظامهاى ديگر كوشش مى نمايند. ايالات متحده با متحدين اروپاى غربى خود و ژاپن همچنان در راءس جهان سرمايه دارى قرار دارند. اين غولهاى اقتصادى با همه اختلافاتى كه از حيث جذب منافع اقتصادى خود با يكديگر دارند، در عين حال منافع مشترك آنها ايجاب مى كند كه از منفعت كوچكتر خود كنند. در خصوص محاصره اقتصادى جمهورى اسلامى ايران توسط آمريكا، ديگر كشورهاى غربى از جمله فرانسه ، انگليس و حتى آلمان و ژاپن نيز خواست آمريكا را ملحوظ داشتند و از انجام تعهدات خود در اجراى پروژه هاى بسيارى سرباز زدند.
در طول 8 سال جنگ تحميلى همواره آمريكا و كشورهاى عضو بازار مشترك ، ايران را در تنگنا قرار داده و از معامله مستقيم خوددارى مى كردند.
حتى در مواردى از فروش و ارسال داروهاى مورد نياز به جمهورى اسلامى ايران سرباز مى زدند، ليكن رفته رفته كشورهاى عضو جامعه اقتصادى اروپا دريافتند كه فشار آمريكا به جمهورى اسلامى ايران نه تنها آنها نيست بلكه اين عمل در نهايت منافع اروپا را فداى مطالع آمريكا خواهد ساخت .
تحولات سالهاى اخير 
بيل كلينتون رييس جمهور آمريكا در 7 مه 1997 يك دستورالعمل اجرايى مهمى را كه متضمن تحريم و فشار جديد اقتصادى عليه جمهورى اسلامى ايران است امضاء كرد. در اين دستور العمل ، ايران به حمايت و پشتيبانى از تروريسم جهانى و اقدام به دستيابى به سلاحهاى مخرب و ويران كننده و كشتار دسته جمعى متهم شده است .
تحريم جديد اقتصادى ، هر نوع تجارت كالا و روابط و خدمات مالى و سرمايه گذارى را در ايران ممنوع اعلام كرده است .
تحريم اخير بسى فراتر از ممنوعيت تجارى است كه از سال 1987 عليه ايران انجام گرفته است . تحريمهاى گذشته ، صدور كالاهاى تجارى به ايران را ممنوع اعلام داشته و در مارس 1966 نيز خريد نفت از ايران ممنوع شده بود طبق دستور العمل جديد شركتهاى آمريكايى از تاءييد يا تصويب و يا فراهم ساختن تسهيلات لازم جهت اجراى معاملات مربوط به ايران منع مى شوند، به كمپانيهاى آمريكايى 30 روز فرصت داده شده بود كه پس از انتشار اين بيانيه تجارت و بازرگانى و روابط تجارى را اجرا كنند. به وزارت خزانه دارى اجازه داده شد كه طى اين 30 روز در هر كجا كه ممكن باشد جهت حل و فصل قراردادهاى تجارى و هر نوع داد و ستد مالى شركتها و كمپانيهاى آمريكايى و شركاى وابسته به آنها كه با ايران طرف قرار داد بوده اند بايد هر چه زودتر معاملات خود را فسخ و از تجارت و بستن قرار دادهاى بعدى خوددارى ، و گرنه مجازات مى شوند و در برابر تخلفات و جرائم آنها تنبيهات لازم صورت مى گيرد.
مخالفتهاى بازار مشترك اروپا با درخواست آمريكا: 
در پى اقدام رييس جمهور آمريكا مبنى بر تحريم اقتصادى كشورهاى ايران ليبى و كوبا، كشورهاى اروپايى كه در برخى موارد سرمايه گذارى ، جزو شركاى آمريكا در بازارهاى جهانى و يا شريك كمپانيهاى آمريكايى در معاملات خود با كشورهاى در حال توسعه و جهان سوم مى باشند، احساس ‍ كردند كه عمل به خواسته آمريكا جز ضرر چيز ديگرى عايد آنها نخواهد كرد؛لذا رفته رفته مخالفت خود را با اين بيانيه و بيانيه هاى ديگر اعلام داشتند.
كشورهاى اروپايى از جمله آلمان اعلام كردند كه اين تحريمها نه تنها راه گشا و حل كننده مساءله نيست بلكه ضررهاى فراوانى را متوجه اروپا و بازار مشترك خواهد كرد و آمريكا نبايد براى ساير كشورها تصميمات اقتصادى اتخاذ كند و يا ممنوعيت تجارى برقرار سازد.
و سرانجام جمهورى اسلامى ايران با همه ترفندهاى امريكا و اذناب آن ، هم اكنون با كشورهاى عضو بازار مشترك از جمله فرانسه ، آلمان و انگليس ، تجارت و معاملات پررونق اقتصادى دارد و توانسته به صدور نفت و خريد كالا در بازارهاى جهانى ادامه دهد و بسيارى از كشورها نيز عملا آمادگى خود را براى سرمايه گذارى و اجراى پروژه هاى عظيم صنعتى در ايران اعلام كرده و حتى وارد گود رقابت با يكديگر نيز شده اند.
گذشت سالها نشان داده كه پيش بينى هاى حضرت امام ره به حقيقت پيوسته است و در طول اين مدت نسبتا طولانى و بخصوص در سالهاى دفاع مقدس ايران توانست گامهاى بسيار بلند و مؤ ثرى براى خود كفايى و رفع وابستگى بردارد و محاصره اقتصادى نه تنها ايران را وادار به تسليم نكرد، بلكه ملت را جهت قطع وابستگى و استقلال اقتصادى ، مصمم تر و راسخ ‌تر ساخت .
عمليات بيت المقدس (آزاد سازى خرمشهر) 
3 خرداد 1361 
بلافاصله پس از عمليات فتح المبين در 10 / 1 / 1361 جلسه مشترك فرماندهان ارتش و سپاه تشكيل ، و به كليه يكانها ابلاغ شد كه طى دو هفته آينده بازسازى يكانها و طرح ريزى عمليات آتى را در انجام داده و نتيجه را اعلام كنند.
متعاقب دركى كه از ضرورت تعجيل در عمليات وجود داشت ، تلاش براى آمادگى ، شتاب چشمگيرى به خود گرفت ، زيرا تاءخير در عمليات با توجه به فرارسيدن فصل گرما در منطقه جنوب و هوشيارى دشمن نسبت به آغاز آن مى توانست در انجام ماءموريت نيروها و رسيدن به اهداف مورد نظر لطمات جبران ناپذيرى به بار آورد. از سوى ديگر نيروهاى دشمن در پى ضربات ناشى از عمليات فتح المبين دچار بحران و آشفتگى روانى شده بودند. از اين رو انجام هر چه سريعتر عمليات در آن شرايط ضريب موفقيت را افزايش مى داد.
سرانجام پس از بحث و بررسيهاى فراوان ، از سوى قرارگاه مركزى كربلا ماءموريت عمليات به شرح زير اعلام شد:
نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران ، متشكل از نيروهاى زمينى ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ماءموريت دارند كه در ساعت (س ) روز (ر) در منطقه عمومى جنوب رودخانه كرخه در غرب رودخانه كارون تك نموده و ضمن انهدام نيروهاى موجود دشمن و آزادسازى خرمشهر و هويزه خط مرز بين المللى را تاءمين كنند و از حمله مجدد احتمالى به كشور اسلامى جلوگيرى نمايند.
براى عمليات دو راه كار پيشنهاد شده بود. نخستين راه كار تهاجم به دشمن با اتكاء به جاده اهواز - خرمشهر و با استفاده از شبكه هاى جاده اى منطقه بود و ديگرى تهاجم به دشمن با عبور از رودخانه كارون . سرانجام با توجه به ماءموريت و وضعيت دشمن ، استعداد نيروى خودى و وضعيت دشمن ، راه كار دوم كه عبور از رودخانه كارون و تاءمين سرپل و استقرار نيروى كافى در غرب رودخانه و ادمه بى درنگ عمليات انتخاب شد.
بر مبناى راه كار، مانور نيروها در طرح عمليات بيت المقدس به شرح زير تعيين شده :
فرماندهان عمليات كربلا در جنوب با قرارگاههاى قدس و نصر و فتح تك نموده ، دشمن را در منطقه عمومى اهواز، غرب كارون منهدم ، خرمشهر و خط مرز را تاءمين و آفند خود را به منظور تاءمين خطوط مرزى تا رسيدن به ساحل شرقى شط العرب ادامه داده و سپس در منطقه پدافند مى نمايد. اين عمليات در 4 مرحله مى بايد به مورد اجرا گذاشته مى شد.
يكانهاى ارتش و سپاه با بهره گيرى از تجربيات موفق عمليات ثامن الائمه ، طريق القدس ، فتح المبين ،
دوشادوش يكديگر در عمليات بيت المقدس شركت كردند. ادغام اين نيروها سبب افزايش توان رزمى آنها شد و توانستند حماسه پيروزى بر دشمن و آزادى خرمشهر را به وجود آورند.
195 گردان متشكل از يكانهاى ارتش و سپاه و نيروهاى بسيج مردمى ، در سه قرارگاه مشترك سازماندهى و هر يك از آنها داراى فرماندهى مشترك شدند.
در اين عمليات همچون گذشته ، كميت مبناب تصميم گيريها و متوقف كننده اقدامات نبود و رزمندگان اسلام و فرماندهان آنان با اتكا بر قدرت لايزال الهى و روحيه شهادت طلبى و با يقين به امدادهاى الهى ، كار جنگ و دفاع از سامان دادند.
نيروهاى متجاوز عراقى در اين منطقه ، در كنترل عملياتى سپاه 3 عراق به فرماندهى سرلشكر ستاد صلاح الدين القاضى قرار داشت و شامل لشكرهاى 6،9، 3 زرهى ، 5 مكانيزه ، 11، 15 پياده و تعدادى تيپهاى زرهى ، مكانيزه و پياده مستقل يا ماءمور از لشكرهاى ديگر و يكانهاى از ارتش خلقى (جيش الشعبى ) بود.
فرماندهى ارتش عراق بعد از نبردهاى طريق القدس و فتح المبين دريافته بود كه عمليات گسترده بعدى نيروهاى ايرانى در منطقه اهواز - خرمشهر خواهد بود و فعاليتها و نقل انتقالات و تمركز نيروها در شرق كارون و شمال كرخه كور براى دشمن نشانه هاى گويايى به شمار مى رفت .از اين رو همزمان با افزايش فعاليتهاى يكانهاى خودى ، اقدامات دشمن نيز در اين منطقه شدت يافت .
سرانجام عمليات بيت المقدس در 30 دقيقه روز 10 ارديبهشت 1361 با قرائت رمز عمليات بسم الله الرحمن الرحيم . بسم الله القاصم الجبارين ، يا على ابن ابيطالب از سوى فرماندهى قرارگاه كربلا، آغاز شد. شهيد آيت الله صدوقى و آيت الله مشكينى نيز كه در كنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه كربلا حضور داشتند، هر يك به طور جداگانه اى ، پيامهايى را به وسيله بى سيم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت كردند.
عمليات بيت المقدس را به چهار دوره زمانى به شرح زير مى توان تقسيم كرد:
مرحل اول از روز 9تا 16 ارديبهشت :
در اين مرحله رزمندگان اسلام ضمن تصرف و تحكيم سرپل ، تلاش كردند تا نيروهاى عراقى را در جبهه كرخه كور و فكه درگير نگه دارند. دشمن با شروع مرحله اول عمليات اقدام به اعزام نيرو به منطقه و تقويت نيروهايش ‍ در شلمچه و خط مرزى كرد و ابتدا تلاش نمود كه با انجام يك تك ، منطقه سرپل را بازپس گيرد و يا حداقل سازماندهى نيروهاى خودى را بر هم بزند. و مانع از تثبيت منطقه سرپل وانجام مرحله دوم عمليات شود.
مرحله دوم از 17 ارديبهشت تا 21 ارديبهشت :
تاكتيك رزمندگان اسلام در عبور از رودخانه ، دشمن را كاملا غافلگير كرد، به گونه اى كه دشمن آشفتگى و از نظر روحى در شرايط بحرانى قرار گرفت .
و رزمندگان اسلام به پيشروى خود از سرپل ادامه ، و با موفقيت قسمتى از خط مرز را تاءمين كردند و نيروهاى دشمن را منهدم ساختند.
نيروهاى عراقى از جبهه كرخه كور عقب نشينى كردند و قرارگاه نصر تلاش ‍ كرد تا خرمشهر را احاطه كند. در شرايط بوجود آمده دشمن دچار سردگمى ، و از سه طرف احساس خطر مى كرد. بدين ترتيب كه عقبه لشكرهاى 5 و 6 در معرض تهديد جدى قرار داشت ، عقبه كليه نيروهايى كه در خرمشهر استقرار داشتند، تهديد مى شد، همچنين در شرايطى كه هيچ گونه مواضع دفاعى مستحكمى براى حفظ شهر بصره وجود نداشت ، اين شهر در برابر رزمندگان اسلام قرار گرفته بود. از اين رو فرماندهى دشمن دچار ترديد شده بود كه براى حفظ مناطق اشغالى و خرمشهر تلاش كند يا براى حفظ بصره .
مرحله سوم عمليات در 22 تا 31 ارديبهشت :
پس از مرحله دوم عمليات ، برترى رزمندگان اسلام نسبت به دشمن قطعى شد و ابتكار عمل به طور كامل در اختيار رزمندگان اسلام قرار گرفت . از اين پس تصميم گيرى در جبهه خودى به آسانى و در جبهه دشمن با سخنى و سردرگمى صورت مى گرفت . نيروهاى اسلام پيشروى مى كردند، و دشمن مردد و مرتب در حال عقب نشينى و فرار بود.
با پيدايش شرايط جديد و آگاهى از اضمحلال دشمن ، فرماندهان در قرارگاه مركزى كربلا تشكيل جلسه دادند تا علاوه بر تجزيه و تحليل و بررسى علل عقب نشينى دشمن و شرايط جديد، نسبت به ادامه عمليات نيز تدابير لازم اتخاذ شود. سرانجام تصميم به انجام مرحل سوم عمليات گرفتند.
در اين مرحله علاوه بر خستگى نيروها، با تعجيل در عمليات شناسايى هاى لازم انجام نشده بود ولى دو نتيجه مهم در پى داشت :
1 - انهدام دشمن : در محورهاى مختلف ، نيروهاى دشمن در اثر تهاجم پى درپى رزمندگان اسلام دچار ضعف شديد روحى و جسمى شده و قادر به مقاومت نبوده و منهدم شدند.
2 - واكنش دشمن : در طى مرحله سوم عمليات ، دشمن در تاريخ 24 / 2 / 1361 به پاسگاههاى شهابى كه شب قبل به دست نيروهاى خودى فتح شده بود، حمله كرد. به نظر مى رسيد كه دشمن قصد دارد، مانع تحكيم مواضع رزمندگان در منطقه شمالى و گسترش آنها به سمت جنوب بشود، بلافاصله در شب بعد رزمندگان اسلام طى حمليه اى به دشمن ، مجددا پاسگاه مزبور را به تصرف خود درآوردند.
مرحله چهارم عمليات از 1 تا 4 خرداد 1361:
سرانجام در ساعت 30، 22 اول خرداد 1361 تلاش رزمندگان اسلام براى آزاد سازى خرمشهر با رمز بسم الله القاصم الجبارين يامحمدبن عبدالله صلى الله عليه و آله آغاز شد. در برابر تك سريع غافلگيرانه رزمندگان اسلام نيروهاى عراقى دچار وحشت و سرگردانى شديد شدند و نتوانستند واكنش مهمى از خود نشان دهند و ارتباط يكانهاى دشمن با يكديگر قطع شد.و فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقى از منطقه خرمشهر گوياى از هم پاشيدگى سازمان يكانهاى دشمن در خرمشهر بود.
در روز دوم خرداد نتيجه پيكار درخشان بود و قرار گاه كربلا به هدف خود كه احاطه كامل خرمشهر بود، رسيد. تعداد اسراى عراقى در اين روز از 2830 نفر تجاوز كرد و يكانهاى از دشمن كه در منطقه بين نهر عرايض و شلمچه مستقر بودند، به ميزان زياد منهدم شدند.
على رغم حضور گسترده هواپيماهاى عراقى در آسمان منطقه ، عقابان تيزپرواز نيروى هوايى ارتش در پشتيبانى از يكانهاى رزمنده ، در صحنه عمليات بيت المقدس حضورى فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقيها بر روى شط العرب (141) و مناطق تجمع آنان در آن سوى رودخانه ، نقش ‍ ارزنده اى در آزادسازى خرمشهر ايفا كردند.
در اواخر روز 2 خرداد كربلا پس از بررسى آخرين وضعيت احاطه كامل خرمشهر، تصميم گرفت تا رزمندگان اسلام با ورود به شهر، آن را از لوث وجود نيروهاى عراقى پاك گردانند. سرانجام در ساعت 3 بامداد 3 خرداد واحدهايى از رزمندگان ايران به آن سوى رودخانه وارد شدند.
از طرف ديگر جمعى از نيروهاى عراقى مستقر در خرمشهر با استفاده از تاريكى شب و قايق اقدام به فرار كردند كه تعدادى از اين قايقها توسط تكاوران نيروى دريايى هدف قرار گرفتند و سرنشينان آنها غرق شدند.
نيروهاى عراقى از ساعت سه و پنچاه دقيقه بامداد تا يك و نيم بعد از ظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتك كردند و تلاش نمودند تا از طريق جاده شلمچه - خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشكنند، اما هر بار با پايدارى و مقاومت دلاورانه رزمندگان ايرانى مواجه شدند و با ديدن خساراتى عقب نشينى كردند.
در ساعت 11 صبح روز 3 خرداد در حالى كه درگيرى شديدى بين قواى ايران و نيروهاى عراق در شمال نهر خين جريان داشت و دشمن درصدد بود تا هر طور شده حلقه محاصره خرمشهر را بشكند، رزمندگان ايرانى از جناح غرب و خيابان كشتارگاه وارد شهر شدند. دشمن در ناحيه گمرگ خرمشهر در كنار اروند اندكى مقاومت كرد كه آن هم بسرعت در هم شكسته شد.
سرانجام در ساعت 12 قواى ايران از سمت شمال و مشرق نيز وارد شهر شدند و نيروهاى متجاوز بعثى كه 24 ساعت در محاصره كامل قرار داشتند راهى جز اسارت يا فرار و ياكشته شدن نداشتند بدين جهت واحدهاى عراقى گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور كامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهورى اسلامى ايران برفراز مسجد جامع و پل تخريب شده خرمشهر به اهتزاز در آمد. بدين اين شهر مقاوم كه پس از 35 روز پايدارى و مقاومت در 4 ابان 1359 به اشغال دشمن در آمد بود و پس از 578 روز (19 ماه ) اسارت ، بار ديگر به آغوش گرم ميهن اسلامى باز گشت و پيگره باك آن از لوث وجود متجاوزان تطهير گرديد .
رزمندگان اسلام در اولين اقدام خود پس از آزاد سازى شهر، نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه كردند. خبر آزاد سازى خرمشهر بسرعت در همه جا طنين افكند و ملت مسلمان ايران اسلامى را كه مدتها در آرزوى شنيدن چنين خبر مسرت بخشى بوده غرق در شادى و سرور كرد. مردم به خيابانها ريختند و با پخش شيرينى به جشن و شادى پراختند. در پايان آن روز امت شهيد پرور ايران با حضور در مساجد نماز شكر به جاى آورد و با فرا رسيدن شب به يمن پيروزى حق بر باطل بر پشت بامها نداى الله اكبر سر دادند.

next page

fehrest page

back page