next page

fehrest page

back page

اهداف اصلى كنفرانس محيط زيست در استكلهم : 
1 - برنامه ريزى براى احداث و ايجاد مراكز مسكونى با توجه كيفيت محيط زيست .
2 - تاءكيد بر لزوم حفظ منابع طبيعى به منظور بهبود كيفيت محيط زيست .
3 - تعيين و تشخيص و كنترل مواد آلوده كننده محيط، كه داراى ابعاد بين المللى هستند.
4 - بررسى و شناخت مسائل محيط زيست از جنبه هاى فرهنگى ، آموزشى و اجتماعى .
5 - چگونگى توسعه و پيشرفت با در نظر گرفتن اصول حفاظت محيط زيست .
6 - تاءسيس سازمانهاى بين المللى منطقه اى به منظور ايجاد هماهنگى در اجراى پيشنهادهاى كنفرانس .
نتايج كنفرانس  
1 - تشكيل سازمان جديد بين المللى براى حفظ محيط زيست .
2 - لزوم حفظ تنوع گونه هاى ژنتيك گياهى و حيوانى .
3 - لزوم توسعه و پيشرفت با در نظر گرفتن شرايط طبيعى ، اجتماعى ، اقتصادى و فرهنگى هر كشور.
4 - محدود كردن ساخت و استفاده از مواد شيميايى پايدار و فلزات سنگين .
5 - جلوگيرى از تخليه مواد آلوده كننده در اقيانوسها، درياها و پخش مواد راديواكتيويته باقيمانده از آزمايشهاى هسته اى ، در محيط زيست .
برنامه محيط زيست ملل متحد 
با توجه به نتايج كنفرانس جهانى محيط زيست ، كشورهاى مختلف جهان با آگاهى به اثرات سوء ناشى از فعاليتهاى صنعتى و عمرانى بر محيط زيست و لزوم مشاركت تمام دول در ملحوظ داشتن ضوابط زيست محيطى ، در انجام اين گونه ، امور توافق نمودند، مركزى به نام برنامه محيط زيست ملل متحد تشكيل شود تا ضمن پژوهشها و انجام دوره هاى آموزشى ، راه حلهايى براى رفع بحرانهاى زيست محيطى ارائه نمايد. پيرو اين تصميم برنامه محيط زيست ملل متحد يكسال بعد با تشكيل جلسه در نايرويى پايتخت كشور كنيا فعاليت خود را آغاز كرد و ايران كه در كنفرانس جهانى استكهلم حضور يافته بود، عضويت در اين برنامه را پذيرفت .
برنامه محيط زيست ملل متحد داراى مؤ سسات تحقيقاتى مختلفى از قبيل : مركز بين المللى ثبت مواد شيميايى بالقوه سمى ، دفتر صنايع و محيط زيست ، سيستم جهانى مراقبت از محيط زيست ، سيستم جهانى مبادله اطلاعات زيست محيطى ، برنامه درياهاى منطقه اى ، مركز جهانى بيابان زدايى و مراكز مشابه ديگر مى باشد كه همگى در جهت مديريت و حفظ محيط زيست و منابع آن انجام وظيفه مى كنند.
راه حل نهايى بحران محيط زيست : 
دگرگونى فكرى در بسيارى از زمينه ها ضرورى است ، اما هر تحول و دگرگونى در انديشه و تفكر نيازمند زمان است . در مسائل محيط زيست نيز بشر نيازمند زمان است .
بعضى به خاطر مى آورند كه دانشمندانى در دهه 1960 نابودى نهايى منابع و خسارت فراوانى را كه بر طبيعت وارد مى شود، پيش بينى كرده بودند.
در آغاز دهه 1970 در كنفرانسهاى متعدد سازمان ملل متحد، بسيارى از متفكران جهان را از توسعه بى حد كشورهاى صنعتى شمال و انفجار جمعيت در كشورهاى جنوب برحذر مى داشتند؛ اما اولين شوكها زمانى وارد آمد كه فاجعه هاى متعددى براى محيط زيست در دهه اخير، انفجارى در خود آگاهى و دگرگونى بشريت وارد آورد.
اينكه بشريت به دست خود خطرى را آفريده و اين خطر آينده او را به بازى گرفته است و تهديد مى كند، زمانى كشف شد كه گسترش حفره اى در اوزن و ديگر اثرات فيزيكى براى كسى جاى ترديد باقى نگذاشت . با خطراتى كه امروز محيط زيست را تهديد مى كند، اين ديگر تنها كافى نيست كه به روابط انسان و محيط زيست انديشيده شود، بلكه مهمتر از آن اين است كه شيوه هاى رفتارى انسان بسرعت دگرگون شود.
در كشورهاى صنعتى بايد شيوه هاى توليد و مصرف تغيير يابد. اما نه تنها شيوه هاى حاكم در توليد و مصر امروز نگران كننده هستند، بلكه نگران كننده تر از آنها مصرف بى مرز انرژى در جهان است .
بدون شك كشورهاى صنعتى مقصر اصلى فاجعه هايى هستند كه تخريب و آلودگى محيط زيست را باعث شده اند.
اگر واقعا كشورهاى صنعتى تفهيم واقعى از رفاه را براى خودشان بخواهند، بايستى از تخريب جنگلهاى مناطق استوايى و پيشرفت كويرها جلوگيرى كنند و اين امر زمانى ممكن است كه به انسانهاى كشورهاى رو به توسعه چه در زمينه روابط آنها با محيط زيست و چه در زمينه هاى مشكلات اجتماعى و اقتصادى يارى برسانند و سياست محيط زيست بايد به گونه اى در جهان اعمال شود كه فراتر از مرزهاى مصنوعى و سياسى و جغرافيايى و طبيعى كشورها باشد.
اعمال يك سياست جهانى محيط زيست بايد به گونه اى باشد كه هم مسؤ وليت پذيرى كل جهان را در بر بگيرد و هم همه كشورها و آحاد مردم در قبال آن احساس تكليف و وظيفه كنند.
به منظور اعمال يك سياست جهانى براى محيط زيست بايد ضوابط و مقررات و قواعد اجرايى و حقوقى وجود داشته باشد. همكارى و هماهنگيهاى دو جانبه و چند جانبه بين كشورها مقدمه اى است براى برپايى و برقرارى ضوابط پايدار جهت حفظ محيط زيست ، كه بر اساس ‍ حفظ منافع ملى و منطقه اى باشد.
به دلايل فوق و دلايل ديگر، بشريت امروز نيازمند گسترش روابط شمال و جنوب است و شرايط حاكم كنونى بين شمال و جنوب از پايه و اساس ‍ دگرگون شود.
آشنايى با طبيعت و مسائل زيست محيطى ايران 
كشور ايران به علت برخوردارى از موقعيت خاص اقليمى ، جغرافيايى و فرهنگى ، ماءمن جوامع متنوع انسانى ، حيوانى و گياهى است .
در ايران نيز مانند بسيارى از كشورهاى ديگر، تباهى و تخريب محيط زيست طى چند قرن گذشته به دليل وجود نظامهاى استبدادى و استعمارى به نحو بارزى نمايان شده است . آنچه كه در مورد تخريب محيط زيست در ايران مى تواند به عنوان مثال عنوان شوند، عبارتند از:
1 - از بين رفتن ، تخريب و محدود شدن زيستگاههاى حيات وحش گياهى و جانورى كه منجر به انقراض گونه هاى متعددى از گياهان و جانوران بومى ايران شده است .
2 - خشكانيدن تالابها و آب بندها، به بهانه ايجاد اراضى كشاورزى و صنعتى ؛ كاهش جمعيت پرندگان و صيد بى رويه ماهيان و ضررهاى اقتصادى ناشى از آنها، آلودگى آبهاى سطحى و زير زمينى ، خشك شدن هزاران رشته قنات در مناطق مختلف كشور، استقرار بى ضابطه صنايع و كارگاهها در مناطق مختلف شهرى ، توسعه بى رويه شهرها، تخليه و تخريب روستاها، استفاده نامعقول و ناهماهنگ از منابع و ثروتهاى كشور كه در مجموع بحران زيست محيطى را به وجود آورده است .
عوامل فوق در نهايت باعث بروز ناهنجاريهاى متعدد اجتماعى ، اقتصادى ، فرهنگى و اخلاقى شده است . از اين رو، سازمان حفاظت محيط زيست ، به عنوان نهادى مستقل با برخوردارى از امكانات حقيقى ، ارشادى و اجرايى ، با ادغام اختيارات قانونى سازمان شكاربانى نظارت بر صيد (مصوب سال 1346) در اسفند ماه 1350 تشكيل گرديد و بر حسب قانون عهده دار حفاظت و بهبود و بهسازى محيط زيست و پيشگيرى و ممانعت از هر گونه آلودگى و هر اقدام مخربى كه موجب بر هم خوردن تعادل و تناسب محيط مى شود و همچنين كليه امور مربوط به جانوران وحشى و آبزيان آبهاى داخلى شد.
در كشور ايران ، 125 گونه پستاندار، 485 نوع پرنده حداقل 125 نوع ماهى در خليج فارس و 54 نوع ماهى در درياى خزر زندگى مى كنند. تعداد انواع گياهان شناخته شده ايران بين 7 هزار تا 10 هزار نوع تخمين زده مى شود.
مجموعه تنوع گياهى و جانورى ياد شده ، نقش بسيار با اهميتى در حفظ تعادل طبيعى و اكولوژيكى كشور ايفا مى كند.
موضوعى كه همواره باعث نگرانى است ، تغيير وضع يا انهدام اكوسيستمها مى باشد. دخل و تصرف در اجتماع گياهى در گذشته ، قرنها، بلكه هزاران سال طول مى كشيد، اما در حال حاضر با افزايش جمعيت و پيشرفت تكنولوژى ، دگرگون سازى اكوسيستمها و تباه كردن محيط زيست در زمانى كمتر از يك دهه صورت مى گيرد.
از مجموع بيش از 6 ميليون هكتار زمينهاى جنگلى شمال كشور كمتر از 5/1 ميليون هكتار آن باقى مانده است . مراتع ، بيابانها و كوهها نيز به عنوان منابع طبيعى تاءمين كننده علوفه و سوخت بى رحمانه مورد بهره بردارى غلط قرار مى گيرند و فرسايش حاصل از باد و باران ، بادرويى خاك ، طوفان شن و انباشته شدن توده هاى ماسه بر روى هم ، سرانجام ، دگرگونى ژرفى را پديد خواهد آورد. اگر براى معكوس كردن و تغيير جهت كامل اين فرايند اقدامى صورت نگيرد، دورنماى وضع آينده عبارت خواهد بود از:
معدوم شدن بخش عمده گياهان و درختان و در نتيجه ، كاهش گونه هاى گياهى و حيوانى .
فرسايش خاك ، بروز سيلاب و طوفان شن و نابودى آباديها و گسترش ‍ سرطانى شهرها و تشديد آلودگيهاى محيط انسانى .
توصيه هاى عمومى در جهت حفظ محيط زيست : 
محيط زيست ، سراسر عرصه زندگى انسان و كليه فعاليت هاى ناشى از آن را در بر مى گيرد. به عبارت ديگر، محيط زيست ، تمامى فضايى است كه انسان در ارتباط كامل با آن است و تداوم حياتش بستگى انكار ناپذيرى به آن دارد. اگر مسائل عمده انسانى را به طور خيلى كالى در چارچوب سه موضوع اساسى :
تكنولوژى ، كاربرد زمين و جمعيت - محدود كنيم و مورد بررسى قرار دهيم مضمون حفاظت از محيط زيست ، هر سه موضوع ياد شده را در بر مى گيرد.
توزيع نامتعادل و تراكم بيش از حد جمعيت ، گسترش مهاجرت ، رشد بى رويه شهرها، كاهش كيفيت زيستى ، استفاده از تكنولوژى غير ضرر و استفاده نامناسب از زمينها، بدون توجه به شرايط اجتماعى ، اقتصادى و فرهنگى ، معضلانى را پديد مى آورد كه پيچيدگيهاى آن روز به روز قلمرو وسيعى را در بر مى گيرد؛ بنابراين براى حفظ و بهره ورى مستمر از منابع طبيعى و افزايش كيفيت زيستى از يك سو، و به منظور كنترل و نظارت مستمر و هماهنگ بر كليه فعاليتهاى جارى در سرزمين ، از سوى ديگر، تدوين برنامه هاى جامع با ملحوظات زيست محيطى امرى الزامى و ضرور به شمار مى رود.
به منظور دستيابى به نكات فوق ، رعايت نكات زير باعث حفظ محيط زيست و عدم تخريب بيشتر آن خواهد شد:
1 - تلاش در حفظ و توسعه منابع طبيعى تجديد شونده نظير آب و خاك و هوا، جنگل و مرتع ، پوشش زراعى ، حيات وحش و آبزيان .
2 - شناسايى مراكز، تاءسيسات و عوامل نابود كننده و آلوده كننده محيط زيست و جلوگيرى از فعاليت آنها.
3 - شناسايى و سازماندهى و به كارگيرى نيروهاى متخصص براى جلوگيرى از نابودى منابع مهم ملى .
4 - مبارزه مستمر براى جلوگيرى از گسترش كوير و از ميان بردن جنگلها و منابع طبيعى به صورت از سوى اشخاص حقيقى و حقوقى ، از طريق قانونى و با اعمال نظارت عمومى بر اساس اصول قانون اساسى .
5 - تبليغ و ترويج فرهنگ درختكارى و توسعه منابع طبيعى تجديد شونده .
6 - انجام عمليات آبخيزدارى در سطوح مختلف و همچنين نهال و بوته كارى پشت سدهاى بزرگ براى جلوگيرى از جمع شدن گل و لاى پشت سدها.
اسلام و محيط زيست : 
در دين مبين اسلام توجه زيادى به محيط زيست و حفاظت از آن و تاءكيد زيادى بر آباد كردن زمينهاى باير، درختكارى ، پاكيزه نگه داشتن نهرها و آلوده نكردن آبها شده است . در احاديثى كه از حضرت رسول اكرم ص نقل شده است ، آن حضرت سفارش به آباد كردن زمينهاى باير و درختكارى فرموده اند:
الارض ارض الله ، و العباد عبادالله ، من احيا مواتا فهى له
زمين ، زمين خداست و بندگان ، بندگان خدا هستند هر كه زمين مرده اى را آباد كند متعلق به او مى باشد.
در حديث ديگرى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله توصيه به درختكارى نموده اند و درخت را به عنوان يك باقى صالحات براى انسان دانسته اند كه هر كس از ثمره آن درخت استفاده كند براى كسى كه درخت را كاشته است صدقه اى محسوب مى شود.
من غرس غرسا لم ياءكل منه آدمى و لاخلق من خلق الله الا كان له صدقة (167)
هر كه درختى بكارد هر بار كه انسانى يا يكى از مخلوق خدا از آن بخورد براى وى صدقه اى محسوب مى شود. يا در جاى ديگر مى فرمايند:
ما من رجل يغرس غرسا الا كتب الله له من الاجر قدر ما يخرج من ثمر ذلك الغرس (168)
هر كه درختى بنشاند خدا به اندازه ميوه اى كه از آن درخت برون مى شود پاداش براى وى ثبت كند.
در رابطه با اهميت درختكارى و گسترش فضاى سبز حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله تا بدانجا سفارش نموده اند كه اگر رستاخيز به پا شود و در دست شما نهالى باشد بايد اگر مى توانيد آن را بكاريد. اين فرمايش نشان دهنده اين مطلب است كه چقدر ما بايد محيط زيست توجه داشته باشيم و در اين رابطه كوشش كنيم .
تهاجم رژيم صهيونيستى به لبنان 
16 خرداد 1361 / 6 ژوئن 1982 
قبل از پرداختن به حمله گسترده رژيم اشغالگر قدس به لبنان و علل و انگيزه هاى تهاجم سال 1361 لازم است به طور مختصر اشاره اى به تجاوزات گذشته اين رژيم به كشور لبنان ، بشود.
در جريان نخستين جنگ اسرائيل در سال 1948، نيروهاى اين رژيم به يك موضع لبنان به نام المالكية تجاوز كردند. مالكيه دهكده اى است كه دو راهى فلسطين / لبنان در بخش ميانى جبهه لبنان واقع است . نيروهاى رژيم صهيونيستى اين روستا را در نوزدهم ماه مه 1948 اشغال كردند، اما نيروهاى لبنانى به همكارى نيروهاى ارتش نجات بخش اعراب آن را طى يك نبرد بازپس گرفتند.
در 23 مارس 1949 لبنان با رژيم صهيونيستى قرارداد ترك مخاصمه امضاء كرد در 29 اكتبر 1965 نيروهاى اسرائيلى به خاك لبنان تجاوز كردند و ضمن پيشروى دست به يك سلسله عمليات انفجارى و تخريبى زدند.
در جريان جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائيل لبنان به قرار داد ترك مخاصمه 1949 متوسل شد اما وزير خارجه كشور صهيونيستى در اوت همان سال قرار داد ياد شده را كان لم يكن اعلام كرد.
سال 1968 لبنان شاهد يك سلسله تجاوزات از سوى اسرائيل بود كه آخرين آن تجاوز به فرودگاه بين المللى بيروت بود كه در اثر آن 13 فروند هواپيماى غير نظامى لبنان منهدم شدند.
در طى سالهاى 1969 و 1970 رژيم صهيونيستى چندين بار خاك لبنان را بمباران كرد و همچنين در دوازدهم ماه مه 1970 به منطقه عرقوب تجاوز كرد.
در طى دهه 1970 ميلادى لبنان شاهد گسترش دامنه عمليات تجاوزكارانه اسرائيل كه شامل عمليات كماندويى هوابرد، بمباران مناطقى در عمق كشور و انهدام تاءسيسات اقتصادى و تجاوز به مناطق پرجمعيت مى شده بود. شديدترين حملات اسرائيل به لبنان در ماه مارس 1987 صورت پذيرفت كه طى آن جنوب لبنان تا حومه هاى ليطانى به اشغال نيروهاى تجاوزگر درآمد.
در 17 و 18 ژوئيه 1981 اسرائيل به يك منطقه در بيروت حمله هوايى كرد و چندين ساختمان مسكونى را ويران كرد.
در تاريخ 14 دسامبر 1981 تل آويو بلنديهائى را كه در جنگ 1967 با سوريه اشغال كرده بود، ضميمه خاك خود كرد.
و سرانجام در پى پيروزى رزمندگان اسلام در جبهه هاى جنگ با عراق و آزادسازى خرمشهر در خرداد ماه 1361 (1982) رژيم صهيونيستى براى اينكه استراتژى نظامى جمهورى اسلامى ايران را تحت تاءثير قرار دهد و همچنين يشير جميل مزدور خود را در لبنان به عنوان رييس جمهور روى كار آورد، در پى بهانه اى براى تجاوز به لبنان بود. لذا پس از حمله به يك اتوبوس در بيت المقدس مناخيم بگين نخست وزير وقت اسرائيل اعلام كرد موافقت نامه آتش بس با سازمان آزادى بخش فلسطين را لغو شده مى داند. و متعاقب آن هواپيماهاى اسرائيلى به منطقه اى در خاك لبنان حمله كردند و 11 نفر را شهيد و 56 نفر را زخمى ساختند.
روز 4 ژوئن 1982 طى عمليات بمب گذارى در لندن ، سفير اسرائيل مجروح شد كه اين مساله بهترين و مناسبترين بهانه را براى آغاز جنگ به دست اسرائيل داد.
در 6 ژوئن 1982 برابر 16 خرداد ماه 1361 نيروهاى پياده و زرهى ارتش ‍ صهيونيستى سرانجام پس از تجاوزات مكرر هوايى برفراز شهر صيدا و مناطق جنوبى لبنان حملات همه جانبه خود را از زمين ، دريا و هوا با حدود 20 هزار سرباز - كه پس از مدتى به 65 هزار نفر افزايش يافت - صدها تانك و نفربر زرهى به داخل خاك لبنان آغاز كردند و با عبور از منطقه تحت كنترل نيروهاى حافظ صلح سازمان ملل متحد از مرز لبنان گذشتند و به طرف شمال اين كشور و به سوى شهرهاى صور و صيدا، نبطيه ، هرمون ، مرجعيون ، ظهرانى و ساير پايگاههاى فلسطينى ها به پيش روى خود ادامه دادند.
سرانجام پس از گذشت 4 روز از يورش وحشيانه صهيونيستها به جنوب لبنان رژيم صهيونيستى 2500 كيلومتر مربع از خاك لبنان را كه بيش از يك چهارم از مساحت آن كشور را تشكيل مى داد، به اشغال خود درآورد و بيروت را هم محاصره كرد.
درگيرى با نيروهاى سوريه 
واحدهايى از ارتش سوريه از سال 1976 به دعوت دولت لبنان در دره بقاع استقرار يافته بود. روز 8 ژوئن 1982 ارتش اسرائيل دست به اقداماتى زد كه اصولا برخورد با سوريه را اجتناب ناپذير
كرد. در چنين روزى درست در همان زمانى كه اطلاعيه دولت اسرائيل انتشار يافت و در آن اعلام شد كه اسرائيل به نيروهاى سوريه حمله نمى كند، مگر آنها آغازگر حمله باشند. يك ستون از ارتش اسرائيل به محور مركزى لبنان گسيل شد تا قواى سوريه را دور بزنند.
آنچه در ماجراى برخورد اسرائيل و سوريه در خاك لبنان حائز اهميت است ، با توجه به حضور 4 لشكر اسرائيل در صحنه نبرد و پشتيبانى همه جانبه هوايى از اين نيروهاست كه على رغم غيبت نيروى هوايى سوريه طى ساعات اوليه درگيرى ، باز هم اسرائيليها نتوانستند به هدف اصلى خود در حمله به نيروهاى سوريه طى ساعات اوليه درگيرى ، باز همه اسرائيليها نتوانستند به هدف اصلى خود در حمله به نيروهاى سوريه كه همان تسلط بر بزرگراه بيرون دمشق بود - دست يابند، زيرا وقتى كه در 11 ژوئن هر دو طرف پيشنهاد آتش بس را پذيرفتند و دست از پيشروى كشيدند تازه معلوم شد كه حتى يك ستون از ارتش اسرائيل هم نتوانسته خود را به قسمتى از اين بزرگراه كه در كنترل سوريه قرار داشت برساند.
نقش عراق در تجاوز رژيم صهيونيستى به لبنان 
يكى از افسران عراقى كه جزء سازمان اطلاعات عراق بوده و پس از جنگ دوم خليج فارس از كشورش فرار كرده است در خاطرات خود در اين باره چنين گفته است :
هنگامى كه محاصره آبادان در هم شكسته شد و بعدا در سال 1982 نيروهاى ما در مقابل نيروهاى جمهورى اسلامى ايران در خرمشهر شكست خوردند و عقب نشينى كردند، كشورهاى عرب ، بويژه عربستان سعودى و كويت كمكهاى شايان توجهى به عراق كردند. اما جمهورى عربى سوريه در مقابل جنگ ايستاد و هيچ گونه مساعدتى به ما نكرد.
وقتى براى رهبرى ما مشخص شد كه سوريه ما را تهديد مى كند و در اين جنگ با جمهورى اسلامى متحد شده است ، رهبرى ما تلاش كرد ابونضال را تجهيز نمايد. ابونضال يك فلسطينى مزدور سازمان اطلاعات اسرائيل موساد است . در صدد برآمديم با او ارتباط برقرار كنيم تا وى سفير اسرائيل را در لندن ترور كند. هياءتى بلند پايه براى ديدار با او اعزام كرديم و طرح را برايش توضيح داديم . اطلاعات تكميلى و همچنين فهرستى از كارهايى را كه سفير اسرائيل در لندن انجام مى دهد در اختيار او گذاشتيم . سفارت ما در لندن در اين زمينه بسيار فعال بود و ابونضال همه دستورات خود را از آنجا دريافت مى كرد، و قبل از وقوع حادثه شبانه روز در داخل سفارت زندگى مى كرد.
عمليات ترور سفير اسرائيل در ساعت 10 روز 4 ژوئن 1982 انجام شد. اين عمليات بهانه هاى لازم را براى دخالت اسرائيل در لبنان و اشغال آن فراهم كرد.
هدف ما هم همين بود و قبلا در يك جلسه محرمانه كه صدام حسين با شوراى فرماندهى انقلاب تشكيل داد، گفته بود: ترور (سفير اسرائيل ) هدف نيست ، بلكه وسيله اى است براى دخالت اسرائيل در لبنان ، و در نتيجه سوريه مجبور خواهد شد از مرزهاى ما عقب نشينى كند.(169)
تحليل رژيم بعث عراق در آن شرايط كه مى رفت سرنوشت نهايى جنگ به نفع جمهورى اسلامى ايران رقم زده شود، از فراهم ساختن زمينه تجاوز رژيم صهيونيستى به جنوب لبنان اين بود كه با اين اقدام رژيم اشغالگر قدس ، سوريه تحت فشار قرار مى گيرد و از سوى ديگر توجه جمهورى اسلامى ايران نيز از جبهه هاى جنگ عراق با تهاجم رژيم اشغالگر به جنوب لبنان جلب مى شود.
هر چند كه فاجعه تجاوز به جنوب لبنان و اعزام نيرو از سوى جمهورى اسلامى ايران به آن كشور در تعقيب نيروهاى عراقى كه در عمليات بيت المقدس شكست سنگينى خورده بودند، تاءثير گذاشت و موجب تاءخير در اجراى عمليات رمضان شد، اما درك توطئه دشمن از جانب حضرت امام خمينى ره و هشدار ايشان به مسؤ ولان در اين زمينه موجب شد تا جمهورى اسلامى ايران بار ديگر توجه خود را به جبهه هاى جنگ با عراق معطوف سازد.
در پى يورش وحشيانه صهيونيستها به جنوب لبنان و به خاك و خون كشيده شدن مسلمان اين سرزمين ، حضرت امام خمينى ره با صدور پيامى فرمودند:
من كلمه مباركه استرجاع را نه براى جنايات اسرائيل و شهادت و آسيب بسيارى از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزيز مى گويم ، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى شهر و روستاهاى آن كشور اسلامى كه به دست جنايتكار رژيم صهيونيستى كافر اسرائيل اشغال و خراب شده ، گرچه آن همه استرجاع دارد، و... بلكه براى بى تفاوتى كشورهاى اسلامى يعنى حكومتهاى آنها استرجاع مى كنم ، و اى كاش فقط بى تفاوتى بود.(170)
رييس جمهور وقت ايران ، حضرت آيت الله خامنه اى مدظله العالى نيز در رابطه با تجاوز رژيم صهيونيستى به جنوب لبنان طى پيامى به حافظ اسد رييس جمهور سوريه ، ضمن اظهار تاءسف از اين تهاجم نوشتند: امروز وقت آن است كه امكانات انسانى ، تسليحاتى ، تبليغاتى ، سياسى و اقتصادى جهان اسلام عليه تجاوزات مكررى كه نسبت به حريم مستضعفان صورت مى گيرد، بسيج شود.
جمهورى اسلامى ايران با وجود اينكه در جنگ است اعلام مى كند كه در حد توان ، قواى خويش را وقف دفع حملات رژيم اشغالگر قدس به جنوب لبنان خواهد كرد. ما از هم اكنون به عنوان اولين گام بخشى از نيروهاى پياده و زرهى خصم صهيونيستى شوند.(171)
وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ايران نيز طى پيامى ضمن محكوم كردن اين تجاوز، اعلام كرد:
...بى شك در كنار سياستهاى توسعه طلبانه و اشغالگر رژيم صهيونيستى يكى از اهداف مهم اين جنايات انحراف افكار جهان از جنايات ارتش ‍ مزدور عراق عليه امت مظلوم در ايلام و خوزستان و همچنين فراهم آوردن زمينه هاى نجات صدام است (172)
در راستاى مواضع اتخاذ شده از سوى حضرت امام خمينى ره و ديگر مسؤ ولان كشور، ارتش جمهورى اسلامى ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، طى اعلاميه مشتركى آمادگى خود را براى اعزام نيرو به لبنان اعلام كردند و متعاقب آن تعدادى از نيروهاى سپاه و ارتش براى مقابله با ارتش ‍ متجاوز رژيم صهيونيستى به لبنان اعزام شدند و واحدهاى اوليه آن مورد استقبال مقامات رسمى سوريه و مردم آن كشور قرار گرفت .
حضرت امام خمينى ره با آن تفكر الهى و حكمتى كه خداوند به ايشان عطا كرده بودند، در وراى ظواهر رويدادها و حوادث ، حقايقى را مى ديدند كه انسانهاى معمولى قادر به درك آن نيستند. لذا آن حضرت با همين ديد الهى ، عمق توطئه دشمن را درباره انصراف جمهورى اسلامى از جبهه هاى جنگ با عراق و سرگرم ساختن آن به جاى ديگرى را درك نمودند و در اين زمينه هشدار لازم را دادند.
حضرت امام ره در آستانه فرارسيدن ماه مبارك رمضان سال 1361 در ديدار گروهى از علما و روحانيان با ايشان فرمودند:
اگر امروز تمام نظرها متوجه لبنان بشود و تمام گويندگان از لبنان بگويند، تمام نويسندگان از لبنان بگويند، اين توفيقى است براى امريكا كه ايران جنگ خودش را فراموش كرده ، و هم عراق را از دست مى دهد و هم لبنان را، نه مى تواند در عراق كارى بكند و نه مى تواند در لبنان . ما را همان اين است كه بايد از راه شكست عراق ، دنبال لبنان برويم ، نه مستقلا، ان شاء الله تعالى . (173)
هشدار حضرت امام ره استراتژى راه قدس از كربلا مى گذرد را پيش ‍ روى رزمندگان اسلام قرار داد.
شهادت آيت الله سيد محمدرضا سعيدى 
20 خرداد 1349 
مجاهد شهيد حضرت آيت الله سعيد در تاريخ دوم ارديبهشت 1308 چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حجت الاسلام سيد احمد سعيدى اسم فرزند عزيزش را محمدرضا گذاشت . در دوران طفوليت مادرش را از دست داد و تحت نظر پدر مشغول تحصيل شد. ادبيات عرب را در مشهد آموخت و از دروس فقه و اصول معارف استادان بزرگى چون حاج شيخ كاظم دامغانى ، مرحوم حاج شيخ هاشم قزوينى و حاج شيخ مجتبى قزوينى تلمذ كرد. آيت الله سعيدى به خاطر استعداد سرشارى كه داشت و زحمات فراوانى كه تحمل كرد مدارج و مراحل علمى را با سرعت پيمود. پس از ازدواج براى طى مراحل بعدى علوم اسلامى عازم حوزه علميه قم شد و در آن شهر در محضر آيت الله العظمى بروجردى ره و آيت الله العظمى امام خمينى ره حاضر شد و سرانجام با زحمات طاقت فرسا و تلاشهاى پيگير به مرحله عظيم استنباط و اجتهاد رسيد.
آيت الله سعيدى ضمن ادامه تلاشهاى پيگير و تدريس طلاب به مسافرتهاى تبليغى نيز مى رفت و همان روزها يكبار در آبادان به خاطر سخنرانى افشاگرانه و ضد رژيم به زندان افتاد اما در اثر تلاش آيت الله العظمى بروجردى ره از زندان آزاد شد.
پس از آن ماجرا، گروهى از ايرانيان مقيم كويت براى تبليغ اسلام ، خواستار عالم صالح و مبلغ توانايى شدند. اين ماءموريت و رسالت به آيت الله سعيدى واگذار شد.
با فرارسيدن سال 1341 و شكل گيرى نهضت روحانيت ، ايشان به همراه بسيارى ديگر از روحانيان ، به گرد شمع وجود حضرت امام ره پروانه وار به گردش درآمدند و در راه نيل اهداف متعالى آن پيشواى بزرگ ، از فداى جان دريغ نورزيدند.
پس از آنكه حركت روحانيت رشد يافت و در راءس همه ، سخنان و اعلاميه هاى حضرت امام خمينى ره در همه جا شور و هيجان و قيام و انقلاب به وجود آورد، رژيم شاه به ناچار آن مرجع و رهبر عظيم الشاءن را دستگير نمود و در پادگان عشرت آباد، تحت نظر گرفت . پس از اين واقعه ، شاگردان امام حوزه هاى درسى را تعطيل كردند و در منزل مراجع تحصن اختيار نمودند. اين تجمع با سخنرانيهاى آيت الله سعيدى پس از اقامه نماز همراه بود. آن سخنرانيها و مشورتها منجر به اتخاذ تصميمى از جانب علما و فضلا و مراجع تقليد قم و ساير شهرستانها مبنى به هجرت به سوى تهران و اعتراض همه جانبه عليه دستگيرى حضرت امام شد و در سايه همين اتخاذ و تصميم راسخ بود كه رژيم شاه به هراس افتاد و پس از مدتى امام را آزاد ساخت .
نهضت امام خمينى قدس (ره ) راه پرمخاطره اى در پيش داشت و آن يگانه رهبر بيدار دل و شجاع مصمم بود كه تا پاى جان از اسلام عزيز دفاع كند و از هيچ مانعى ترس و بيم به خود راه ندهد. آيت الله سعيدى از تصميم و اراده راسخ امام (ره ) و قدرت عجيب به خود راه ندهد. آيت الله سعيدى از تصميم و اراده راسخ امام (ره ) و قدرت عجيب و عظيم ايمان و توكل آن بزرگوار، نيرويى تازه گرفت و راه سراسر رنج و مبارزه و خطر را با ميل و اشتياق انتخاب كرد.
آيت الله سعيدى درباره دميده شدن اين روح اميد و مبارزه در خود، ملاقاتى را كه با امام (ره ) داشته است مؤ ثر دانسته و عامل اصلى معرفى مى كند. آن شهيد بزرگوار در اين باره چنين مى گويد:
هنگام نماز مغرب و عشا به منزل امام رفتم ، مى خواستم با ايشان مذاكره كنم ، امام آماده نماز بود، وقتى منظورم را فهميد اندكى نماز را تاءخير انداخت . به عرض رساندم : آقا! طبق برداشتى كه من كرده ام ، از اين به بعد شما در مبارزات خود، ياوران كمترى خواهيد داشت .
امام فرمود:
سعيدى ! چه مى گويى ؟! به خدا قسم اگر تمام جن و انس پشت به پشت هم بدهند و در مقابل من بايستد، من چون اين راه را حق يافته ام ، از پاى نخواهم نشست .
مرحوم سعيدى پس از اين ديدار و استماع سخنان جانبخش امام (ره ) مى گويد:
با شنيدن سخنان امام چنان دلگرم شدم كه روح تازه اى در وجودم دميده شد و ايمان بيشترى به قيام و حركت امام پيدا كردم .
آيت الله سعيدى از تصميم و اراده راسخ امام (ره ) و قدرت عجيب و عظيم ايمان و توكل آن بزرگوار نيرويى تازه مى گيرد و راه سراسر رنج و مبارزه و خطر را با ميل و اشتياق انتخاب مى كند.
آيت الله سعيدى به دنبال تلاشهاى پيگيرى كه جهت معرفى امام (ره ) و نهضت پربركتش داشت ، هجرتى به عراق كرد و در آنجا جلساتى تشكيل داد و نهضت حضرت امام (ره ) و شخصيت والاى روحانى او را تشريح نمود و تلاش و خدمات او بود كه زمينه هاى استقبال از امام را فراهم ساخت .
... وى پس از مراجعت با صلاحديد حضرت امام (ره ) ايشان به امامت جماعت مسجد موسى بن جعفر عليه السلام در تهران برگزيده شد و اين مسجد بود كه به صورت سنگرى براى مبارزه آن شهيد سعيد درآمد جوانان به گرد او جمع شدند و در سايه فعاليتهاى علمى وى ، از چشمه هاى معارف اسلامى جرعه ها برگرفتند تلاشهاى آيت الله سعيدى در اين پايگاه هدايت و مبارزه ، عبارت بود از: تفسير قرآن كريم ، سخنرانيهاى متعدد كه بيشتر آن توسط خود او صورت ميگرفت ، ايجاد كتابخانه ، دعوت سخنران از قم و...
افزون بر فعاليتهاى كه در مسجد داشت ، براى گروهى از بانوان در منزل خويش جلساتى تشكيل داد و به تدريس جامع المقدمات ، سيوطى ، مغنى و نيز عروة الوثقى پرداخت كه اين تلاشها سبب شد شاگردان او پس از مدتى با طى دوره هاى معارف اسلامى ، به عنوان مبلغ اسلامى جلسات زنانه تشكيل دهند و به معرفى اسلام همت گمارند.
از فعاليتهاى چشمگير مرحوم سعيدى ، ترجمه رساله امر به معروف و نهى از منكر امام (ره ) از كتاب تحريرالوسيله و چاپ و نشر آن در ميان جوانان بود.
همچنين آن شهيد بزرگوار نوارهاى امام (ره ) را با زحمت فراوان تهيه و تكثير مى كرد و هم او بود كه جزوه هاى درسى امام (ره ) را در نجف تحت فراوان ولايت فقيه چاپ و تكثير كرد.
ساواك وقتى تبليغات مؤ ثر آيت الله سعيدى را مشاهده كرد، او را ممنوع المنبر نمود، اما آيت الله سعيدى دست از فعاليت نكشيد و از محل خود خارج شه و به محلهاى دوردست و روستاهاى اطراف مى رفت و به كار خويش ادامه مى داد.
شهيد سعيدى در سال 1345 درباره جنايات اسرائيل سخنرانى مهمى كرد و همين سخنرانى باعث شد او را دستگير كنند. 61 روز در حبس ‍ نگهدارند.
در ارديبهشت 1349 بعد از اينكه رژيم با تصويب كاپيتولاسيون سرسپردگى كامل خود را به اثبات رسانيد از سرمايه گذاران آمريكايى دعوت به عمل آورد تا باصطلاح در ايران سرمايه گذارى كنند و در واقع در يك حركت استعمارى اقتصاد ايران را كاملا در اختيار آمريكاييها قرار دهد. به دنبال اين حركت ، علماى حوزه قم ، در 11 ارديبهشت همان سال ، با انتشار اطلاعيه اى مردم را از اين خطر بزرگ مطلع ساختند.
در اين ميان آيت الله سعيدى نيز ساكت نماند. عليه استعمارگر دست به فعاليتهاى شديد زد و با انتشار اعلاميه اى به زبان عربى خطاب به علماى كشورهاى اسلامى ، آنها را دعوت به قيام و مخالفت نمود.
رژيم شاه كه از حركت پرخروش آيت الله سعيدى به وحشت افتاده بود او را دستگير و در قزل قلعه زندانى كرد. و تحت شديدترين شكنجه ها، در روز چهارشنبه 20 خرداد 1349 آن عالم مجاهد را به شهادت رسانيد.
پيكر آن مرد بزرگ فرداى شهادتش تحويل فرزند ارشدش شد. و سرانجام به طور مخفيانه جنازه ايشان در وادى السلام قم به خاك سپرده شد.
پيام شهيد درباره حضرت امام خمينى (ره ): 
آيت الله سعيدى علاقه و ارادت خاصى نسبت به حضرت امام خمينى (ره ) داشت . درباره امام (ره ) گفته بود:
به خدا سوگند اگر سوگند اگر مرا بكشيد و خونم را بر زمين بريزيد، در هر قطره خونم نام مقدس خمينى را خواهيد يافت
حضرت امام شبيه ترين عالمان نسبت به ولى الله ، امام زمان عليه السلام و آباء طاهرينش مى باشد
مرا بگيرند و به بند حبس كشيد تا آن وقت از من سلب مسؤ وليت شود، چه اگر آزاد باشم فرياد مى زنم ، حقايق را مى گويم و افشاگرى مى كنم . من اين لباس را پوشيده ام و از بيت المال امرار معاش مى كنم كه پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم ، امام خمينى باشم ... بنابراين بايد فرياد بزنم و جز اين چاره اى ندارم .
روز جهانى صنايع دستى 
20 خرداد / 10 ژوئن 
شوراى جهانى صنايع دستى :
با تاءسيس سازمان ملل متحد، حفاظت از ميراثهاى فرهنگى بشرى به عهده يونسكو يا سازمان تربيتى - علمى و فرهنگى ملل متحد واگذار شد.
از سال 1964 ميلادى با تاءسيس شوراى جهانى صنايع دستى (174)، به عنوان يكى از ارگانهاى وابسته به يونسكو، صنايع دستى و سنتى در قالب يك هنر - صنعت به عنوان بخشى از زندگى فرهنگى و حيات اقتصادى ملل مورد توجه قرار گرفت .
شوراى مذكور كه ابتدا با تعداد محدودى از اعضا كار خود را آغاز كرد، اكنون 90 كشور جهان را در بر مى گيرد و دبير خانه آن در شهر آمستردام در كشور هلند قرار دارد. مهمترين هدفهايى كه اين شورا به عنوان يك ارگان غير نظامى و غير دولتى قائل شده است عبارتند از:
1 - تشويق ، كمك و راهنمايى صنعتگران دستى و همچنين بالابردن سطح اطلاعات تخصصى و حرفه اى آنها با توجه به زمينه هاى متفاوت فرهنگى موجود در هر يك از كشورهاى عضو.
2 - حفظ و تقويت صنايع دستى و تجلى آن به عنوان ركن عمده اى از حيات فرهنگى ملتها.
3 - ايجاد همبستگى ميان صنعتگران دستى سراسر جهان .
از هر كشور تنها يك سازمان مى تواند به عنوان نماينده صنعتگران آن كشور به عضويت شورا درآيد و سازمان صنايع دستى ايران از سال 1347 به عنوان ارگان مسؤ ول متولى صنايع دستى كشور به عضويت شوراى جهانى صنايع دستى درآمده است .
مهمترين منبع تاءمين هزينه هاى شورا، كمك سالانه كشورهاى عضو است كه در قالب حق عضويت پرداخت مى شود.
اركان عمده شورا عبارت است از: مجمع عمومى و هياءت اجرايى . شوراى جهانى صنايع دستى علاوه بر مجمع عمومى داراى پنج مجمع منطقه اى براى آسيا و اقيانوسيه ، آفريقا، اروپا، آمريكاى شمالى و آمريكاى جنوبى است كه در راءس هر يك از آنها يكى از معاونان شوراى جهانى صنايع دستى قرار دارند.
مجامع عمومى هر دو سال يك بار و مجامع منطقه اى به طور سالانه در يكى از كشورهاى عضو تشكيل جلسه مى دهند و طى آن درباره موضوعاتى كه قبلا از طريق تماس دبيرخانه شورا با اعضا در دستور كار قرار گرفته است بحث و گفتگو مى شود.
ساير فعاليتهاى شورا براى رسيدن به اهداف ياد شده عبارت است از:
1 - ايجاد ارتباط با ساير سازمانهاى بين المللى و استفاده از كمكهاى آنها نظير يونسكو، برنامه عمران ملل متحد (يا برنامه توسعه ملل متحد) (P.D.N.U) و بانك جهانى .
2 - تماس و مذاكره با اتحاديه هاى اقتصادى بين المللى نظير جامعه اروپا (C.E)، در مورد تعديل حقوق گمركى و ايجاد تسهيلات بيشتر براى ورود صنايع دستى از كشورهاى آسيا، آفريقا و آمريكاى لاتين .
3 - فراهم كردن زمينه و ايجاد ارتباط براى مبادله كارشناس و كارآموز ميان كشورهاى عضو.
4 - برگزارى كنفرانسها، سمينارها، نمايشگاههاى بين المللى صنايع دستى .
5 - تهيه و انتشار كتب و گزارشهاى تخصصى و همچنين يك نشريه خبرى كه حاوى رويدادهاى مختلف صنايع دستى در سطح جهان مى باشد.
رويهمرفته مهمترين نتيجه اى كه از تلاشهاى جهانى صنايع دستى حاصل شده است ، جلب توجه ملتها نسبت به اهميت فوق العاده صنايع دستى در زندگى فرهنگى ، اقتصادى و اجتماعى ملتهايشان مى باشد؛ همچنين از طرف شورا روز 10 ژوئن (20 خرداد) به عنوان روز جهانى صنايع دستى تعيين شده است .
تعريف صنايع دستى : 
صنايع دستى از نظر لغوى داراى مفهوم واحد و ثابتى نيست و هنوز تعريفى كه جامع و كامل و مورد پذيرش همه كارشناسان و سازمانهاى مسؤ ول در كشورهاى مختلف باشد وضع نشده است . به عبارت ديگر، صنايع دستى چه در بيان عادى و چه در اصطلاح فنى داراى مفاهيم متعددى است . به اين معنى كه گاهى اوقات حاكى از نحوه ساخت كالاست ، مثلا دست ساز گاهى بازگو كننده ويژگى يك محصول است ، مثل محصول دستى هنرى و در مواردى نيز حاكى از منطقه جغرافيايى توليد است ؛ نظير صنايع دستى روستايى . در دائرة المعارف بريتانيكا آمده است :
صنايع دستى به آن گروه از صنايع گفته مى شود كه مهارت ، ذوق و بينش ‍ انسان در آن نقش اساسى دارد.
در لغت نامه دهخدا چنين گفته است :
صنايع دستى عبارت است از آنچه كه با دست ساخته مى شود. از قالى ، پارچه و ساخته هاى فلزى و غيره ...
از نظر (فرهنگ معين
صنايع دستى شامل صنعتهاى است كه دست در آن دخيل باشد، مانند پارچه بافى و قالى بافى .
با عنايت به تعاريف ياد شده ، صنايع دستى به آن گروه از صنايع اطلاق مى شود كه تمام يا قسمت اعظم مراحل ساخت فرآورده هاى آن با دست انجام گرفته باشد و در قالب فرهنگ ، بينشهاى فلسفى و ذوق و هنر انسانهاى هر منطقه با توجه به ديدگاههاى قومى آنان ساخته و پرداخته مى شود.
ويژگيهاى زير را مى توان براى صنايع دستى بر شمرد: 
- صنايع دستى از جمله فعاليتهايى است كه در آن دست انسان داراى نقش ‍ اساسى مى باشد.
- صنايع دستى از معدود صنايع ملى و ناوابسته مى باشد كه به هيچ وجه نيازمند كارشناس و متخصص خارجى نيست .
- فعاليت در اكثر رشته هاى صنايع دستى محتاج ابزار و وسايل چندان پيچيده و سرمايه زياد نيست .
- صنايع دستى بخصوص در مناطق روستايى يكى از عوامل مكمل اقتصاد كشاورزى مى باشد.
- صنايع دستى ، بازتابى از تاريخ و تمدن هر قوم و ملت از ديرباز تاكنون بوده است .
- محصول دست هر صنعتگر با سادگى از محصولات مشابهى كه توسط صنعتگر ماشينى ساخته شده است قابل تشخيص است .
- صنايع دستى با ويژگيهاى خود به دو دسته شهرى و روستايى قابل تقسيم است .
صنايع دستى مى تواند عامل انتشار مؤ ثرى براى فرهنگ و سنن مناطق مختلف كشور به حساب آيد.
تاريخچه صنايع دستى : 
صنايع دستى يكى از قديمى ترين و پر پيشنيه ترين فعاليتهاى بشرى است كه به موجب برخى از اسناد و مدارك تاريخى ، سابقه پيدايش آن به عصر حجر مى رسد و حاصل كاوشهاى باستان شناسان حاكى از آن است كه از آغاز زندگى بشر بر روى زمين ساخت و ظروف و پاره اى ابزار مصرف ديگر نظير نيزه و خنجر به عنوان وسيله شكار يا اسباب دفاع از سنگ معمول شده و به موازات پيشرفت فكرى بشر، استفاده از ساير مواد موجود در طبيعت نظير خاك ، چوب ، سنگ ، آهن مس و سرانجام پوست ، پشم ، كرك حيوانات و همچنين الياف گياهى رواج يافته است . شواهدى در دست است كه نشان مى دهد اين نوع صنايع با عمر دوازده هزار ساله اى كه پشت سرگذاشته اند در مراحل مختلف تكامل اقتصادى : اقتصاد شبانى ، اقتصاد كشاورزى و حتى شرايط صنعتى تاءمين كننده بسيارى از احتياجهاى بشر بود، بخصوص ‍ تحت شرايط اقتصاد بسته نقش حساس و تعيين كننده اى در تاءمين نيازمنديهاى مردم جوامع مختلف داشته است .
با نگاهى به تاريخ ايران و توجه به نتايج حفارهاى باستان شناسى انجام شده در نقاط مختلف زمين تنها وسايلى است كه مى تواند پايه و اساس هرگونه اظهار نظرى پيرامون صنايع دستى باشد و از آنجا كه تاريخ صنايع ، چيزى منتزع از تاريخ تمدن نيست ، الزاما بايد بررسى هنرها و صنايع ايرانى را از زمانى پيدايى تمدن نيست ، الزاما بايد بررسى هنرها و صنايع ايرانى را از زمان پيدايى تمدن و با بررسى شيوه هاى زندگى مردم در اعصار مختلف آغاز كرد.
حدود شش هزار سال قبل از ميلاد مسيح كشت غلات ، بويژه گندم و جو در ايران مرسوم بوده و محصولات زراعى به وسيله داسى از سنگ چخماق ساخته شده و لبه دندانه دار و مضرس داشته درو مى شده است و در همين زمان دامدارى و استفاده از گوشت و شير بز و گوسفند رايج بوده و افزون بر اين پشم گوسفندان به مصرف رشتن و بافتن مى رسيده است و مردم با تهيه نوعى سفال ناهموار و كم پخت و نيز تهيه انواع ابزار شكار با سنگ و استخوان حيوانها آشنايى داشته اند.
در عصر حجر ميانه ، اشخاصى كه در كوهستانهاى بختيارى مى زيستند، شيوه هاى ساخت ظروف سفالين را مى دانستند و به تقريب ، ساير اسناد و مدارك نيز همه دلالت بر شروع كشاورزى و صنايع وابسته به آن مانند كوزه گرى و بافندگى از ايران دارند و نشان مى دهند كه از جهات متعددى ، تمدن ايران نيم قرن از تمدن مصر، بالغ بر هزار سال از تمدن و افزون بر ده هزار سال از تمدن چين جلوتر بوده است .
در عصر فلز، با وجودى كه بتدريج ساخت آلات و ادوات ريختگى برنزى و مسى رواج يافته اما هنوز استعمال ابزار سنگى بر انواع مشابه غلبه داشته است .
همچنين در اين دوره ، تهيه ظروف سفالى نقاشى شده و بافت انواع منسوجات ظريف و ساخت اشياء زرين معمول بوده است .
به طور كلى مى توان گفت ، دگرگونى عادتها و نوع مصرف كه تا حد زيادى ناشى از تغيير نحوه زندگى بر اثر توسعه شهر نشينى است ، موجب بروز تحولات تدريجى و عميقى در صنايع دستى شده و اين رشته از فعاليتهاى اقتصادى بشر، طى ادوار گذشته از تاءثير پديده هاى اجتماعى ، اقتصادى و فنى بر كنار نمانده است .

next page

fehrest page

back page