next page

fehrest page

back page

اين گفته بيانگر ناتوانى عراقيها در پيشروى ، در خاك ايران بود.
مقام معظم رهبرى در مورد تاءثير سخنان امام (ره ) در نجات آبادان چنين فرمودند:(6)
آبـادان در مـعرض حمله و خطر بود، مثل خونين شهر، منتهى همين تاءكيد امام كه تكليف شرعى كردند كه مبادا آبادان سقوط بكند، نيروهاى رزمنده را كه در آنجا بود، تقويت كردند. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش ‍ بود. بعدا ارتش هم در آبادان مستقر شد و در يك مورد كه نيروهاى دشمن از ((بـهـمـنـشـيـر)) عبور كردند و وارد جزيره آبادان شدند، بسيج توده اى مردم و شرافت نظامى عده اى از نظاميان ما حماسه آفريد و عراقيها را در جـايـى كـه واقـعـا بـيـرون كـردنـد دشـمـن از آنـجـا بـسـيـار دشـوار بـود، كـوبـيـدنـد. عـده اى را كـشـتـه و تـا رو مـار كـردنـد و عـده اى را بـه داخـل رودخـانـه انداختند و عده اى هم كه توانستند، فرار كردند. عامل اصلى در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغى كه از سقوط نيمى از خونين شهر در دل برادران وجود داشت .
شرح عمليات ثامن الائمه
نـيـروهـاى مـسلح جمهورى اسلامى ايران در اوايل جنگ تحميلى به دلايل گوناگون ، نتوانستند آنچنان كه شايسته بود كارى از پيش ببرند و پس از اندك زمانى با مقاومتهاى سر سختانه و ايستادگى در برابر دشمن و از خود گذشتگى ، پيشروى نيروهاى اشغالگر را سد كردند.
پـس از عـزل بـنـى صـدر از فـرمـانـدهـى كـل قـوا تـوسـط امـام راحـل (ره )، رزمـنـدگـان اسـلام مـتـشـكـل از ارتـش ، سـپـاه و بـسـيـج و نـيـروهـاى مـردم بـا يـكـديـگـر مـتـحـد گـشـتـه و اوليـن عـمـليـات مـحـدود را بـا نـام فـرمـانـده كـل قـوا - خـمـيـنـى روح خـدا - بـه انـجام رسانيدند. در مرداد 1360 تغييرات سياسى كلى در كشور ايجاد شد و شهيد رجايى به سمت رئيس جمهورى انـتـخـاب گـرديـد. ايـن تـغـيـيـرات در مـسـايـل جـنـگ تـاءثـيـر جـدى گـذاشـت و سـپـاه پـاسـداران خـيـلى فـعـالتـر از قبل در صحنه هاى عمليات حضور يافت .
طـرح عـمـليـات ثـامـن الائمـه در 15 شـهـريـور 1360 تـكـمـيـل و بـدون ايـنـكـه زمـان اجـراى آن مـشـخـص شـده بـاشـد، ابـلاغ گـرديـد. سرانجام در اوايـل مـهـرمـاه يـگـانـهـاى پـيـش بـيـنـى شـده بـراى اجـراى عـمـليـات در مـنـطـقـه مـتـمـركـز شـدنـد و بـراى پـشتيبانى هوايى نيز هماهنگيهاى لازم به عـمـل آمـد كـه بـراسـاس ايـن هـمـاهـنگى منطقه اصلى نبرد كه شرق كارون بود، به علت مشكلات تشخيص نيروهاى خودى از دشمن ، براى هدف هوايى انـتـخـاب نـشـد و مـوافـقـت گـرديـد كـه نـيـروى هـوايـى ايـران فـقـط هـدفـهـاى غـرب رودخـانـه كـارون را بـمـبـاران نـمـايـد كـه شـامـل محل استقرار قرارگاه لشكر، واحد احتياط، نقاط آمادى و مواضع توپخانه دوربرد دشمن تا خط مرز بود. مهمترين فعاليت عملى در منطقه نبرد، بازكردن معابر در ميدانهاى مين دشمن بود. در سطح عملياتى ، بازكردن اين معابر به عهده واحدهاى عبور كننده واگذار شده بود و هر تيپ و گردان بايستى مسير پيشروى خود را شناسايى و معبر يا معابر لازم را حداقل به عرض 8 متر باز مى كرد.
بـعـد از ايـجـاد مـعـابـر از سـوى لشـكـر 77 خـراسـان زمـان حـمـله سـاعـت 1 بـامـداد روز پـنـجـم مـهـر 1360 تـعـيـيـن و بـه واحـدهـاى عمل كننده اعلام گرديد.
در سـاعـت مـوعود حركت آغاز و نيروهاى اسلام با رعايت اصل غافلگيرى كامل از منطقه تجمع و موضع حمله به سمت خط مقدم حركت و پس از رسيدن به موانع و ميدانهاى مين دشمن و حصول اطمينان از باز بودن معابر، از آنها عبور و پس از گسترش روى خط بطور ناگهانى بر مواضع مقدم دشمن هجوم بردند و خاكريزهاى اوليه دشمن را بدون زد و خورد اشغال كردند.
بعد از آغاز روشنايى كامل روز پنجم مهرماه ، ميدان نبرد فعالتر شد، نيروهاى هوايى طرفين وارد كارزار شده و هليكوپترها نيز به پرواز در آمدند و پـشـتـيـبـانـى آتـشهاى توپخانه هر دو طرف با شدت هر چه تمامتر به مرحله اجرا در آمد و بعد از مشخص شدن وضعيت حمله براى دشمن ، نيروهاى احتياط خود را در منطقه شمال محور ماهشهر - آبادان وارد عمل نمود.
از سـاعـت 6 بـامـداد، نـيـروى هـوايـى مـوفـق شـد دفـاع و پـوشـش هـوايـى در مـنـطـقـه نـبـرد را بـرقـرار سـازد و هـليـكوپترهاى خودى كه دگرباره فعال شده بودند، به مناطق مورد تهديد حمله كنند و نيروهاى دشمن را منهدم يا وادار به عقب نشينى نمايند.
تـلاش خـسـتـگـى نـاپـذيـر مـدافـعـان ميهن اسلامى با وجود گرماى شديد روز، مقاومت سرسختانه دشمن را در هم شكست و پس از ساعتها نبرد، واحدهاى عـمـل كـنـنـده يـكـى پـس از ديـگـرى پـيـام مـوفـقيت خود را اعلام مى كردند. بدين گونه عمليات ثامن الائمه بعد از 42 ساعت تلاش مداوم لشكر 77 و رزمندگان سپاه و نيروهاى مردمى با موفقيت كامل به پايان رسيد و نيروهاى دشمن در منطقه عملياتى شرق رودخانه كارون منهدم يا اسير و يا فرار كردند و بعد از حدود يك سال جزيره آبادان از محاصره خارج شد و تهديد دشمن در شرق كارون و جزيره آبادان بكلى از ميان رفت و نيروهاى اسلام بـه اوليـن مـوفقيت سرنوشت ساز خود در طول جنگ تحميلى دست يافتند كه اين خود سرآغاز موفقيتهاى مهم ديگر براى عمليات طريق القدس ‍ ، فتح المبين و بيت المقدس گرديد.
بعد از پايان موفقيت آميز عمليات ثامن الائمه ، فرماندهان رده بالاى ارتش و سپاه قصد عزيمت به تهران را داشتند كه در نزديكى تهران هواپيماى حـامـل آنـهـا دچـار سـانـحـه شـد و 5 تـن از سـرداران رشـيـد اسـلام بـه فـيـض شـهـادت نايل آمدند.(7)
نتايج عمليات ثامن الائمه
در اين عمليات سلحشوران اسلام به نتايج مهمى دست يافتند، از جمله :
1- ساحل شرقى رودخانه كارون تصرف و تامين گرديد.
2- آبادان از محاصره يك ساله خارج شد.
3- بيش از 150 كيلومتر مربع از اراضى اشغال شده آزاد گرديد.
4- بيش از 3 هزار نفر از نيروهاى دشمن كشته و زخمى شدند و 1656 نفر نيز به اسارت نيروهاى اسلام در آمدند.
5- تـعـداد 90 دسـتـگـاه تـانـك و نـفـربـر، 100 دسـتگاه انواع خودرو دشمن منهدم گرديد و تعداد 3 فروند هواپيما و يك فروند هليكوپتر عراق نيز سرنگون شدند.
همچنين 100 دستگاه تانك ، 60 دستگاه نفربر، 3 دستگاه لودر و 150 دستگاه خودرو به غنيمت گرفته شد.
صدام پس از اين شكست 7 تن از فرماندهان خود را تيرباران كرد.
با توجه به نقش شجاعانه لشكر 77 پياده با تصويب شوراى عالى دفاع در تاريخ يازدهم مهر 1360 به لشكر پيروز خراسان تغيير نام داد.
پاسخ امام خمينى (ره ) به تلگرام فرماندهان در خصوص شكستن حصر آبادان (8)
بسم الله الرحمن الرحيم
تيمسار سرتيپ فلاحى ، تيمسار سرتيپ ظهيرنژاد و جناب آقاى محسن رضايى ايدهم الله تعالى .
تـلگـراف شـمـا در خـصـوص فـتـحـى بـزرگ كـه خـداوند تعالى نصيب ارتش و نيروى هوايى و هوانيروز و سپاه پاسداران و بسيج و ژاندارمرى و فـدايـيـان اسـلام و سـايـر نـيـروهـاى مـردمـى فـرمـوده و مـحـاصـره آبـادان بـطـور كـامـل شـكـسـتـه شـده اسـت ، واصل گرديد.
ايـن جـانـب ايـن پـيـروزى بـزرگ را بـه فـرمـاندهان تمامى نيروهاى مسلح و به سربازان ارجمند و سپاهيان نيرومند تبريك مى گويم و اميد است اين سرافرازيها را كه براى اسلام و ميهن فراهم مى كنند، منظور نظر مبارك ولى الله الاعظم بقيه الله (ارواحنا له الفدا) باشد و آخرين پيروزمندى را كـه بـيـرون رانـدن نـيـروهـاى مـتـجـاوز كـافـر از سـرزمـين ميهن مان است ، ملت شريف ايران بزودى مشاهده كند. اين جانب به اسم ملت بزرگ ايران از رزمـنـدگـان دليـر ارتـش و سـپـاه و ديـگـر قـواى مـسـلح (ايـدهـم الله تـعـالى ) تـقـديـر و تـشـكـر مـى كـنـم . از خـداونـد متعال توفيق نصرت و عظمت اسلام و مسلمين و خصوص نيروهاى مسلح اسلامى را خواستار است .
و السلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
پيامدهاى شكسته شدن محاصره آبادان
موفقيت عمليات ثامن الائمه در ابعاد مختلف پيامدهايى به هماره داشت كه آرا در دو محور عمده ، داخلى و خارجى ارزيابى مى كنيم .
الف : پيامدهاى داخلى
1- با انجام موفقيت آميز اولين عمليات وسيع ايران در جبهه ها، روحيه نيروهاى رزمنده تقويت و توانمندانه تر از پيش به نبرد با دشمن پرداختند.
2- از نظر سياسى وضعيت سياسى كشور منسجم تر شد و كمتر از يك هفته بعد از اين عمليات ، مردم با شركت در سومين انتخابات رياست جمهورى ، حضرت آيه الله العظمى خامنه اى را به رياست جمهورى برگزيدند، كه اين امر منجر به موفقيت بيشتر در سياستهاى خارجى نظام نيز گرديد.
3- بـا تـثـبـيـت دولت اسـلامـى و وحـدت نـظـر مـسـئوليـن نـظـام ، مـوضـع گـيـريـهـاى قـاطـعـانـه و بـه مـوقـعـى در قبال مسائل خارجى انجام گرفت .
ب : پيامدهاى خارجى
مـهـمـتـريـن پـيـامـد خـارجـى ايـن عـمليات تشكيل شوراى همكارى خليج فارس ‍ توسط كشورهاى حاشيه جنوبى خليج فارس ، به منظور جلوگيرى از گـسـتـرش و نـفـوذ انـقـلاب اسـلامـى و يـارى رسـانـدن بـه رژيـم مـتـجـاوز عـراق بـود. هـمـچـنـيـن تحركات نظامى آمريكا در خليج فارس به منظور اعمال فشار بر ايران و حمايت از كشورهاى منطقه بيشتر شد.
آمـريـكـا با اعزام ناوگان نظامى خود در خاورميانه و آبهاى درياى عمان ، مانورهايى انجام داد و تهاجم تبليغى گسترده اى را عليه ايران آغاز كرد و بانشر اكاذيب و شايعات ، وحشت بى مورد رژيم هاى منطقه را از ايران بيشتر كرد.
شهادت سرداران رشيد اسلام : 7 مهر 1360
بـا كـمـال تـاءثـر و تـاءسـف خـبـر دلخـراش سـانـحـه هـوايـى يـك فـرونـد هـواپـيـمـاى نـيـروى هـوايـى كـه حـامـل شـهـدا و مـجـروحـيـن جـنـگ اخـيـر بـود و منجر به شهادت جمعى از خدمتگزاران به اسلام و ملت شهيدپرور ايران گرديد، كه در بين آنان تيمسار سـرلشـكـر ولى الله فـلاحـى ، تـيـمـسـار سـرتـيـپ نـامـجـوى ، تـيـمـسـار سـرتـيـپ فـكـورى و آقـاى كـلاهـدوز بـودنـد، واصـل گـرديـد. ايـنـان خـدمـتـگـزاران رشـيـد و مـتـعـهـدى بـودنـد، كـه در انـقـلاب و پـس از انـقـلاب بـا سـرفـرازى و شـجـاعـت در راه هـدف و در حال خدمت به ميهن اسلامى به جوار رحمت حق تعالى شتافتند.
امـيـد اسـت كـه پـس از پـيـروزى شـرافـت آفـريـن براى ملت و پس از زحمات طاقت فرسا در راه هدف و عقيده ، روسفيد و سرافراز به پيشگاه مقدس ‍ ربوبى وارد و مورد رحمت خاصه واقع شوند.(9)
امام خمينى (ره )
بـعـد از پـايان موفقيت آميز عمليات ثامن الائمه ، 5 تن از فرماندهان رده بالاى ارتش و سپاه جهت تقديم گزارش به امام خمينى (ره ) عازم تهران مى شـونـد و بـه اين منظور يك فروند هواپيماى سى - 130 در ساعت 43:18 با 40 نفر سرنشين و 27 مجروح و 32 نفر شهداى عمليات ثامن الائمه از فرودگاه اهواز به مقصد تهران به پرواز در مى آيد.
هواپيما در ساعت 59:19 روز 7 مهرماه در 17 مايلى فرودگاه مهرآباد تهران در جنوب غربى كهريزك دچار سانحه مى شود و به علتى نامشخص هر چهار موتور هواپيما همزمان خاموش مى شوند. خلبان تلاش مى كند هواپيما را در همان منطقه به زمين بنشاند. چرخهاى هواپيما بوسيله دستگيره دستى بـاز مـى شـود و هـواپـيـمـا در زمـيـن نـاهـمـوار فـرود مـى آيـد و پـس از طـى مـسـافـتـى قـريـب بـه 270 مـتـر در نـقـطـه اى مـتـوقـف و بـال چـپ هـواپـيـمـا به زمين اصابت مى كند. هواپيما متلاشى و آتش مى گيرد كه در نتيجه 49 نفر از سرنشينان هواپيما از جمله اين 5 شخصيت نظامى شهيد شدند.
اسامى سرداران رشيد اسلام عبارت است از:
1- سرلشكر فلاحى جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش .
2- سرلشكر يوسف كلاهدوز قائم سپاه پاسداران انقلاب اسلامى .
3- سرلشكر سيد موسى نامجوى وزير دفاع .
4- سرلشكر فكورى مشاور جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش .
5- سرلشكر جهان آرا فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر و آبادان .
در بزرگداشت اين سرداران رشيد نگاهى به زندگانى سراسر مبارزه و تلاش ‍ آنان مى افكنيم و اين باب را با فرموده امام (ره ) مى گشاييم ، كه فرمودند:
((ما اگر چه عزيزان ارزشمندى را از دست داديم ، لكن هدف به قوت خود باقى است ))
شهيد تيمسار سرلشكر ولى فلاحى
تـيمسار سرلشكر ولى فلاحى در سال 1310 شمسى ، در طالقان به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايى و متوسطه خود را در طالقان و تهران گذراند و پـس از اخـذ ديـپـلم از دبـيـرسـتـان نـظـام ، وارد دانـشـكـده افـسـرى شـد و بـا درجـه سـتـوان دومـى فـارغ التـحـصـيـل و خـدمـت خود را در نيروى زمين از فرماندهى دسته شروع كرد و به علت شايستگى هايى كه مرتب از خود نشان مى داد تا درجه سرتيپى پيش رفت ، با اين وصف از سال 1330 تا 1352 به علت فعاليت عليه رژيم ، 4 باز به زندان افتاد.
شهيد فلاحى پس از پيروزى انقلاب به سمت فرماندهى نيروى زمينى ارتش و سپس جانشينى رئيس ستاد مشترك ارتش منصوب شد و پس از بركنارى بنى صدر، اين حكم از سوى امام خمينى (ره ) خطاب به وى صادر گرديد:(10)
بسم الله الرحمن الرحيم
تيمسار ولى فلاحى جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش جمهورى اسلامى ايران ، تا تعيين تكليف جانشين فرماندهى نيروهاى مسلح ، ستاد مشترك مجاز است با استفاده از اختيارات مقام رهبرى ، ماءموريتها و وظايف محوله را انجام دهد.
روح الله الموسوى الخمينى
شـهـيد فلاحى از آغاز جنگ تحميلى در جبهه هاى نبرد حضور داشت و همواره بين برادران ارتشى ، سپاهى ، بسيجى و گروه هاى نامنظم ديده مى شد. او افـسـرى بـسـيار فعال و زحمت كش و عاشق خدمت به ميهن اسلامى بود و تا آنجايى كه در توان داشت سعى مى كرد هماهنگى لازم را بين ارتش و ساير نيروهاى مسلح ، از جمله سپاه پاسداران و ديگر نيروهاى مردمى به وجود آورد و مكرر مى گفت :
((نـيـروهـاى سـپاه و ارتش در حال حاضر از درون با يكديگر ادغام ، تركيب و يكپارچه شده اند و تفكيك ناپذيرند، زيرا مبداء آنان يكى ، مقصدشان يكى ، خط يكى ، راستا يكى ، دين يكى و ملت يكى است و در همكارى و خدمت در جوار هم به سوى مقصد واحدى در حركت هستند.))
شـهـيـد فـلاحـى به دنبال تلاش و كوشش هاى بى حدى كه در زمينه هماهنگى بين نيروها داشت ، موفقيت هايى نيز به دست آورد، بويژه پس از فرار بـنـى صـدر، در اين كار موفقيت بيشترى كسب كرد و نمونه بارز آن جلسه مشترك سپاه و ارتش و برقرارى نماز مشترك جماعت بين سپاه و ارتش بود كه اميد بيشترى را در هماهنگ كردن نيروها به وجود آورد.
او مـى گـفـت : ((ايـن جـنـگ عـلى رغـم وجود محاصره اقتصادى و مشكلات و اين موضوع صاحب نظران را به تفكر وا مى دارد كه چگونه اين ملت با همه مـشـكـلات بـعـد از پـيـروزى انـقـلاب ، از چـنـيـن جـنـگـى نـابـرابـر، پـيـروز بـيـرون آمـده اسـت ؟ ايـن انـقـلاب حـقـيقت و اين ملت رسالتى دارد كه غير قابل انكار است . ))
شهيد فلاحى بخوبى نسبت به تاءثير جنگ در تحول و تغيير كلى ويژگيهاى نظامى ارتش در اتكاى به خود و كشف استعدادهاى خلاق ، آگاهى داشت ، و در اين رابطه مى گفت :
((يـكـى از تـاءثـيـرات و مـحـاسـن جـنـگ ايـن است كه بتدريج به خود متكى مى شويم ، در برنامه ريزيها، در برآوردها و طرح ريزى هايمان قلم ما گـرايـش ‍ بـه ايـن دارد، بـه آنـچـه كه هستيم ، به آنچه كه داريم و مى توانيم داشته باشيم ، و به افزايش توليدات داخلى ، ابتكارات و خلاقيت مـتـمـايـل اسـت . ايـن فـكـر در مـا پيدا شده و به وجود آمده است . ما بتدريج مى رويم كه استعدادهاى جديدى را كشف كنيم . اين استعدادها كشف و خلق و در راستاى راستين خود قرار گرفته اند. همچنين در آينده از كمبود فرماندهان خوب بى نياز مى شويم .))
سردار سرلشكر شهيد يوسف كلاهدوز
شـهـيـد كـلاهـدوز در يـكـم دى ماه 1325 در قوچان به دنيا آمد. دوره دبستان و دبيرستان را در همانجا به اتمام رسانيد و پس از اخذ ديپلم به دانشكده افـسـرى رفـتـه و سـپـس بـه مـدت هـفـت سـال در شـيـراز مـشـغـول خـدمـت بـود. او بـه هـمـراه شـهـيـد نـامـجـوى در گـروهـى كـه داخـل ارتـش عـليـه شاه معدوم و دستگاه او سازمان يافته بود، فعاليت داشت . وى جلسات مستمر و مخفى با روحانيون و مبارزين داشت . يكى از اقدامات مـتـهـورانـه شـهـيـد كـلاهـدوز خـلع سـلاح 200 تـانـك در 21 بـهـمـن 57 بـود كـه رژيـم آنـهـا را بـراى قتل عام مردم بى دفاع تهران آماده كرده بود.
كـلاهـدوز پـس از پـيـروزى انـقـلاب اسـلامـى جـزء بـنـيـانـگـذاران سـپـاه پـاسـداران بـود و تـا قـبل از شهادت در رده هاى مختلف اين نيرو مسئوليت داشت كه آخرين سمت وى قائم مقام سپاه پاسداران بود. كلاهدوز فردى معتقد و مؤ ثر در نزديكى و به هم پيوستگى ارتش و سپاه بود. صفا و صميمت وى قابل توجه همكاران ، دوستان و آشنايانش بود. يكى از دوستان و همكاران وى مى گويد:
((من با برادر كلاهدوز در اولين روزهاى بعد از پيروزى انقلاب آشنا شدم . برادر شهيد محمد منتظرى براى اولين بار او را به من معرفى كرد. در آن روزهـا كـه مـا در پـادگـان جـمـشـيـديـه در صـدد بـوديـم تـا بـر اسـاس رهـنـمـودهـاى امـام ، سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى را تـشكيل دهيم ، شهيد كلاهدوز نقش ‍ فعالى در اين زمينه از خود نشان داد. بعد از مسايلى كه اغلب از آنها آگاهيم و با يكى شدن سپاه ها، برادر كلاهدوز بـه عـنوان يكى از اعضاى شوراى فرماندهى سپاه و با قبول مسئوليت آموزش در سپاه شروع به فعاليت كرد. او معمولا سعى مى كرد از خدماتى كه درگذشته انجام داده بود كمتر صحبت كند، اما به علت ضرورت و مسائلى كه پيش مى آمد پى برده بوديم كه او يكى از اعضاى گروهى بود كه در زمان رژيم منحط پهلوى در ارتش تشكيل شده بود و قصد داشتند در ارتش كارهايى انجام دهند.
حـتـى يـكـبـار تـصـمـيـم مـى گـيـرنـد كـه بـه وسـيـله يـكـى از هـمـرزمـان كـه در هـمـان گـروه بـودنـد يـعـنـى شـهـيـد نـامـجـوى ، شـاه خـائن را بـه قـتل برسانند، اما با تحقيقاتى كه در اين مورد مى كنند متوجه مى شوند لباس و قسمتى از كلاه شاه ضد گلوله است ، لذا از اين تصميم منصرف مى شـونـد. ايـنـهـا اوليـن كـسـانى بودند كه خبر رفتن شاه را از ايران به امام در پاريس اطلاع دادند. از كارهاى ديگر همين گروه در گارد اين بود كه تـوانـسـتـند با نفوذى كه در قسمتهاى مختلف داشتند، سوزن اسلحه هاى تانكهايى را كه قرار بود ساعت چهار بعد از ظهر به شهر بيايند و مردم را به گلوله ببندند، برداشته بودند.
شهيد كلاهدوز چون در رژيم قبل بوده و آگاهانه هم با آن روبرو شده و حتى در صدد براندازى آن بوده است ، لذا بسيار خوب قدر اين نعمت بزرگ ، يـعنى جمهورى اسلامى را مى دانست و همين قدرشناسى بود كه طورى او را متعهد كرده بود كه به جراءت مى توان گفت از نظر فعاليت ، نظير او را در سپاه نداشته و يا بسيار كم داشتيم .
شـهـيـد كلاهدوز قبل از سانحه ، در جلسه اى كه بر اثر بمب گذارى منجر به شهادت رجايى و باهنر گرديد حضور داشت ، ولى چون در كنار درب قـرار گـرفـته بود، به بيرون پرتاب شده و صدمه اى نديد و به اراده خداوند از اين حادثه نجات مى يباد تا در سانحه هواپيماى سى - 130، آبديده تر و مخلص تر به لقاء الله بشتابد.))
شهيد تيمسار سرلشكر سيد موسى نامجوى
شهيد نامجوى در سال 1317، در بندر انزلى به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات متوسط به دانشكده افسرى را يافت و اين دوره را با موفقيت به پـايـان رسـانـد. سـپـس وارد دانـشـكـده نـقـشـه بـردارى گـرديـد و بـا مـدرك ليـسـانـس ‍ نـقـشـه بـردارى فـارغ التـحـصـيـل شـد. وى بـه زبـانـهـاى فـرانـسه و انگليسى آشنايى داشت . در زمان پيروزى انقلاب عضو هياءت علمى دانشكده افسرى بود و به سمت فـرمـاندهى دانشكده منصوب شد و پس از شهادت دكتر چمران به عنوان نماينده امام (ره ) در شوراى عالى دفاع انتصاب و سپس به عنوان وزير دفاع به كابينه شهيد باهنر راه يافت .
وى يـك سـربـاز بـر جـسـته اسلام و سراپاى وجودش اعتقاد به قرآن ، اسلام و خط رهبرى بود و مخلصانه و صادقانه و بدون تظاهر كار مى كرد. زمـانى كه فرمانده دانشكده افسرى بود هيچگونه تغيير منفى در روحيه اش پيدا نشد و همواره همان نامجوى مخلص بود. وى آنچنان محبوب دانشجويان بود كه يكايك آنان در شهادت و از دست دادن وى كه استادى توانا، مؤ من و مدير بود، اشك ريختند.
بـا وجـود مـراقـبـتـهـاى ويـژه اى كه ارتش شاهنشاهى از كليه نظاميان به عمل مى آورد و آنها را از تماس با متفكران مذهبى دور نگه مى داشت ، نامجوى بـطـور مـخفيانه با ياران امام تماس و ارتباط داشت و به همين جهت طرح يك سازمان نظامى - سياسى را در سالهاى 46- 45، با شهيد محمد منتظرى و شـهـيـد آيـت و شهيد عباسپور و ديگران ريخت كه مرامنامه آن در 14 اصل تدوين شد و پس از آن ، كار عضوگيرى آغاز گرديد. اولين عضو نظامى اين سـازمـان شـهـيـد نـامـجوى بود كه به كار شناسايى افراد مؤ من و متعهد و جذب آنها به سازمان مبادرت كرد. اين سازمان به خاطر موقعيتى كه داشت مـرامـنـامه اش به روى كاغذ آورده نشد و اعضا متن مرامنامه را فقط حفظ كردند. يكى از اعضاى اين سازمان در مورد فعاليتهاى اين سازمان و نقش ‍ شهيد نامجوى در آن مى گويد:
((در حـقـيـقـت شـكـل دهنده اصلى جناح نظامى سازمان توسط نامجوى انجام شد و او توانست با تلاش پيگير خودش در سالهاى بعد، تعدادى از افراد بـسـيـار مـؤ مـن و مـتـعـهـد را در درون ارتـش بـه عـضـويـت سـازمـان در بـيـاورد كه از جمله آنها مى توانيم شهيد كلاهدوز را نام ببريم . شهيد كلاهدوز قـبـل از پـيـروزى انـقلاب در گارد جاويدان بود و سازمان توانسته بود با كمك شهيد نامجوى يك چنين فردى را به عضويت سازمان در آورد، آنهم در گـارد جـاويـدان كـه دايـمـا زير كنترل شديد دستگاه بود، كه خود اين مسئله زيركى و هوشيارى شهيد نامجوى را مى رساند كه در شناسايى و عضو گير چقدر هوشيار و زيرك بوده است .))
در آسـتـانـه پـيـروزى انـقـلاب ، شـبـكـه نظامى سازمان ، در ارتش توانست فعاليتهاى شايانى انجام دهد و در جريان كودتا و اقداماتى كه در زمان بـخـتـيـار مـى خـواسـت انـجـام بـگـيـرد، سـازمـان تـوانـسـت اطـلاعـات را قـبـل از ايـنـكـه وارد عـمـل شـوند به امام امت برساند و هر توطئه اى را كه در ارتش مى شد خنثى مى كردند، از جمله در حمله اى كه از طرف گارد به نيروى هوايى شد و عـمـلا هـم شـكـسـت خـورد، اعـضـاى سازمان مداخله گسترده اى داشتند و شهيد كلاهدوز نيز در عمليات حضور فعالى داشت . پس از پيروزى انقلاب شهيد نـامـجـوى با آن ايمان و اعتقاد و اصالت در خدمت انقلاب قرار گرفت و از صبح پيروزى شروع به بازسازى ارتش كرد تا ارتشى مكتبى و اسلامى بـه وجـود بـيـايـد. او واقـعـا شـب و روز كـار مـى كـرد تـا ارتـش بـا سـازى شـود. شـهـيـد نـامـجـوى در دانـشـكـده افسرى پس از پيروزى انقلاب كه مـحل ضد انقلاب شده بود، با قدرت در مقابل چپى ها و راستى ها ايستاد و دانشكده را آنچنان تصفيه و بازسازى كرد كه بصورت دانشكده اى مكتبى و اسلامى در آمد. در زمان نخست وزيرى شهيد رجايى ، وقتى پيشنهاد پست وزارت دفاع را به او دادند، گفته بود اجازه دهيد در دانشكده افسرى بمانم ، چـون اگـر دانـشـكـده افـسـرى درسـت سـود بـه مـنـزله ((فـيـضـيـه )) ارتـش خـواهـد شـد و ارتـش شـمـا را درسـت خـواهـد كـرد. شهيد رجايى ضمن تجليل از او، خواسته اش را پذيرفت و پست وزارت دفاع را به ديگرى واگذار نمود.
شهيد تيمسار سرلشكر جواد فكورى
شهيد فكورى در سال 1317 شمسى ، در تبريز به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات متوسطه وارد دانشكده خلبانى شد و اين دوره را با موفقيت به پايان رساند. او همچنين دوره هاى تكميلى خلبانى ، مديريت خلبانى (اف 4)، فرماندهى گردان هوايى و فرماندهى ستاد را با موفقيت طى كرد.
شهيد در تمام دوران خدمتش در ارتش ، به عنوان فردى مذهبى و قاطع شناخته مى شد و به همين علت پس از پيروزى انقلاب اسلامى مسئوليت پست هاى فـرمـانـدهـى پـشـتـيـبـانـى پـايـگـاه دوم شـكـارى ، فـرماندهى پايگاه دوم شكارى ، فرماندهى پايگاه يكم شكارى ، معاون عملياتى نيروى هوايى و فـرمـانـدهى نيروى هوايى را به ترتيب بر عهده داشت . همچنين پس از تشكيل كابينه شهيد رجايى با حفظ سمت فرماندهى نيروى هوايى ، به عنوان وزير دفاع برگزيده شد و پس از چندى به سمت جانشينى رئيس ‍ ستاد مشترك انتخاب شد.
اقـدامـات مـتهورانه و تلاشهاى ايثارگرانه نيروى هوايى ارتش در روزهاى اوليه آغاز تهاجم عراق به ايران در شرايطى كه نيروى زمينى ارتش و ديـگـر نـيـروهـا آمـادگـى لازم را بـراى مـقـابـله نـداشـتـند، در دوران فرماندهى اين شهيد عزيز در نيروى هوايى انجام پذيرفت و اعزام 140 فروند هـواپـيـمـاى جـنـگـنـده در اول مـهـرمـاه 1359، پـس از اولين حمله هوايى ناگهانى عراق ، كه به اعتراف دشمن بعثى همه محاسبات آنان را در همان روز اول جنگ برهم زده ، از جمله كارهاى به ياد ماندنى او است .

next page

fehrest page

back page