next page

fehrest page

back page

تفاسير اهل تسنن

1 - جامع‏البيان فی‏تفسير القرآن ، معروف به تفسير طبری . مؤلف اين‏ تفسير ، طبری مورخ و محدث و فقيه معروف است . طبری از علمای طراز اول‏ اهل تسنن به شمار می‏رود . در بسياری از علوم زمان خود امام و پيشوا شمرده‏ می‏شود . طبری در ابتدا از نظر روش فقهی تابع شافعی بود . اما بعدها خود مكتب فقهی مستقلی تأسيس كرد و از هيچيك از پيشوايان فقه اهل تسنن‏ پيروی نكرد . مذهب فقهی طبری تا مدتی پيرو داشت و تدريجا از بين رفت
ابن‏النديم در الفهرست ، عده‏ای از فقهاء را نام می‏برد كه پيرو مذهب فقهی‏ طبری بوده‏اند
طبری اهل آمل مازندران است . در سال 224 هجری در آمل متولد شد و در سال 310 در بغداد درگذشت . تفسير طبری در قاهره چاپ شده است و در زمان‏ نوح بن منصور سامانی به امر او به وسيله وزير عرب نژادش معروف به وزير بلعمی به فارسی ترجمه شد . ترجمه تفسير طبری اخيرا در تهران چاپ شده‏ است
2 - كشاف . اين كتاب معروفترين و متقن‏ترين تفاسير اهل تسنن است . از نظر نكات ادبی ، بالخصوص نكات بلاغتی ، در ميان همه تفاسير ممتاز است‏ . مؤلف اين تفسير ابوالقاسم محمودبن عمر زمخشری خوارزمی ملقب به جارالله است
زمخشری از اكابر علمای اسلام به شمار می‏رود . كتابهای زياد در ادب ، حديث و موعظه تأليف كرده است . با اينكه اين مرد از بلاد شمالی ايران و سرزمينهای سردسير بود سالها در مكه معظمه مجاور شد و گرمای طاقت فرسای‏ هوای آنجا را تحمل كرد ، زيرا معتقد بود مجاورت بيت‏الله آثار معنوی‏ فراوانی دارد . چون سالها مجاور بيت‏الله بود به " جارالله " معروف‏ گشت و ظاهرا در همان وقت تفسير كشاف را نوشت
زمخشری در جلد سوم كشاف ، ذيل تفسير آيه 56 از سوره عنكبوت كه‏ می‏فرمايد : " « يا عبادی الذين آمنوا ان ارضی واسعة فايای فاعبدون » " : ای بندگان مؤمن من ، زمين من فراخ است ، پس تنها مرا پرستش كنيد
پس از آنكه تشريح می‏كند كه مؤمن بايد مناسبترين سرزمينها را از نظر حفظ دين و عبادت پروردگار برای سكونت انتخاب كند ، می‏گويد : به جان خودم سوگند كه سرزمينها از اين نظر تفاوت فراوان دارند . ما آزمايش كرديم ، پيشينيان ما نيز آزمايش كرده‏اند : سرزمين حرم خدا و مجاورت بيت الله الحرام تأثير فراوانی دارد بر روح و دل از نظر مقهور ساختن نفس اماره و تمركز فكر و خيال و پيدايش روح قناعت و . .
زمخشری در يكی از مسافرتهای علمی زمستانی خود در خوارزم ، يك پای خود را از دست داد پس از اين واقعه از پای چوبی كمك می‏گرفت با همان حال‏ مسافرتهای طولانی كرد و چند سال مجاور بيت‏الله بود . تولد زمخشری در سال‏ 467 هجری و وفاتش در سال 538 واقع شده است
3 - مفاتيح الغيب يا تفسير كبير ، تأليف محمدبن عمربن حسين بن حسن بن‏ علی معروف به امام فخر رازی
فخر رازی نيز از مشاهير علمای اسلام است . خودش و تفسيرش و برخی‏ افكار و آرائش در فلسفه و كلام در ميان شيعه و سنی معروف است
تأليفات فراوان در رشته‏های مختلف دارد . فخر رازی در مازندران متولد شد و در ری سكنی گزيد و به هرات و خوارزم مسافرت كرد و در زمان خود به‏ كمال شهرت و اعتبار نائل گرديد . فخر رازی در سال 543 متولد و در سال‏ 606 در هرات درگذشت
4 - غرائب القرآن ، معروف به تفسير نيشابوری . اين تفسير نيز در رديف تفاسير درجه اول اهل تسنن به شمار می‏رود . مؤلف اين تفسير ، حسن‏ بن محمدبن حسين معروف به نظام نيشابوری يا نظام اعرج است . نظام اهل قم‏ و ساكن نيشابور بوده است . وی مردی جامع بوده است . در رياضيات و ادبيات تأليفاتی داشته است . وفات او در حدود سال 730 واقع شده است
5 - كشف الاسرار . اين تفسير به فارسی است و ده جلد است . چند سال‏ پيش در تهران چاپ شد . اين تفسير تأليف ابوالفضل رشيدالدين ميبدی يزدی‏ است كه در اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم می‏زيسته است . كشف‏الاسرار اخيرا چاپ شده است و كم و بيش جای خود را ميان اهل فضل باز كرده است‏
6 - انوارالتنزيل و اسرار التأويل معروف به تفسير بيضاوی . مؤلف اين‏ تفسير ، عبدالله بن عمربن احمد معروف به قاضی بيضاوی است . اهل بيضاوی‏ فارس است . تفسيرش خلاصه و زبده‏ای است از كشاف و مفاتيح‏الغيب . اين‏ تفسير مورد استفاده مرحوم فيض كاشانی در تفسير صافی بوده و شيخ بهائی بر آن حاشيه نوشته است . بيضاوی معاصر محقق طوسی و علامه حلی است و در اواخر قرن هفتم درگذشته است
7 - تفسير ابن كثير . مؤلف اين تفسير همان ابن كثير معروف مورخ است‏ كه بيشتر به كتاب تاريخش به نام البداية والنهاية معروف است
كنيه‏اش ابوالفداء است . ابن كثير اصلا قرشی است ، ساكن شام و شاگرد ابن‏ تيميه بوده است . تفسيرش در قاهره چاپ شده و خودش در سال 774 درگذشته است
8 - الدرالمنثور تأليف جلال‏الدين سيوطی كه از متبحرترين و پرتأليف‏ترين‏ علمای اسلام است : برخی تأليفات او از قبيل الاتقان فی‏علوم القرآن از كتب نفيس شمرده می‏شود . در المنثور تفسير به مأثور است يعنی آيات را با اخبار و رواياتی كه در احاديث آمده تفسير كرده است و از اين جهت كه‏ جامع احاديث تفسيری اهل تسنن است بی‏نظير است . در المنثور در تفاسير اهل تسنن از نظر گردآوری احاديث مربوطه در ذيل آيات كريمه نظير تفسير برهان است در شيعه
سيوطی اهل مصر است . گويند در هفت سالگی قرآن را حفظ كرد ( 1 ) در ريحانة الادب هفتاد و نه تأليف از او نام می‏برد . وفات سيوطی در 910 يا 911 واقع شده است
9 - تفسير جلالين . اين تفسير تأليف دو نفر است : از حمدتا سوره كهف‏ را كه در حدود نصف قرآن است جلال‏الدين محمدبن احمد بن ابراهيم محلی كه‏ اصلا اهل يمن است و از اكابر علمای شافعيه است تأليف نمود جلال الدين‏ محلی در سال 864 درگذشت و موفق به اتمام آن نشد . از سوره كهف تا آخر قرآن را جلال‏الدين سيوطی سابق الذكر به همان سبك جلال الدين محلی تكميل‏ كرد و از همين رو به تفسير جلالين معروف شد
تفسير جلالين - بنا به نقل ريحانةالادب ( 2 ) بارها در ايران و مصر و هند چاپ شده است
10 - تفسير قرطبی . مؤلف اين تفسير ابوبكر صائن الدين ، يحيی بن سعدون‏ اندلسی است كه گويند در حديث و نحو و لغت و تجويد و قرائت و تفسير از اكابر وقت و مرجع استفاضه مشايخ عصر خود بوده است
قرطبی اهل قرطبه اندلس ( اسپانيا ) است . در سال 567 درگذشته است

پاورقی : ( 1 ) ريحانة الادب ، جلد سوم ، چاپ سوم ، صفحه . 148 ( 2 ) ريحانه الادب جلد پنجم ، چاپ سوم صفحه . 250

11 - ارشاد العقل السليم الی مزايا القرآن الكريم ، معروف به تفسير ابوالسعود . ابوالسعود مؤلف اين تفسير از اكابر علمای عثمانی در قرن دهم‏ است . سلطان بايزيد دوم از او به واسطه تأليف اين تفسير قدردانی و تجليل فراوان كرد . پس از اشتغال به مقام قضا و جلوس به مسند قاضی‏ القضاتی در سال 952 مفتی و شيخ‏الاسلام بلاد عثمانی شد . تفسيرابوالسعود مكرر در قاهره چاپ شده است . من اين تفسير را نديده‏ام ولی بعضی از محققين و اساتيد درجه اول تفسير عصر ما برای اين تفسير ارزش فراوانی قائلند
ابوالسعود در سال 982 در گذشته است
12 - روح‏البيان . اين تفسير به فارسی و عربی مخلوط است . اشعار فارسی‏ عرفانی زيادی در آن گنجانيده شده است . مؤلف اين تفسير شيخ اسماعيل حقی‏ از علمای عثمانی است . در استانبول به وعظ و ارشاد مشغول بود و بعد به‏ شهر بروسه از شهرهای تركيه رفت . اين مرد صوفی منش است ، تفسيرش نيز ذوقی و عرفانی است . به واسطه عقايد صوفی مابانه مورد آزار معاصرينش‏ واقع شد . شيخ اسماعيل حقی در سال 1127 درگذشته است
13 - روح المعانی . اين تفسير تاليف سيد محمود بن عبدالله بغدادی حسنی‏ حسينی معروف به آلوسی است . آلوسی شافعی مذهب بوده اما در بسياری‏ مسائل از فقه حنفی پيروی می‏كرده است آلوسی قصيده عينيه معروف عبدالباقی‏ موصلی عمری در مدح اميرالمؤمنين علی عليه السلام را شرح كرده است . اين‏ قصيده همان است كه سيد كاظم رشتی معروف نيز آنرا شرح كرده و كتابش به‏ شرح القصيده معروف است . آلوسی اهل عراق است . گويند : طائفه‏ای هستند در عراق به اين نام كه مشهورند و آلوس نام نقطه‏ای است در ساحل فرات ( 1 ) آلوسی در سال 1270 درگذشته است

پاورقی : ( 1 ) ريحانةالادب ، چاپ سوم ، جلد اول ، صفحه . 59

14 - فتح‏القدير ، اين تفسير تأليف محمدبن علی بن محمدبن عبدالله‏ شوكانی يمنی است . شوكانی در شهر صنعای يمن بزرگ شد و در همانجا به‏ مقام تدريس وافتا رسيد شوكانی كتابی دارد به نام " نيل الاوطار من اسرار منتقی الاخبار " بيشتر شهرت شوكانی به واسطه اين كتاب است . شوكانی در سال 1250 در گذشته است
چهارده تفسيری كه نام برديم ظاهرا معروفترين و مشهورترين و رائجترين‏ تفاسير اهل تسنن تا قرن سيزدهم است . در قرن چهاردهم در ميان اهل تسنن‏ نيز تفاسير مهمی در مصر و ساير بلاد اسلامی نگارش يافته كه ما از ذكر آنها خودداری كرديم . از چهارده مفسر نامبرده شش نفر چنانكه ديديم ايرانی‏ می‏باشند . بعضی از تفاسيری كه ايرانيان نوشته‏اند در درجه اول قرار دارد و غالب آنها قبل از قرن هفتم نوشته شده است . دو نفر از چهارده نفر ، يمنی ، دو نفر از بلاد عثمانی ، يك نفر اندلسی ( اسپانيايی ) يك نفر شامی يك نفر مصری ، و يك نفر عراقی است
چنانكه ملاحظه می‏شود در اين خدمت گرانبها به اسلام يعنی قرائت و تفسير غلبه با ايرانيان است ايرانيان مسلمان از همه مسلمانان ديگر بيشتر شور و نشاط و ايمان و اخلاص نشان داده‏اند

حديث و روايت

يكی از ميدانهای خدمت ايرانيان به اسلام در صحنه علم و فرهنگ ، فن‏ حديث است فن حديث يعنی فن استماع و قرائت و ضبط و جمع و نقل سخنان‏ رسول اكرم يا ائمه اطهار
فن حديث نيز مانند تفسير به دو شاخه شيعی و سنی منقسم می‏گردد
محرك اصلی مسلمين به فراگيری و جمع و نقل اخبار و احاديث اولا نياز مسلمين به احاديث در امور دينی بود . ثانيا شخص رسول اكرم بنا بر روايت مسلم و قطعی شيعه و سنی مكرر مردم را تشويق می‏كرد كه آنچه از او می‏شنوند ضبط كنند و برای آيندگان نقل نمايند لهذا از صدر اسلام مسلمين علاقه شديدی به‏ ضبط و نقل احاديث نبوی نشان می‏دادند ، پس از انتشار اسلام و ورود ملل‏ ديگر به جهان اسلام ، صحابه رسول خدا كه شرف محضر آن حضرت را دريافته‏ بودند و از آن حضرت كم يا زياد سخنان و قضايايی به ياد داشتند ارج و اهميت فراوان يافتند . علاقه‏مندان به احاديث نبوی برای استماع حديث از صحابه و يا تابعين ( كسانی كه صحابه را درك كرده بودند ) از شهری به‏ شهری و از منطقه‏ای به منطقه‏ای می‏رفتند . بسا كه يك نفر برای تحقيق در صحت و سقم يك حديث و برای استماع از يك راوی معتبر ده‏ها فرسنگ راه‏ طی می‏كرد تا به محضر آن محدث راه می‏يافت و حديث مورد نظر خود را از او می‏شنيد
جرجی زيدان می‏گويد : همينكه مسلمين در صدد فهم معانی قرآن برآمدند ، طبعا به درك معانی‏ گفته‏های حضرت رسول ( ص ) احتياج يافته تا با فهم معانی احاديث نبوی‏ معانی قرآن را بهتر درك كنند . و البته احاديث نبوی از صحابه روايت‏ می‏شد ، چه كه آنان از پيغمبر اكرم آن را شنيده و حفظ كرده بودند و مسلمانان برای فهم احاديث به صحابه رجوع می‏كردند ، ولی چون مسلمانان به‏ كشور گشايی مشغول شدند ، صحابه پيغمبر كه از سران مهاجرين بودند در ممالك مختلف متفرق گشتند . از آنروز هر كس كه می‏خواست حديث يا احاديثی از پيغمبر اكرم بداند ناچار به دنبال صحابه به ممالك مختلف و نقاط مختلف می‏رفت و چه بسا كه يك حديثی را فقط يكی از آن صحابه از حضرت رسول شنيده بود و ديگران آن را نمی‏دانستند . پس كسی كه دنبال‏ جمع‏آوری و فراگرفتن احاديث برمی‏آمد ناچار به مكه و مدينه و بصره و كوفه‏ و مصر و ری و ساير شهرها می‏رفت ، در هر نقطه‏ای علم و حديثی می‏آموخت
اين همان است كه مسلمانان آن را " رحله " در طلب علم می‏نامند ( 1 )
علاقه و شور مسلمانان به نقل و ضبط و استماع احاديث نبوی از زمان خود آن حضرت آغاز گشت ، و به حكم اينكه هر وقت تقاضای يك كالا زياد شود كالاهای تقلبی هم به بازار می‏آيد گروهی از ضعيف الايمانان در زمان خود آن‏ حضرت احاديثی از آن حضرت نقل و روايت كردند كه اساسی نداشت و خود آن‏ وجود مبارك در صدد تكذيب برآمد . در يك خطابه عمومی پيدايش كذابين و وضاعين را اعلام فرمود آنگاه برای اينكه معياری اصيل معرفی كند قرآن كريم‏ را معيار صحت و سقم احاديث منقوله و منسوبه به خودش قرار داد
با اينكه اهتمام به استماع و ضبط و نقل احاديث هم در ميان عامه وجود داشت و هم در ميان پيروان اهل البيت ، يك تفاوت اساسی در قرن اول‏ هجری ميان عامه و ميان پيروان اهل‏البيت بود ، و آن اينكه عامه در مدت‏ يك قرن به پيروی از دستور خليفه دوم و نظر برخی صحابه ديگر ، نوشتن و كتابت حديث را مكروه می‏شمردند به عذر اينكه حديث با قرآن مشتبه نشود و يا اهتمام به حديث جای اهتمام به قرآن را نگيرد . ولی پيروان اهل‏البيت‏ از همان صدر اول ، همچنانكه نسبت به استماع و ضبط و نقل احاديث اهتمام‏ می‏ورزيدند نسبت به كتابت آنها نيز اهتمام داشتند
عامه در اول قرن دوم متوجه اشتباه خود شدند و اين سد كه وسيله خليفه‏ دوم به وجود آمده بود ، در قرن دوم به دست عمربن عبدالعزيز خليفه اموی‏ زاهد كه خود از طرف مادر از احفاد خليفه دوم بود شكسته شد . اين بود كه‏ و ابوسعيد خدری و جمعی ديگر مكروه می‏شمردند ، اما علی بن ابی طالب‏ عليه‏السلام و انس بن مالك و برخی ديگر برخلاف نظر می‏دادند ، لهذا پيروان‏ علی از صدر اسلام به نوشتن احاديث پرداختند برخلاف پيروان عمر . تا آنكه‏ در قرن دوم اجتماع شد بر ضد نظر عمر ( 1 )
اولين و دومين كتاب حديثی شيعه يكی كتابی است به خط علی عليه‏السلام كه‏ در نزد ائمه اطهار عليه‏السلام بوده و ائمه گاهی آنرا به ديگران ارائه‏ می‏داده‏اند و يا از آن نقل می‏كرده‏اند كه در كتاب علی چنين آمده است ، ديگر كتابی است به نام مصحف فاطمه عليهاالسلام
از اين دو كتاب كه بگذريم ، اولين كتاب حديثی ، كتاب ابو رافع غلام‏ آزاد شده رسول خدا است كه در سنن و احكام و قضايا نوشته است . ابورافع‏ يك غلام قبطی است كه رسول خدا او را آزاد كرد . او و دو فرزندش‏ عبيدالله وعلی از شيعيان اميرالمؤمنين علی عليه‏السلام به شمار می‏روند
نام عبيدالله بن ابی رافع به عنوان كاتب يا خزانه‏دار اميرالمؤمنين در زمان خلافت آن حضرت زياد در كتب ياد می‏شود . علمای شيعه مانند نجاشی‏ درالفهرست او را اول مصنف شيعه دانسته‏اند ( 2 ) . بعد از ابورافع ، سلمان فارسی كتاب حديث كرده است . اثر سلمان فارسی‏ درباره شرح و توضيح حديث جاثليق رومی بوده است كه بعد از وفات رسول‏ اكرم به مدينه برای تحقيق آمد ( 4 )
پس از سلمان نام عده ديگر از قبيل ابوذر غفاری و اصبغ بن نباته و ديگران برده می‏شود . سليم بن قيس از صحابه اميرالمؤمنين تاليفی دارد كه‏ اخيرا به طبع رسيده است ( 3 )

پاورقی : ( 1 ) تأسيس الشيعة ، صفحه . 284 ( 2 - 3 ) تأسيس الشيعه ، صفحه . 280 ( 4 ) قسمت‏هائی از اين حديث در كتاب توحيد صدوق به طور متفرق ذكر شده . رجوع شود به آن كتاب ، چاپ مكتبةالصدوق در سال 1387 صفحات 282 و 286 و . 316

در طبقه بعد كتابی كه از شيعه باقی مانده و طبقه به طبقه روايت شده‏ است " صحيفه سجاديه " است ، وفات امام سجاد در اواخر قرن اول است و اين اثر جاويد كه به نام زبور آل محمد معروف شده است از نيمه دوم قرن‏ اول به صورت مكتوب دست به دست نقل و روايت شده است
نيمه اول قرن دوم يعنی زمان امام باقر و امام صادق عليهماالسلام كه تا حدودی برای شيعه آزادی بوده است دوره اوج نقل و روايت و ضبط و كتاب‏ حديث است نام چهار هزار نفر برده می‏شود كه از محضر امام صادق استفاده‏ كرده‏اند اصحاب امام صادق و امام كاظم عليهماالسلام چهارصد كتاب حديثی‏ تأليف كرده‏اند كه به " اصول اربعماه " معروف است ، مؤلفان اين‏ كتابها از مليتهای مختلفند
در دوره بعد ، يعنی اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم ، تأليف جوامع‏ حديث رائج شد . كتب حديثی كه امروز در ميان شيعه و سنی موجود است همان‏ جوامع است و در اين دوره است كه ايرانيان نبوغ خود و هم اخلاص و صميميت خود را نسبت به اسلام در اين زمينه نشان داده‏اند
بديهی است كه ما نمی‏توانيم همه ايرانيانی كه در طبقات مختلف اهل‏ حديث بوده‏اند ياد كنيم . زيرا اين كار به تنهائی مستلزم تأليف چند جلد كتاب است ، در اينجا معروفترين و معتبرترين كتب حديث شيعه و سنی را نام می‏بريم تا معلوم گردد اكثريت قريب به اتفاق نويسندگان جوامع حديث‏ شيعه و سنی ايرانی بوده‏اند . بحث خود را از جوامع حديث شيعه آغاز می‏كنيم
1 - كافی - تأليف ثقةالاسلام ، شيخ المحدثين ، ابوجعفر محمدبن يعقوب‏ كلينی رازی
اين مرد بزرگ از يك ده به نام " كلين " از دهات نزديك شهر ری در اطراف تهران است ، خاندان وی در آن ده از محدثان شيعه بوده‏اند ، پدرش‏ يعقوب و دائيش علان در همين ده زندگی می‏كردند كلينی از كودكی حديث‏ آموخت 2 - من لايحضره الفقيه تأليف رئيس المحدثين ابوجعفر محمدبن علی بن‏ بابويه قمی معروف به صدوق ، خودش و پدرش از بزرگان طراز اول علماء شيعه‏اند و خاندان صدوق يك خاندان معروف است در شيعه . صدوق در حدود سيصد تأليف و تصنيف داشته است . نام " من لايحضره الفقيه " را كه به‏ معنی " خودآموز فقه " است از كتاب " من لايحضره الطبيب " محمدبن‏ زكريای رازی اقتباس كرده است كه به معنی " خودآموز طب " است
كتاب من لايحضره الفقيه مشتمل بر پنج هزار و نهصد و بيست حديث است
شيخ صدوق نيز رحله حديثی داشته است . در جوانی به بغداد مسافرت كرد
مشايخ بزرگ از محضرش استفاده می‏كردند و با اعجاب و تحسين به وی‏ می‏نگريستند شيخ صدوق برای ملاقات با ساير رجال حديث كه در خراسان‏ می‏زيسته‏اند به شهرهای نيشابور ، طوس ، سرخس ، مرو ، بخارا ، فرغانه‏ مسافرت كرد . در مقدمه من لايحضره الفقيه به اين مسافرت اشاره می‏كند
وفات شيخ صدوق در 381 واقع شد و در نزديكی حضرت عبدالعظيم در محلی كه‏ هم اكنون به نام خودش معروف است دفن شد
3 - تهذيب الاحكام ، تأليف شيخ الطائفه ابوجعفر محمدبن الحسن الطوسی‏ قبلا در عداد مفسرين ذكری از اين نابغه عظيم شد . اين مرد در اكثر علوم‏ اسلامی مانند ادبيات . كلام ، تفسير ، فقه ، حديث ، رجال ، متبحر و در درجه اول‏ بوده است . اول كسی است كه فقه را با تأليف كتاب مبسوط وارد مرحله‏ جديدی كرد . شيخ طوسی تعداد سيزده هزار و پانصد و نود حديث در كتاب‏ تهذيب الاحكام كه همه در فروع است گرد آورده است
4 - استبصار . اين كتاب نيز تأليف شيخ‏الطائفه ابوجعفر طوسی است
اين كتاب مشتمل بر پنجهزار و پانصد و يازده حديث است . شيخ طوسی در سال 460 درگذشته است
چهار كتاب نامبرده در شيعه به نام " كتب اربعه " معروف است و معتبرترين كتب حديث شيعه به شمار می‏رود مولفين اين كتب كه هر سه نام‏ محمد دارند و كنيه هرسه شان ابوجعفر است به محمدين ثلثه متقدم معروفند
پس از اين چهار كتاب سه جامع حديثی ديگر در شيعه هست كه معروفترين‏ جوامع است : 1 - بحارالانوار تاليف شيخ‏الاسلام ، علامة المحدثين محمدباقربن محمدتقی‏ مجلسی . اين كتاب جامعترين كتب حديث است ، آنچه در ساير كتب حديث‏ به طور متفرق موجود بوده در اين كتاب يكجا جمع آمده است . هدف مؤلف‏ بيشتر جلوگيری از تلف شدن كتب حديث بوده است . لهذا صحيح و سقيم يكجا ذكر شده است . مجلسی در سال 1111 درگذشته است
2 - وافی ، تأليف حكيم و عارف و محدث مشهور محمدبن المرتضی معروف‏ به ملامحسن فيض كاشانی
اين كتاب جامع كتب اربعه با حذف مكررات است مرحوم فيض در حدود دويست تاليف در رشته‏های مختلف دارد ، وفات وی همچنانكه قبلا گفته شد در سال 1191 واقع شده است
3 - وسائل الشيعه . تأليف محدث متبحر محمدبن الحسن الشامی معروف به‏ شيخ حر عاملی
در اين كتاب جنبه مراجعه فقهی بيشتر رعايت شده است . سعی شده است‏ ترتيب و تكثير ابواب متناسب با مسائلی باشد كه در فقه عنوان می‏شود ، و لهذا احاديث را قطعه قطعه كرده و هر قطعه را در محل مربوط به خود آورده‏ است . شيخ حرعاملی معاصر مجلسی است . اين دو محدث بزرگ از يكديگر روايت می‏كنند وفات شيخ حر در سال 1104 در مشهد مقدس واقع شده است و قبرش هم اكنون در صحن شمالی حضرت رضا عليه‏السلام معروف است
نويسندگان اين سه كتاب كه آنها نيز مانند پيشينيان خودنام محمد دارند به محمدين ثلثه متأخر معروفند
از اين هفت جامع كه بگذريم به چند جامع ديگر برميخوريم كه با ارزش و واجد اهميتند ، از قبيل عوالم عبدالله بن نورالله بحرينی ، و جامع الاحكام‏ سيد عبدالله شبر و مستدرك الوسائل مرحوم حاج ميرزا حسين نوری . كتاب‏ اخير ، مخصوصا ، كه كمتر از يك قرن از تأليف آن می‏گذرد جای شايسته‏ای‏ برای خود باز كرده است
همچنانكه معلوم گشت از شش نفر محدث بزرگ شيعه پنجنفر ايرانی و يك‏ نفر جبل عاملی ( شامی ) است و از سه نفر محدث ديگر نيز يكی ايرانی است‏
اما احاديث اهل تسنن : در ميان اهل تسنن اول كسی كه تدوين حديث كرد عبدالملك بن جريح است كه در قرن دوم می‏زيسته است . عبدالملك بن جريح‏ عرب نيست و ظاهرا ايرانی نيز نيست . اين مرد در سال 144 درگذشته است‏
اولين جامع حديثی اهل تسنن موطا مالك بن انس است كه الان موجود است‏ . مالك ، عرب و عرب نژاد است و يكی از امامهای چهارگانه اهل تسنن‏ است
در ميان كتب حديث اهل تسنن شش كتاب است كه به صحاح سته معروف‏ است ما برای اينكه معياری از شركت ايرانيان مسلمانان در تدوين كتب‏ حديث اهل تسنن به دست داده باشيم همان كتابها را با مؤلفين آنها معرفی می‏كنيم
1 - صحيح بخاری ، تأليف محمدبن اسماعيل بخاری . اين كتاب معتبرترين‏ كتاب حديث در ميان اهل تسنن به شمار می‏رود ، بخاری در مدت 16 سال اين‏ كتاب را تأليف كرده است . بنابر نقل ابن خلكان در " وفيات الاعيان " ( 1 ) و محدث قمی درالكنی والالقاب ، بخاری گفته است هيچ حديثی را وارد كتابم نكردم مگر آنكه قبلا غسل كردم و دو ركعت نماز به جا آوردم . درباره‏ حافظه نيرومند بخاری سخنانی گفته شده است . بخاری اصلا اهل بخارا است و در طلب حديث به شهرهای خراسان و عراق عجم ، و عراق عرب ، و حجاز و شام‏ و مصر سفر كرده است و عاقبت به بغداد آمده و مورد توجه اهل فضل قرار گرفته است . وفات وی در سال 256 در يكی از قراء سمرقند به نام " خرتنگ " واقع شده است
2 - صحيح مسلم . مؤلف اين كتاب مسلم بن حجاج نيشابوری است ، پس از صحيح بخاری معتبرترين كتاب حديث در نزد اهل تسنن ، صحيح مسلم است
برخی آن را بر صحيح بخاری ترجيح می‏دهند مسلم به عراق و حجاز و مصر و شام‏ در طلب حديث مسافرت كرد و مدتی در نيشابور ملازم بخاری بوده است
مسلم در سال 261 در نصرآباد نيشابور درگذشته است . 3 - سنن ابوداود . مؤلف اين كتاب سليمان بن اشعث معروف به ابوداود سجستانی است ، اهل سيستان است ، او نيز به شهرهای مختلف برای اخذ حديث مسافرت كرده و معاصر احمدبن حنبل بوده است . ابوداود ظاهرا يك‏ ايرانی عرب نژاد است . وفاتش در سال 275 واقع شده است
4 - جامع ترمذی ، نويسنده كتاب محمد بن عيسی ترمذی ، از شاگردان بخاری‏ است درسال 279 در گذشته است ترمذ كه موطن ترمذی است از بلاد ماوراءالنهر است
5 - سنن نسأی مؤلف اين كتاب ابوعبدالرحمن احمدبن علی بن شعيب نسأی‏ است .

پاورقی : ( 1 ) جلد 3 صفحه . 330

اين مرد نيز در طلب حديث مسافرتها كرده است در خلال مسافرت كه‏ به شام رسيد مردم آنجا را از علی عليه‏السلام منحرف ديد ، لهذا كتاب‏ خصائص را در فضائل علی عليه‏السلام و اهل بيت نوشت در اين كتاب بيشتر از احمد بن حنبل روايت كرده است . عادتش اين بود كه يك روز در ميان‏ روزه می‏گرفت . ابن خلكان می‏نويسد : در دمشق از او راجع به فضائل معاويه‏ پرسش شد بنا بر روايتی ، جواب داد : جز اين در فضيلت معاويه حديثی‏ نمی‏دانم كه پيغمبر ( آنجا كه مكرر دنبال معاويه فرستاد و فرستاده آمد و گفت مشغول خوردن است ) درباره‏اش فرمود : " خدا شكمش را سير نكند " ، نظر به تمايل شيعی و ضد اموی نسائی ، مردم شام او را سخت كتك زدند ، در اثر همان كتكها مرد ، گويند چون احساس كرد می‏خواهد بميرد به مكه رفت‏ و در آنجا مرد نساء از توابع خراسان است و وفات نسائی در سال 303 واقع‏ شده است
6 - سنن ابن ماجه ، نويسنده اين كتاب محمدبن يزيدبن ماجه قزوينی است‏ به عراق و حجاز و مصر و شام برای طلب حديث مسافرت كرده است و در سال‏ 273 در گذشته است
چنانكه ديديم ، همچنانكه مؤلفان " كتب اربعه " شيعه كه معتبرترين‏ كتب حديث شيعه است ايرانی بوده‏اند ، مؤلفان " صحاح سته " اهل تسنن‏ نيز كه معتبرترين كتب اهل تسنن است ايرانی هستند ، اعم از ايرانی‏ ايرانی نژاد يا ايرانی عرب نژاد
علاوه بر مؤلفان " صحاح سته " در ميان معاريف و مشاهير محدثين اهل‏ تسنن كه به عنوان " حافظ " و يا ساير عناوين حديثی معروفند و كتب‏ حديثی مهم و ذی قيمتی از نظر احاديث اهل سنت تأليف كرده‏اند ، علمای‏ ايرانی فراوانند ما برای احتراز از تطويل از ذكر نام آنها خودداری می‏كنيم‏

فقه و فقاهت

از مهمترين فنون علمی اسلامی ، فن فقه است . فن فقه عبارت است از فن‏ استخراج و استنباط احكام از مدارك : كتاب ، سنت ، اجماع ، عقل . علم‏ فقه يك علم نظری است ، برخلاف حديث كه صرفا نقلی و حفظی است
مسلمين از قرن اول به " اجتهاد " پرداختند اجتهاد به مفهوم صحيح از لوازم دينی مانند اسلام است كه از طرفی دين همگانی است ، به قوم و نژاد و منطقه‏ای اختصاص ندارد ، و از طرف ديگر همه زمانی است و دين خاتم‏ است و در همه شرايط متغير روزگار كه لازمه تمدن بشری است حاكم است
برخی می‏پندارند كه اجتهاد در ميان اهل تسنن در قرن اول پيدا شد و در ميان شيعه در قرن سوم . علت تاخر شيعه را در فقه بی‏نيازی شيعه از اجتهاد به واسطه حضور ائمه اطهار ، معرفی می‏كنند . اما همچنانكه ما در مقاله‏های‏ " اجتهاد در اسلام " ( 1 ) و الهامی از شيخ الطائفه " ( 2 ) اثبات‏ كرده‏ايم اين نظر اشتباه است
فقه بمعنی فن استنباط و استخراج و تطبيق اصول و كليات بر جزئيات از صدر اول هم در ميان شيعه وجود داشته و هم در ميان اهل سنت ، با اختلافات‏ اساسی كه از نظر منابع فقه و اعتماد يا عدم اعتماد به رأی و قياس ميان‏ اين دو فرقه اسلامی وجود داشته است . اهل تسنن مدعی هستند اول فرد مسلمانی كه اجتهاد كرد ، معاذبن جبل از اصحاب رسول خدا است كه به امر آن حضرت سفری برای تبليغ اسلام به يمن رفت و داستانش معروف است
علامه فقيد ، سيد حسن صدر ، در كتاب تأسيس الشيعه می‏نويسد : " اولين كتاب فقهی شيعه در عصر اميرالمؤمنين علی عليه‏السلام وسيله‏ عبيدالله بن ابی رافع ، كه كاتب و خزانه‏دار آن حضرت بود تأليف شد " ما قبلا از عبيدالله و پدرش در شمار مؤلفان كتب حديث ياد كرديم
ابن‏النديم در الفهرست عده‏ای از كتابهای فقهی شيعه و مؤلفان آنها را در عصر ائمه عليهم‏السلام تحت عنوان " فقهاء الشيعه " نام می‏برد .

پاورقی : ( 1 ) نشريه سالانه مكتب تشيع ، شماره . 3 ( 2 ) كتاب هزاره شيخ طوسی جلد دوم و يادنامه شيخ طوسی جلد سوم

عده‏ای از فقهاء عصر ائمه ايرانی بوده‏اند ، ولی البته نسبت به فقهاء غير ايرانی آن‏ عصر در اقليتند
بطور كلی در فقهاء شيعه چه در عصر ائمه عليهم‏السلام و چه در اعصار بعد تا حدود قرن هفتم اكثريت را فقهاء غير ايرانی تشكيل می‏داده‏اند قدمای‏ فقهاء شيعه كه در حال حاضر كتب‏شان در دست است و در كتب فقهی آراء و نظرياتشان نقل می‏شود غالبا غير ايرانی می‏باشند
در طبقه قدما ، صدوق اول علی بن حسين بن بابويه قمی ، و صدوق دوم محمد بن علی بن الحسين ، بلكه همه آل بابويه از قبيل شيخ منتجب الدين رازی كه‏ از احفاد حسين بن علی ابن بابويه قمی است ، و همچنين شيخ الطائفه‏ ابوجعفر طوسی و شيخ سلار بن عبدالعزيز ديلمی صاحب كتاب مراسم و شاگرد شيخ مفيد و سيد مرتضی ، و ابن حمزه طوسی صاحب كتاب وسيله ، و عياشی‏ سمرقندی كه قبلا در عداد مفسرين نامش برده شد و گفتيم ابن النديم كتب‏ فقهی زيادی از او نام می‏برد و مدعی است كه كتبش در خراسان رواج فراوانی‏ دارد همه ايرانی هستند
ولی در مقابل ، عده بيشتری از فقهاء شيعه را تا قرن هفتم می‏بينيم كه‏ غير ايرانی هستند ، از قبيل ابن جنيد ، ابن ابی عقيل ، شيخ مفيد ، سيد مرتضی علم‏الهدی ، قاضی عبدالعزيز بن براج ، ابوالصلاح حلبی ، سيد ابوالمكارم ابن زهره . ابن ادريس حلی ، محقق حلی ، علامه حلی و غير اينها كه ذكر خواهيم كرد
علت اين مطلب واضح است ، شيعه در آن دوره‏ها در ايران در اقليت بوده‏ است . شيعيان لبنان ، حلب ، عراق ظاهرا از شيعيان ايران هم بيشتر بوده‏اند و هم شرائط مساعدتری داشته‏اند
از قرن هفتم به بعد ، مخصوصا در سه چهار قرن اخير اكثريت فقهاء شيعه‏ را ايرانيان تشكيل داده و ميدهند . در عين حال در همين دوره‏های اخير برخی‏ فقهای شيعه از ميان عرب برخاسته‏اند كه فوق‏العاده مقام شامخی دارند از قبيل شيخ جعفر كاشف الغطاء و شيخ محمدحسن صاحب جواهر الكلام ( 1 ) رضوان‏ الله عليهم اجمعين
بی‏مناسبت نيست تاريخچه مختصری از فقه و فقهاء شيعه از زمان غيبت‏ صغرا تا عصر حاضر ذكر كنيم تا ضمن اينكه سهم ايرانيان در فقه شيعه روشن‏ می‏شود ، تسلسل و تداوم اين رشته فرهنگی اسلامی در طول تقريبا هزار و صد سال كه بدون وقفه ادامه يافته است نيز روشن شود
علم فقه ، يعنی فقه مدون كه در آن كتاب تدوين و تأليف شده است و آن‏ كتب هم اكنون نيز موجود است ، سابقه هزار و صد ساله دارد . يعنی از 11 قرن پيش تاكنون بدون وقفه حوزه‏های تدريسی فقهی برقرار بوده است ، استادان شاگردانی تربيت كرده‏اند و آن شاگردان به نوبه خود شاگردان ديگری‏ تربيت كرده‏اند تا عصر حاضر . و اين رابطه استاد و شاگردی قطع نشده است‏
البته علوم ديگر مانند فلسفه ، منطق ، رياضيات ، طب سابقه بيشتری‏ دارند و كتابهائی از زمانهای دورتر در اين علوم در دست است ، ولی در هيچيك از آن علوم شايد نتوان اين چنين حيات متسلسل و متداومی كه بدون‏ وقفه ولاينقطع رابطه استاد و شاگردی در آن محفوظ باشد نشان داد ، فرضا هم‏ در علم ديگری وجود داشته باشد منحصر به جهان اسلام است ، يعنی تنها در جهان اسلام است كه علوم سابقه حياتی متسلسل و منظم هزار ساله و بيشتر دارند كه وقفه‏ای در بين حاصل نشده است . ما بعدا راجع به تسلسل و تداوم‏ فلسفه و عرفان هم بحث خواهيم كرد
خوشبختانه يكی از مسائلی كه مورد توجه علمای مسلمين بوده است اينست‏ كه طبقات متسلسل ارباب علوم را مشخص سازند .

پاورقی : ( 1 ) هر چند بعضی مدعی هستند ( مكارم الاثار جلد 5 ) كه ايشان اصفهانی‏ الاصل می‏باشند

اين كار در درجه اول نسبت‏ به علمای حديث انجام يافته است و در درجات بعدی برای علمای علوم ديگر ما كتابهای زيادی به اين عنوان داريم مانند طبقات الفقهاء ابواسحاق‏ شيرازی ، طبقات الاطباء ابن ابی اصيبعه ، طبقات النحويين و طبقات‏ الصوفيه ابوعبدالرحمن سلمی
ولی با كمال تأسف تا آنجا كه اين بنده اطلاع دارد ، آنچه درباره طبقات‏ فقهاء نوشته شده از اهل تسنن و مربوط به آنها است ، درباره طبقات فقهاء شيعه تاكنون كتابی نوشته نشده است لهذا برای كشف طبقات فقهاء شيعه از لابلای كتب تراجم و يا كتب اجازات كه مربوط است به طبقات راويان حديث‏ بايد استفاده كرد
ما در اينجا نمی‏خواهيم طبقات فقهاء شيعه را به تفصيل بيان كنيم ، بلكه‏ می‏خواهيم شخصيتهای برجسته و به نام فقهاء را كه آراءشان مورد توجه است‏ با ذكر كتابهای فقه ذكر كنيم ، ضمنا طبقات فقهاء نيز شناخته می‏شوند
تاريخ فقهاء شيعه را از زمان غيبت صغرا ( 260 - 320 ) آغاز می‏كنيم بدو دليل : يكی اينكه : عصر قبل از غيبت صغری عصر حضور ائمه اطهار است و در عصر حضور ، هر چند فقهاء و به معنی صحيح كلمه مجتهدين و ارباب فتوا كه‏ ائمه اطهار آنها را به فتوا دادن تشويق می‏كرده‏اند بوده‏اند ، ولی خواه‏ ناخواه فقهاء ، به علت حضور ائمه اطهار عليهم السلام تحت‏الشعاع بوده‏اند ، يعنی مرجعيت آنها در زمينه دستنارسی به ائمه بوده است و مردم حتی‏ الامكان سعی می‏كردند به منبع اصلی دست يابند و خود آن فقهاء نيز مشكلات‏ خود را تا حد مقدور و ممكن با توجه به بعد مسافتها و ساير مشكلات با ائمه‏ اطهار در ميان می‏گذاشتند . ديگر اينكه علی الظاهر فقه مدون ما منتهی‏ می‏شود به زمان غيبت صغرا ، يعنی تأليف و اثری فقهی قبل از آن دوره از فقهاء شيعه فعلا در دست نداريم يا اين بنده اطلاع ندارد
ولی به هر حال در شيعه نيز فقهاء بزرگی در عصر ائمه اطهار وجود داشته‏ است كه با مقايسه به فقهاء معاصر آنها از ساير مذاهب ارزش آنها معلوم‏ و مشخص می‏شود . ابن النديم فن پنجم از مقاله ششم كتاب بسيار نفيس خود را كه به نام فهرست ابن النديم شهرت و اعتبار جهانی دارد اختصاص داده‏ به " فقهاءالشيعه " و در ذيل نامهای آنها از كتابهای آنها در حديث يا فقه ياد می‏كند . درباره حسين بن سعيد اهوازی و برادرش می‏گويد " اوسع‏ اهل زمانهما علما بالفقه والاثار والمناقب " يا درباره علی بن ابراهيم‏ قمی می‏گويد : " من العلماء الفقهاء " و درباره محمدبن حسن بن احمدبن‏ الوليد قمی می‏گويد : وله من الكتب كتاب الجامع فی الفقه ولی ظاهرا كتب‏ فقهيه آنها به اين شكل بوده است كه در هر بابی احاديثی كه آنها را معتبر می‏دانسته‏اند و بر طبق آنها عمل می‏كرده‏اند ذكر می‏كرده‏اند ، آن كتابها هم‏ حديث بود و هم نظر مؤلف كتاب
محقق حلی در مقدمه معتبر می‏گويد " نظر به اينكه فقهاء ما رضوان‏الله‏ عليهم زيادند و تأليفات فراوان دارند و نقل اقوال همه آنها غير مقدور است ، من به سخن مشهورين به فضل و تحقيق و حسن انتخاب اكتفا كرده‏ام و از كتب اين فضلا به آنچه اجتهاد آنها در كتابها هويدا است و مورد اعتماد خودشان بوده است اكتفا كرده‏ام . از جمله كسانی كه نقل می‏كنم ( از قدمای‏ زمان ائمه ) حسن بن محبوب ، احمدبن ابی نصر بزنطی ، حسين بن سعيد ( اهوازی ) فضل بن شاذان ( نيشابوری ) يونس بن عبدالرحمان و از متأخران‏ محمدبن بابويه قمی ( شيخ صدوق ) و محمدبن يعقوب كلينی . و از اصحاب‏ فتوا علی بن بابويه قمی ، اسكافی ، ابن ابی عقيل ، شيخ مفيد سيد مرتضی‏ علم‏الهدی ، شيخ طوسی است . . . " محقق با آنكه گروه اول را اهل نظر و اجتهاد و انتخاب می‏داند ، آنها را به نام اصحاب فتوا ياد نمی‏كند ، زيرا كتب آنها در عين اينكه خلاصه‏ اجتهادشان بوده است به صورت كتاب حديث و نقل بوده است نه به صورت‏ فتوا . اينكه ما بحث خود را از مفتيان اولی كه در زمان غيبت صغرا بوده‏اند آغاز می‏كنم
1 - علی بن بابويه قمی متوفا در سال 329 ، مدفون در قم . پدر شيخ‏ محمدبن علی بن بابويه معروف به شيخ صدوق است كه در نزديكی شهر ری مدفون‏ است . پسر محدث است و پدر ، فقيه و صاحب فتوا . معمولا اين پدر و پسر به عنوان " صدوقين " ياد می‏شوند
2 - يكی ديگر از فقهاء به نام و معروف آن زمان كه معاصر با علی بن‏ بابويه قمی است ، بلكه اندكی بر او تقدم زمانی دارد ، عياشی سمرقندی‏ صاحب تفسير معروف است . او مردی جامع بوده است ، گرچه شهرتش به‏ تفسير است ، او را از فقهاء شمرده‏اند . كتب زيادی در علوم مختلف و از آن جمله در فقه دارد . ابن‏النديم در الفهرست می‏گويد : كتب او در خراسان‏ رواج فراوان دارد . در عين حال ما تاكنون نديده‏ايم كه در فقه آراء او نقل‏ شده باشد ، شايد كتب فقهی او از بين رفته است
عياشی ، ابتداء سنی بود و بعد شيعه شد ، ثروت فراوانی از پدر به او ارث رسيد و او همه آنها را خرج جمع آوری و نسخه برداری كتب و تعليم و تعلم و تربيت شاگرد كرد
بعضی جعفر بن قولويه را كه استاد شيخ مفيد بوده است ( در فقه ) همدوره‏ علی بن بابويه و قهرا از فقهای دوره غيبت صغرا شمرده‏اند و گفته‏اند كه‏ جعفربن قولويه شاگرد سعد بن عبدالله اشعری معروف بوده است ( 1 ) ولی با توجه به اينكه او استاد شيخ مفيد بوده است و در سال 367 و يا 368 درگذشته است نمی‏توان او را معاصر علی بن بابويه و از علمای غيبت صغرا شمرد ، آنكه از علمای غيبت صغرا است پدرش محمد بن قولويه است
3 - ابن ابی عقيل عمانی ، گفته‏اند : يمنی است ، عمان از سواحل دريای‏ يمن است ، تاريخ وفاتش معلوم نيست ، در آغاز غيبت كبرا می‏زيسته است‏
بحرالعلوم گفته است كه او استاد جعفربن قولويه بوده است و جعفربن‏ قولويه استاد شيخ مفيد بوده است .

پاورقی : ( 1 ) الكنی و الالقاب

اين قول از قول بالا كه جعفربن قولويه‏ را همدوره علی بن بابويه معرفی كرده است اقرب به تحقيق است . آراء ابن‏ ابی عقيل در فقه زياد نقل می‏شود ، او از چهره‏هائی است كه مكرر به نام او در فقه برمی‏خوريم
4 - ابن جنيد اسكافی ، از اساتيد شيخ مفيد است گويند كه در سال 381 درگذشته است . گفته‏اند كه تأليفات و آثارش به پنجاه می‏رسد . فقهاء از ابن الجنيد و ابن ابی عقيل سابق الذكر به عنوان " القديمين " ياد می‏كنند ، آراء ابن الجنيد همواره در فقه مطرح بوده و هست
5 - شيخ مفيد ، نامش محمدبن محمدبن نعمان است . هم متكلم است و هم‏ فقيه . ابن‏النديم در فن دوم از مقاله پنجم الفهرست كه درباره متكلمين‏ شيعه بحث می‏كند از او بعنوان " ابن المعلم " ياد می‏كند و ستايش‏ می‏نمايد . در سال 336 متولد شده و در 413 درگذشته است كتاب معروف او در فقه به نام مقنعه است و چاپ شده و موجود است . شيخ مفيد از چهره‏های‏ بسيار درخشان شيعه در جهان اسلام است . ابويعلی جعفری كه داماد مفيد بوده‏ است گفته است كه مفيد شبها مختصری می‏خوابيد ، باقی را به نماز يا مطالعه يا تدريس يا تلاوت قرآن مجيد می‏گذرانيد . شيخ مفيد شاگرد شاگرد ابن ابی‏عقيل است
6 - سيد مرتضی معروف به علم الهدی ، متولد 355 و متوفا 436 علامه حلی‏ او را معلم شيعه اماميه خوانده است . مردی جامع بوده است ، هم اديب‏ بوده و هم متكلم و هم فقيه . آراء فقهی او مورد توجه فقهاء است . كتاب‏ معروف او در فقه يكی كتاب انتصار است و ديگر كتاب جمل العلم و العمل‏ . او و برادرش سيد رضی جامع نهج‏البلاغه نزد شيخ مفيد سابق الذكر تحصيل‏ كرده‏اند
7 - شيخ ابوجعفر طوسی ، معروف به شيخ الطائفه ، از ستارگان بسيار درخشان جهان اسلام است . در فقه و اصول و حديث و تفسير و كلام و رجال‏ تاليفات فراوان دارد اهل خراسان است ، در سال 385 متولد شده و در سال 408 يعنی در سال 23 سالگی به بغداد كه آنوقت مركز بزرگ علوم و فرهنگ اسلامی بود مهاجرت‏ كرد و تا پايان عمر در عراق ماند و پس از استادش سيد مرتضی رياست علمی‏ و فتوائی شيعه به او منتقل شد . مدت پنج سال پيش شيخ مفيد درس خوانده‏ است ساليان دراز از خدمت شاگرد مبرز شيخ مفيد يعنی سيد مرتضی بهره‏مند شده است . استادش سيد مرتضی در سال 436 درگذشت و او 24 سال ديگر بعد از استادش در قيد حيات بود . دوازده سال بعد از سيد در بغداد ماند ولی‏ بعد به علت يك سلسله آشوبها كه خانه و كتابخانه‏اش به تاراج رفت به‏ نجف مهاجرت كرد و حوزه علميه را در آنجا تأسيس كرد و در سال 460 در همانجا درگذشت . قبرش در نجف معروف است
شيخ طوسی كتابی در فقه دارد به نام النهايه كه در قديم‏الايام كتاب درسی‏ طلاب بوده است ، كتاب ديگری دارد به نام مبسوط كه فقه را وارد مرحله‏ جديدی كرده است و در عصر خودش مشروحترين كتاب فقهی شيعه بوده است
كتاب ديگری دارد به نام خلاف كه در آنجا هم آراء فقهاء اهل سنت را ذكر كرده و هم رأی شيعه را . شيخ طوسی كتابهای ديگر نيز در فقه دارد . قدما تا حدود يك قرن پيش اگر در فقه " شيخ " به طور مطلق می‏گفتند مقصود شيخ طوسی بود و اگر شيخان می‏گفتند مقصود شيخ مفيد و شيخ طوسی بود . شيخ‏ طوسی يكی از چند چهره معروفی است كه در سراسر فقه نامشان برده می‏شود
خاندان شيخ طوسی تا چند نسل همه از علما و فقها بوده‏اند ، پسرش شيخ‏ ابوعلی ملقب به مفيد ثانی فقيه جليل القدری است . و بنابر نقل‏ مستدرك‏الوسائل ( ج 3 ص 498 ) او كتابی دارد به نام امالی و كتاب‏ النهايه پدرش را نيز شرح كرده است
مطابق نقل كتاب لؤلؤالبحرين دختران شيخ طوسی نيز فقيهه و فاضله‏ بوده‏اند شيخ ابوعلی فرزندی دارد به نام شيخ ابوالحسن محمد ، بعد از پدرش‏ ابوعلی مرجعيت و رياست حوزه علميه به او منتقل شد و بنا بر نقل ابن‏ عماد حنبلی در كتاب شذرات الذهب فی اخبار من ذهب ( ج 4 ص 126 - 127 ) در زمان اين مرد بزرگ‏ طلاب علوم دينی شيعه از اطراف و اكناف به سوی او می‏شتافته‏اند ، و او خود مردی پارسا و زاهد و عالم بوده است . عماد طبری گفته است اگر صلوات بر غير انبيا روا بود من بر اين مرد صلوات می‏فرستادم او در سال‏ 540 درگذشته است ( 1 )
7 - قاضی عبدالعزيز حلبی معروف به ابن البراج ، شاگرد سيد مرتضی و شيخ‏ طوسی است ، از طرف شيخ طوسی به بلاد شام كه وطنش بود فرستاده شد ، بيست سال در طرابلس شام قاضی بود ، در سال 481 در گذشته است . كتابهای‏ فقهی او كه بيشتر نام برده می‏شود يكی به نام مهذب است و ديگری به نام‏ جواهر
8 - شيخ ابوالصلاح حلبی ، او نيز اهل شامات است ، شاگرد سيد مرتضی و شيخ طوسی بوده و صد سال عمر كرده است . در ريحانةالادب می‏نويسد كه او شاگرد سلاربن عبدالعزيز آتی‏الذكر نيز بوده است . اگر اين نسبت درست‏ باشد ، می‏بايست ابوالصلاح ، سه طبقه را شاگردی كرده باشد ! كتاب معروف‏ او در فقه به نام كافی است . در سال 447 درگذشته است . اگر عمر او صد سال بوده است و در 447 هم وفات كرده باشد او از هر دو استادش‏ بزرگسال‏تر بوده است . شهيد ثانی او را " خليفة المرتضی فی البلاد الحلبية " خوانده است
9 - حمزه بن عبدالعزيز ديلمی معروف به " سلارديلمی " در حدود سال 448 تا 463 درگذشته است ، شاگرد شيخ مفيد و سيد مرتضی است ، اهل ايران است‏ و در خسروشاه تبريز درگذشته است . كتاب معروف او در فقه به نام " مراسم " است .

پاورقی : ( 1 ) قسمتهای مربوط به شيخ ابوالحسن فرزند شيخ ابوعلی ، از يادداشتی‏ است كه دوست عاليقدر ، دانشمند محترم آقای شيخ نصرالله شبستری تبريزی‏ مرقوم فرموده‏اند ، و ايشان آنرا از علامه سيد محمد صادق آل بحرالعلوم در مقدمه‏ای كه بر رجال شيخ طوسی نوشته‏اند نقل كرده‏اند

سلار هر چند هم طبقه شيخ طوسی است نه از شاگردان او ، در عين حال محقق حلی در مقدمه كتاب المعتبر از او و ابن البراج و ابوالصلاح حلبی به عنوان‏ " اتباع الثلاثة " نام می‏برد يعنی او را از پيروان می‏شمارد كه علی‏ الظاهر مقصودش اينست اين سه نفر تابع و پيروان سه نفر ديگر ( شيخ مفيد ، سيد مرتضی ، شيخ طوسی ) بوده‏ا ند
10 - سيد ابوالمكارم بن زهره . در حديث به يك واسطه از ابوعلی پسر شيخ الطائفه روايت می‏كند و در فقه با چند واسطه شاگرد شيخ طوسی است اهل‏ حلب است . و در سال 585 درگذشته است ، كتاب معروف او در فقه به نام‏ " غنيه " معروف است . هرگاه در اصطلاح فقهاء " حلبيان " ( به صيغه‏ تثنيه ) گفته شود ، مقصود ابوالصلاح حلبی و ابن زهره حلبی است . و هرگاه‏ " حلبيون " ( به صيغه جمع ) گفته شود ، مقصود آن دو نفر به علاوه ابن‏ البراج است كه او هم اهل حلب بوده است . بنابر آنچه در مستدرك ( ج 3 صفحه 506 ) ضمن احوال شيخ طوسی آمده است ، ابن زهره كتاب النهاية شيخ‏ طوسی را نزد ابوعلی حسن بن الحسين معروف به ابن الحاجب حلبی خوانده‏ است ، و او آن كتاب را نزد ابو عبدالله زينو بادی در نجف و او نزد شيخ‏ رشيد الدين علی بن زيرك قمی و سيد ابی هاشم حسينی و آن دو نزد شيخ‏ عبدالجبار رازی تحصيل كرده بوده‏ا ند و شيخ عبدالجبار شاگرد شيخ طوسی بوده‏ است بنابراين نقل ، ابن زهره با چهار واسطه شاگرد شيخ طوسی بوده است
11 - ابن حمزه طوسی ، معروف به عمادالدين طوسی ، هم طبقه شاگردان شيخ‏ طوسی است ، بعضی او را هم طبقه شاگردان شاگردان شيخ دانسته و بعضی دوره‏ او را از اين هم متاخرتر دانسته‏اند . نياز به تحقيق بيشتری است
سال وفاتش دقيقا معلوم نيست ، شايد در حدود نيمه دوم قرن ششم در گذشته است ، و اهل خراسان است . كتاب معروفش در فقه به نام " وسيله‏ " است
12 - ابن ادريس حلی . از فحول علمای شيعه است . خودش عرب است و شيخ طوسی جد مادری او ( البته مع الواسطه ) به شمار می‏رود ، به حريت فكر معروف است ، صولت و هيبت جدش شيخ طوسی را شكست ، نسبت به علماء و فقهاء تا سر حد اهانت انتقاد می‏كرد در سال 598 در سن 55 سالگی درگذشته‏ است . كتاب نفيس و معروف او در فقه به نام " سرائر " است
گفته‏اند كه ابن ادريس از تلامذه سيدابوالمكارم بن زهره بوده است ، ولی‏ بنابر تعبيراتی كه ابن ادريس در كتاب الوديعه از كتاب السرائر می‏كند چنين برمی‏آيد كه صرفا معاصر وی بوده است و او را ملاقات كرده است و در برخی مسائل فقهی ميان آنها مكاتباتی رد و بدل شده است
13 - شيخ ابوالقاسم جعفر بن حسن بن يحيی بن سعيد حلی ، معروف به محقق‏ صاحب كتابهای زياد در فقه از آن جمله : شرايع ، معارج ، معتبر ، المختصر ، النافع و غيره است . محقق حلی با يك واسطه شاگرد ابن زهره و ابن‏ ادريس حلی سابق‏الذكر است . درالكنی والالقاب ذيل احوال ابن نما می‏نويسد : " محقق كركی در وصف محقق حلی گفته است اعلم اساتيد محقق در فقه اهل‏ بيت ، محمدبن نمای حلی و اجل اساتيد او ابن ادريس حلی است "
ظاهرا مقصود محقق كركی اينست كه اجل اساتيد ابن نما ابن ادريس است
زيرا ابن ادريس در 598 درگذشته است و محقق در 676 درگذشته است . قطعا محقق حوزه درس ابن ادريس را درك نكرده است در ريحانةالادب می‏نويسد محقق حلی شاگرد جد و پدر خودش و سيد فخار بن معد موسوی و ابن زهره بوده‏ است . اين نيز اشتباه است ، زيرا محقق ابن زهره را كه در 585 درگذشته‏ است درك نكرده است . بعيد نيست كه پدر محقق شاگرد ابن زهره بوده است‏
او استاد علامه حلی است كه بعدا خواهد آمد . در فقه كسی را بر او مقدم‏ نمی‏شمارند . در اصطلاح فقهاء هرگاه محقق به طور مطلق گفته شود مقصود همين‏ شخص بزرگوار است . فيلسوف و رياضی‏دان بزرگ خواجه نصيرالدين طوسی با او در حله ملاقات كرده و در جلسه درس فقهش حضور يافته است . كتابهای‏ محقق مخصوصا كتاب شرايع در ميان طلاب يك كتاب درسی بوده و هست و فقهاء زيادی كتب محقق را شرح كرده يا حاشيه بر آنها نوشته‏اند
14 - حسن بن يوسف بن علی بن مطهر حلی ، معروف به علامه حلی ، يكی از اعجوبه‏های روزگار است در فقه و اصول و كلام و منطق و فلسفه و رجال و غيره‏ كتاب نوشته است ، در حدود صد كتاب از آثار خطی يا چاپی او شناخته شده‏ كه بعضی از آنها به تنهائی ( مانند تذكره‏الفقهاء ) كافی است كه نبوغ او را نشان دهد . علامه كتب زيادی در فقه دارد كه غالب آنها مانند كتابهای‏ محقق حلی در زمانهای بعد از او طرف فقهاء شرح و حاشيه شده است . كتب‏ معروف فقهی علامه عبارت است از ارشاد ، تبصره المتعلمين ، قواعد ، تحرير ، تذكره الفقهاء ، مختلف الشيعه ، منتهی . علامه اساتيد زيادی‏ داشته است . در فقه شاگرد دائی خود محقق حلی و در فلسفه و منطق شاگرد خواجه نصيرالدين طوسی بوده است ، فقه تسنن را نزد علمای اهل تسنن تحصيل‏ كرده است . علامه در سال 648 متولد شده و در سال 726 در گذشته است
15 - فخرالمحققين ، پسر علامه حلی ، در 682 متولد شده و در سال 771 درگذشته است علامه حلی در مقدمه تذكره الفقهاء و در مقدمه كتاب قواعد از فرزندش به تجليل يادكرده است و در آخر قواعد آرزو كرده كه پسر بعد از پدر كارهای ناتمام او را تمام كند . فخرالمحققين كتابی دارد به نام ايضاح‏ الفوائد فی شرح مشكلات القواعد . آراء فخر المحققين در كتاب ايضاح در كتب فقهيه مورد توجه است
16 - محمدبن مكی ، معروف به شهيد اول شاگرد فخرالمحققين و از اعاظم‏ فقهای شيعه است ، در رديف محقق حلی و علامه حلی است ، اهل جبل عامل‏ است كه منطقه‏ای است در جنوب لبنان و از قديمترين مراكز تشيع است و هم‏ اكنون نيز يك مركز شيعی است شهيد اول در سال 734 متولد شده و در 786 به‏ فتوای يك فقيه مالكی مذهب و تأييد يك فقيه شافعی مذهب شهيد شده است‏ . او شاگرد شاگردان علامه حلی و از آن جمله فخرالمحققين بوده است
كتابهای معروف شهيد اول در فقه عبارت است از اللمعه كه در مدت كوتاهی‏ در همان زندانی كه منجر به شهادتش شد تأليف كرده است ( 1 ) و عجيب‏ اينست كه اين كتاب شريف را در دو قرن بعد فقيهی بزرگ شرح كرد كه او سرنوشتی مانند مؤلف پيدا كرد ، يعنی شهيد شد و شهيد ثانی لقب گرفت ، شرح لمعه تأليف شهيد ثانی است كه همواره از كتب درسی طلاب بوده و هست‏ . كتابهای ديگر شهيد اول عبارت است از : دروس ، ذكری ، بيان ، الفيه ، قواعد . همه كتب او از نفائس آثار فقهی است . كتب شهيد اول نيز مانند كتب محقق و علامه حلی در عصرهای بعد ، از طرف فقهاء شرحها و حاشيه‏های‏ زياد خورده است
در ميان فقهاء شيعه ، كتابهای سه شخصيت فوق‏الذكر ، يعنی محقق حلی ، علامه حلی ، شهيد اول كه در قرن هفتم و هشتم می‏زيسته‏اند ، به صورت متون‏ فقهی درآمده و ديگران بر آنها شرح و حاشيه نوشته‏اند و كسی ديگر نمی‏بينيم‏ كه چنين عنايتی به آثار او شده باشد . فقط در يك قرن گذشته دو كتاب از كتابهای شيخ مرتضی انصاری كه در حدود صدو سيزده سال از وفاتش می‏گذرد چنين وضعی به خود گرفته است
خاندان شهيد اول خاندان علم و فضل و فقه بوده‏اند و نسلهای متوالی اين‏ شرافت را برای خود نگهداری كرده‏اند . شهيد سه پسر دارد كه هر سه از علما و فقها بوده‏اند همچنانكه همسرش ام‏علی و دخترش ام الحسن نيز فقيهه‏ بوده‏اند و شهيد زنانرا در پاره‏ای از مسائل فقهی به اين دو بانوی فاضله‏ ارجاع می‏كرده است . در كتاب ريحانةالادب می‏نويسد : " بعضی از بزرگان‏ فاطمه دختر شهيد را " شيخة " و " ست المشايخ " يعنی سيده المشايخ ، لقب داده‏اند

پاورقی : ( 1 ) گويند برای اميرعلی بن مؤيد ، امير سربداريان خراسان

17 - فاضل مقداد . اهل سيور است كه از قراء حله است ، از شاگردان‏ مبرز شهيد اول است ، كتاب معروف او در فقه كه چاپ شده و در دست است‏ و از او نقل می‏شود كتاب " كنزالعرفان " است . اين كتاب آيات‏الاحكام‏ است ، يعنی در اين كتاب آن سلسله از آيات كريمه قرآن كه از آنها مسائل‏ فقهيه استنباط می‏شود و در فقه مطرح می‏گردد تفسير شده و به سبك فقهی به‏ آنها استدلال شده است . در شيعه و سنی كتابهای زيادی در آيات الاحكام‏ نوشته شده است و كنزالعرفان فاضل مقداد بهترين و يا از بهترين آنها است‏ فاضل مقداد در سال 826 وفات كرده است . عليهذا او از علماء قرن نهم‏ هجری محسوب می‏شود
18 - جمال السالكين ابوالعباس احمدبن فهد حلی اسدی در سال 757 متولد شده و در سال 841 وفات يافته است ، در طبقه شاگردان شهيد اول و فخرالمحققين است ، مشايخ حديث او فاضل مقداد سابق‏الذكر و شيخ علی بن‏ الخازن فقيه و شيخ بهاءالدين ع لی بن عبدالكريم است ( 1 ) علی‏الظاهر اساتيد فقهی او نيز ، همين‏ها هستند . ابن فهد تأليفات فقهی معتبری دارد از قبيل المهذب البارع كه شرح مختصر النافع محقق حلی است ، و شرح ارشاد علامه به نام المقتصر و شرح الفيه شهيد اول ، شهرت بيشتر ابن فهد در اخلاق‏ و سير و سلوك است ، كتاب مشهور او در اين زمينه عده الداعی است
19 - شيخ علی بن هلال جزائری . زاهد و متقی و جامع المعقول و المنقول‏ بوده است ، استاد روايتش ابن فهد حلی است و بعيد نيست كه استاد فقه‏ وی نيز هم او باشد . می‏گويند در عصر خودش شيخ الاسلام و رئيس شيعه بوده‏ است محقق كركی شاگرد او بوده و او را به صفت فقاهت و شيخ الاسلامی ستوده‏ است ، ابن ابی جمهور احسائی نيز فقه را نزد او تحصيل كرده است
20 - شيخ علی بن عبدالعالی كركی ، معروف به محقق كركی يا محقق‏ ثانی ، از فقهاء جبل عامل است و از اكابر فقهاء شيعه است ، در شام و عراق تحصيلات خود را تكميل كرده و سپس به ايران ( در زمان شاه تهماسب‏ اول ) آمده و منصب شيخ الاسلامی برای اولين‏بار در ايران به او تفويض شد
منصب شيخ‏الاسلامی بعد از محقق كركی به شاگردش شيخ علی منشار ، پدرزن شيخ‏ بهائی رسيد ، و بعد از او اين منصب به شيخ بهائی واگذار شد .

پاورقی : ( 1 ) الكنی و الالقاب

فرمانی كه‏ شاه تهماسب به نام او نوشته و به او اختيارات تام داده و در حقيقت او را صاحب اختيار واقعی و خود را نماينده او دانسته است معروف است
كتاب معروف او كه در فقه زياد نام برده می‏شود " جامع المقاصد " است‏ كه شرح قواعد علامه حلی است . او علاوه بر اين ، مختصر النافع محقق و شرايع محقق و چند كتاب ديگر از علامه و چند كتاب از شهيد اول را حاشيه‏ زده و يا شرح كرده است
آمدن محقق ثانی به ايران و تشكيل حوزه در قزوين و سپس در اصفهان و پرورش شاگردانی مبرز در فقه سبب شد كه برای اولين بار ، پس از دوره‏ صدوقين ايران مركز فقه شيعه بشود . محقق كركی ميان سالهای 937 و 941 درگذشته است . محقق كركی شاگرد علی بن هلال جزايری و او شاگرد ابن فهد حلی بوده است ، ابن فهد حلی شاگرد شاگردان شهيد اول از قبيل فاضل مقداد بوده ، عليهذا او به دو واسطه شاگرد شهيد اول است . پسر محقق كركی به‏ نام شيخ عبدالعالی بن علی بن عبدالعالی نيز از فقهاء شيعه است ، ارشاد علامه والفيه شهيد را شرح كرده است
21 - شيخ زين‏الدين معروف به شهيد ثانی ، از اعاظم فقهاء شيعه است ، مردی جامع بوده و در علوم مختلف دست داشته است ، اهل جبل عامل است ، جد ششم او صالح نامی است كه شاگرد علامه حلی بوده است ، ظاهرا اصلا اهل‏ طوس بوده است از اينرو شهيد ثانی گاهی " الطوسی الشامی " امضاء می‏كرده است . شهيد ثانی درسال 911 متولد شده و در 966 شهيد شده است
مسافرت زياد كرده و اساتيد زياد ديده است . به مصر و دمشق و حجاز و بيت‏المقدس و عراق و استانبول مسافرت كرده و از هر خرمنی خوشه‏هائی چيده است . تنها اساتيد سنی او را دوازده تن نوشته‏اند
و به همين جهت مردی جامع بوده است ، علاوه بر فقه و اصول از فلسفه و عرفان و طب و نجوم هم آگاهی داشته است . فوق‏العاده زاهد و متقی بوده‏ است شاگردانش در احوالش نوشته‏اند كه در ايام تدريس ، شبها به هيزم‏ كشی برای اعاشه خاندانش می‏رفت و صبح به تدريس می‏نشست ، مدتی در بعلبك به پنج مذهب ( جعفری ، حنفی ، شافعی ، مالكی ، حنبلی ) تدريس‏ می‏كرده است . شهيد تأليفات زيادی دارد ، معروفترين تأليف او در فقه‏ شرح لمعه شهيد اول و ديگر مسالك الافهام است كه شرح شرايع محقق حلی است‏ . شهيد ثانی نزد محقق كركی ( قبل از آنكه محقق به ايران بيايد ) تحصيل‏ كرده است . شهيد ثانی به ايران نيامد . صاحب معالم كه از معاريف علماء شيعه است فرزند شهيد ثانی است
22 - احمد بن محمد اردبيلی ، معروف به مقدس اردبيلی ، ضرب‏المثل زهد و تقوا است و در عين حال از محققان فقهاء شيعه است ، محقق اردبيلی در نجف سكنی گزيد ، معاصر صفويه است گويند شاه عباس اصرار داشت كه به‏ اصفهان بيايد ، حاضر نشد . شاه عباس خيلی مايل بود كه مقدس اردبيلی‏ خدمتی به او ارجاع كند تا اينكه اتفاق افتاد كه شخصی به علت تقصيری از ايران فرار كرد و در نجف از مقدس اردبيلی خواست كه نزد شاه عباس‏ شفاعت كند . مقدس نامه‏ای به شاه عباس نوشت به اين مضمون : " بانی ملك عاريت عباس بداند : اگر چه اين مرد اول ظالم بود ، اكنون مظلوم می‏نمايد ، چنانچه از تقصير او بگذری " شايد " كه حق سبحانه‏ از " پاره‏ای " تقصيرات تو بگذرد بنده شاه ولايت ، احمد اردبيلی "
شاه عباس نوشت : " به عرض می‏رساند : عباس خدماتی كه فرموده بوديد به جان منت داشته‏ به تقديم رسانيد ، اميد كه اين محب را از دعای خير فراموش نفرمائيد كلب آستان علی عباس " ( 1 )
امتناع مقدس اردبيلی از آمدن به ايران ، سبب شد كه حوزه نجف به‏ عنوان مركزی ديگر در مقابل حوزه اصفهان احيا شود ، همچنانكه امتناع شهيد ثانی و پسرش شيخ حسن صاحب معالم و دختر زاده‏اش سيد محمد صاحب مدارك‏ از مهاجرت از جبل عامل به ايران سبب شد كه حوزه شام و جبل عامل همچنان‏ ادامه يابد و منقرض نگردد . صاحب معالم و صاحب مدارك برای اينكه دچار محظور و رودربايستی برای توقف در ايران نشوند ، از زيارت حضرت رضا عليه‏السلام كه فوق‏العاده مشتاق آن بودند صرف نظر كردند
اين بنده فعلا نمی‏داند كه مقدس اردبيلی ، فقه را كجا و نزد چه كسی‏ تحصيل كرده است . همين قدر می‏دانيم كه فقه را نزد شاگردان شهيد ثانی‏ تحصيل كرده است . پسر شهيد ثانی ( صاحب معالم ) و نواده دختريش ( صاحب مدارك ) در نجف شاگرد او بوده‏اند . در كتاب زندگی جلال‏الدين‏ دوانی می‏نويسد كه : " ملااحمد اردبيلی ، مولانا عبدالله شوشتری ، مولانا عبدالله يزدی ، خواجه افضل الدين‏تر كه ، مير فخرالدين هماكی ، شاه ابو محمد شيرازی ، مولانا ميرزا جان و ميرفتح شيرازی ، شاگردان خواجه جمال‏الدين محمود بوده‏اند و او شاگرد محقق جلال‏الدين دوانی بوده است " ( 2 )
و ظاهرا تحصيل مقدس اردبيلی نزد خواجه جمال‏الدين محمود در رشته‏های‏ معقول بوده نه منقول
مقدس اردبيلی در سال 993 در نجف در گذشته است ، كتاب فقهی معروف‏

پاورقی : ( 1 ) اين داستان هر چند در ماخذ معتبر نقل شده ولی با توجه به سال‏ فوت محقق اردبيلی و جلوس شاه عباس قابل خدشه و نيازمند به تحقيق است‏
( 2 ) زندگی جلال‏الدين دوانی تأليف فاضل محترم آقای علی دوانی

next page

fehrest page

back page