fehrest page

back page

8 - وصيّت علاّمه يا يك برنامه عالى اخلاقى
علاّمه حِلّى در ايّام آخر عمر، وصيّت جامع و جالبى به فرزندش فخرالمحقّقين نمود كه حقّا يك دستورالعمل بسيار عميق و جامعى است ، ما همه آن را در اينجا مى آوريم تا از اين رهگذر نيز، درسهاى بسيار مهم و بزرگ را از محضر اين علاّمه سترگ بياموزيم .
بدان پسرم ! خداوند تو را در راه اطاعتش ، يارى كند و بر انجام كارهاى نيك توفيق داده و همواره با نيكوكارى پيوند دهد و تو را به آنچه آن را دوست دارد و مى پسندد راهنمايى نمايد و تو را به آرزويت در مسير سعادت برساند و در دو جهان خوشبخت سازد و به هرچه موجب روشنى چشم مى گردد، زنده بدارد و بر عمر سعادتمندانه و زندگى گواراى تو بيفزايد و اعمال تو را با كارهاى نيك به پايان رساند و وسايل سعادتها را برايت فراهم نمايد و باران بركات سرشارش را بر تو بباراند و از هرگونه گزند، تو را نگهدارد و هرگونه زشتيها را از تو دور سازد.
من در اين كتاب (قواعد الاحكام ) عصاره فتواهاى علما را براى تو خلاصه كرده ام و قواعد احكام اسلام را با واژه هاى كوتاه و عبارات روشن ، تبيين نموده ام و در اين كتاب ، جادّه رشد و هدايت و طريق استوار سعادت را روشن نموده ام بعد از آنكه پنجاه سال از عمرم گذشته و در دهه شصت سالگى قرار گرفته ام و سرور جهانيان رسول اكرم ( صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) سالهاى بين پنجاه و شصت را به عنوان آغاز نشانه هاى مرگ ، ياد كرده است حال اگر خداوند حكم كرد و پايان عمر مرا در اين ايام تقدير نمود و امضا كرد، وصيت من (كه خداوند سفارش به آن كرده ) به تو اين امور است :
1 - همواره تقوا و پرهيزكارى را پيشه خود ساز؛ زيرا ((تقوا)) سنّت استوار و وظيفه لازم و سپر نگهدارنده و حامى جاويد است و سودمندترين چيزى است كه انسان را براى آن روزى كه چشمها در آن خيره مى گردد و او بى يار و ياور مى شود، آماده مى سازد.
2 - حتما از اوامر خداوند، اطاعت كن و آنچه را كه مايه رضايت خداست انجام بده و از آنچه آن را نمى پسندد، نپسند و از آنچه نهى كرده شديدا دورى كن و عمر خود را در تحصيل كمالات نفسانى و كسب فضايل علمى و بالا رفتن از سرازيرى نقصان ، بر قله كمال و پرواز از مهبط جاهلان به سوى اوج عرفان ، صرف كن .
3 - در رابطه با مردم ، به آنان نيكى كن و با برادران دينى ، مساعدت داشته باش ، در برابر بداخلاق ، خوش اخلاق باش و نيكوكار را تشويق كن ، از همنشينى با بدان بپرهيز و از معاشرت با جاهلان دورى كن كه معاشرت با آنان موجب اخلاق بد و بروز صفات زشت خواهد شد، بلكه همواره با علما و دانشمندان بوده و با آنان همنشين باش كه اين كار، ايجاد آمادگى و زمينه خوبى براى كسب كمالات خواهد شد و نيروى استوار معنوى براى استنباط و پرده بردارى از مجهولات ، در تو پديد مى آورد.
4 - سعى كن كه هر روز تو، بهتر از روز قبل باشد.
5 - خصلتهاى : صبر، توكّل و رضا به رضاى الهى را در خود بپروران و هر روز و شب خود را محاسبه كن .
6 - بسيار استغفار كن و از درگاه خدا آمرزش گناهان را بخواه .
7 - بپرهيز از دعاى مظلوم ، بخصوص دعاى يتيمان و پيران ؛ چرا كه خداوند در مورد كيفر آنان كه موجب آزار دلشكسته ها مى شوند، مسامحه نمى كند.
8 - بر تو باد به خواندن نماز شب كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) در مورد آن سفارش بسيار و اكيد كرده و فرمود:
((مَنْ خَتَمَ لَهُ بِقِيامِ اللَّيْل ثُمَّ ماتَ فَلَهُ الْجنَّةُ)).
((كسى كه پايان عمرش بعد از نماز شب باشد، سزاوار بهشت است )). (34)
9 - و برتوبادبه صله رحم و رعايت پيوندخويشاوندى كه موجب افزايش عمراست .
10 - و بر تو باد به اخلاق نيك كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:
((اِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النّاسَ باَمْوالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِاَخْلاقِكُمْ)). (35)
((شما با اموال خود نمى توانيد به مردم وسعت بخشيد (و موجب شادى آنان گرديد) پس ‍ با اخلاق نيك خود، اين كار را انجام دهيد)).
11 - و بر تو باد به رابطه خوب با سادات و منسوبين به محمّد و آل او(عليهم السلام ) كه خداوند با تاءكيد، سفارش آنان را كرده و دوستى آنان را پاداش رسالت و ارشاد پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) قرار داده و فرموده است :
(... قُلْ لااَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً اِلا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى ... ). (36)
((بگو اى پيامبر، براى رسالت خود، پاداشى نمى خواهم ، جز دوستى با نزديكان را)).
و رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:((من در روز قيامت ، چهار دسته را شفاعت مى كنم ، هرچند با گناهان اهل دنيا بيايند:
1 - شخصى كه ذريّه مرا يارى كند.
2 - شخصى كه از ثروت خود به ذريّه من هنگام سختى ، بذل كند.
3 - شخصى كه با زبان و قلب ، آنان را دوست بدارد.
4 - و كسى كه براى تحصيل نيازهاى ذريّه من كوشش نمايد، در آن هنگام كه آنان طرد يا آواره شوند)). (37)
و امام صادق (عليه السلام ) فرمود:((هنگامى كه روز قيامت مى شود، منادى ندا مى كند: اى انسانها ساكت شويد كه محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى خواهد با شما سخن بگويد. همه انسانها سكوت مى كنند، پيامبر مى ايستد و مى فرمايد: اى همه مخلوقات ! هركس بر گردن من حقّى دارد،يامنّتى برمن گذاشته ويا به من نيكى كرده ، برخيزد تا امروز پاداش او را بدهم )).
آنان در پاسخ مى گويند:((پدران و مادران ما به فدايت ! ما چه حقّى و چه منّتى بر تو داريم ؟ و چه كار نيكى براى تو انجام داده ايم ؟ بلكه به عكس ، حق و منّت و نيكى از آن خدا و رسولش بر همه خلايق است )). رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) به آنان مى فرمايد:
((بَلى مَنْ آوى اءَحَداً مِنْ اَهْلِبَيْتى ، اءَوْ بَرَّهُمْ، اَوْ كَساهُمْ مِنْ عُرى ، اَوْ اَشْبَعَ جايعُهُمْ فَلْيَقُمْ حَتّى اُكافِيهِ)).
((آرى ، كسى كه به فردى از اهل بيت من پناه داده يا نيكى نموده و يا او را پوشانده و يا غذا داده ، اكنون برخيز تا پاداش او را بدهم )).
انسانهايى كه اينگونه كارها را كرده اند، برمى خيزند، از سوى خدا به پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) ندا مى رسد كه اى حبيب من ! پاداش آنان را به تو واگذاردم ، آنان را در هرجاى بهشت مى خواهى ، ساكن كن .
امام صادق (عليه السلام ) در ادامه سخنش فرمود:((پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) آنان را در جايگاه ((وسيله )) ساكن كند، همانجا كه حجابى بين ساكنان آن با محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) و اهلبيتش نيست )). (38)
12 - پسرم ! بر تو باد به اين صفت كه از فقها و علما، احترام كنى و مقام آنان را ارج نهى كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:
((هركس فقيه مسلمانى را احترام كند، خداوند در روز قيامت ، در حالى كه از او راضى است با او ملاقات مى نمايد و هركس فقيه مسلمانى را اهانت كند، خداوند در حالى كه نسبت به او خشمگين است ، با او ملاقات مى نمايد)).
13 - پسرم ! بر تو باد كه در تحصيل علم و تفقّه در دين ، كوشش بسيار كنى كه امير مؤ منان على (عليه السلام ) به فرزندش فرمود:
((در دين تفقّه كن (و آن را بشناس )؛ زيرا ((فقها)) وارثان پيامبران هستند و براى جوينده علم ، آنچه در آسمانها و زمين هست ، حتّى پرنده آسمان و ماهى دريا، طلب آمرزش ‍ مى كنند و فرشتگان ، بال و پر خود را براى جوينده علم پهن مى كنند تا به اين وسيله خشنودى خدا را به دست آوردند)). (39)
14 - پسرم ! از كتمان و پوشاندن علم و دانش ، بپرهيز و آن را از طالبان و شايستگان ، دريغ مدار و در نشر آن مضايقه مكن كه خداوند مى فرمايد:
(اِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما اَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَالْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنّاسِ فِى الْكِتابِ اءُوْلئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاّعِنُونَ ). (40)
((كسانى كه دلايل روشن و وسيله هدايتى را كه نازل كرده ايم ، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان ساختيم ، كتمان مى كنند، خدا آنان را لعنت مى كند و همه لعن كنندگان نيز آنان را لعن مى نمايند)).
و رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:
((اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِى اُمَّتى فَلْيَظْهَرِ الْعالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللّهِ تَعالى وَالْمَلا ئكَةِ وَالنّاسِ اَجْمَعِينَ)). (41)
((هنگامى كه بدعتها آشكار شود، بر عالم لازم است كه علم خود را آشكار سازد، ولى اگر كتمان كند لعنت خدا و فرشتگان و همه انسانها بر او باد)).
نيز فرمود:((حكمت را به غير اهلش ندهيد كه به حكمت ، ظلم شود و از اهلش دريغ نداريد كه به آنان ظلم نماييد)). (42)
15 - پسرم ! بر تو باد به تلاوت آيات قرآن و انديشيدن در معانى قرآن و بجا آوردن اوامر قرآن و اجتناب از آنچه قرآن از آن نهى كرده است و از اخبار و آثار پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) پيروى كن و درباره مطالب بلند آنها كاوش و بررسى داشته باش و آخرين دقت لازم را در فهم معانى آنها انجام بده و من براى تو كتابهاى متعدّدى تحرير كردم و در اختيار تو قرار دادم ، همه اين مطالب كه گفته شد، مربوط به تو است .
در ياد من باش
و اما آنچه سودش با من رابطه دارد و به من مى رسد:
1 - با من عهد كن كه در بعضى از اوقات ، مرا ياد كنى و به من ترحّم نمايى و پاداش ‍ قسمتى از اعمال نيك خود را براى من هديه كنى .
2 - مرا از خاطرت فراموش مكن تا افراد باوفا، تو را به پيمان شكنى و بى وفايى نسبت دهند و بيش از اندازه در ياد من مباش تا صاحبان عزم و اراده قوى ، تو را به عجز و ناتوانى ، نسبت دهند، بلكه در نشستهاى تنهايى و بعد از نمازهايت ، مرا ياد كن .
3 - ديون مرا بپرداز و تعهّدات لازم مرا انجام بده .
4 - به اندازه امكان ، كنار قبرم بيا و مقدارى از قرآن را كنار قبرم بخوان .
5 - هركتابى راكه تاءليف كرده ام ولى قبل از اتمام ، حكم الهى (مرگ ) به سراغم آمد، آنهارا تكميل كرده وازنواقص و خطاها، تهذيب كن ، اين است وصيت من به تو، خداوند بعد از من ، يار و ياور تو است و سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد. (43) (پايان وصيّت )
كتاب حاضر
اين كتاب به نام ((اَلمُستجادُ من كتاب الارشاد)) موسوم شده و خلاصه و برگزيده اى از كتاب وزين ((الارشاد)) تاءليف استاد اعظم شيخ مفيد (متوفاى 413 ه -. ق .) است كه نگاهى گذرا بر زندگى دوازده امام (عليهم السلام ) از امام على ( عليه السلام ) تا حضرت مهدى (عج ) مى باشد، كه در نوع خود، بسيار عميق ، پر مطلب و جالب است .
علاّمه خبير حاج آقا بزرگ تهرانى - رضوانُاللّه عَلَيه - در كتاب نفيس ((الذّريعه ))، درباره اين كتاب ، چنين مى نويسد:((المستجاد من كتاب الارشاد، خلاصه اى از كتاب ارشاد شيخ مفيد (؛ ) است ، من آن را در نجف اشرف در نزد سيد محمّد، سبط حاج سيد حسين كوه كمرى ديدم ، اين كتاب به خطّ ((ابوالخير محمّد بن عيسى بن رفيع امامى )) مى باشد كه وى آن را در تاريخ يازدهم صفر سال 982 هجرى قمرى ، به پايان رسانده و از حواشى و توضيحات كاتب ، استفاده مى شود كه او از علماى برجسته بوده است )).
و در اين نسخه از قول كاتب نامبرده نوشته شده است كه :((اين كتاب از تصنيفات آيت اللّه علاّمه حلّى مى باشد)). و در آخر كتاب ، تاريخ پايان تاءليف اين كتاب ذكر شده است كه ساعت آخر روز دوشنبه چهاردهم ربيع الاوّل سال 682 هجرى قمرى بوده است . (44)
نگارنده گويد: اين كتاب چند سال قبل ، همراه پنج كتاب ديگر كه در يك جلد به قطع جيبى چاپ شده به نام ((مجموعة نفيسة حاوية لرسائل شريفه )) به دستم رسيد.
اين مجموعه ، بنا به دستور فقيد سعيد، حضرت آيت اللّه العظمى سيد شهاب الدّين مرعشى نجفى - قُدِّسَ سِرُّه - توسّط انتشارات بصيرتى در قم ، چاپ و منتشر شده است ، معظم له در مقدّمه اين مجموعه ، در شاءن آن مى گويد:((اين رساله ها و كتابهاى شريف ، از كتب مهم و مورد وثوق است كه قلمهاى بزرگان اسلام و استوانه هاى فقه ، حديث ، تاريخ و رجال ، آنها را به زيور تحرير درآورده است و از درگاه خداى بزرگ ، شكر و سپاس ‍ مى كنم كه توفيق دستيابى به اين مجموعه را يافته ام )).
سپس براى ناشر دعا مى كند كه اقدام به چاپ و نشر آن نموده است .
پس از آن معظم له در تاريخ ماه رمضان 1396 هجرى قمرى پايان مقدمه و مطلب فوق را به امضا ومهر شريف خود مزيّن فرموده است .
متن عربى كتاب حاضر (پنجمين كتاب مجموعه مذكور) داراى 267 صفحه به قطع جيبى است كه به خطّ عبدالرّحيم بن ابى الفضل افشارى زنجانى در نيمه شعبان 1393 هجرى قمرى / 1352 شمسى پايان يافته است .
كتاب ارشاد مفيد
علاّمه بزرگ و استاد اعظم محمد بن محمد بن نعمان حارثى بغدادى معروف به ((شيخ مفيد)) از مراجع بزرگ و رئيس جهان تشيّع در عصر خود بود كه در يازدهم ذيقعده سال 338 يا 336 هجرى قمرى در روستاى ((سويقه ابن بصرى )) از توابع ((عكبرا)) كه در ده فرسخى شمال بغداد، قرار گرفته ، متولّد شد و به سال 413 هجرى قمرى در بغداد درگذشت و قبر شريفش در حرم كاظمين (عليهماالسلام ) مى باشد. او تاءليفات بسيار دارد، يكى از تاءليفات او كتاب شريف ((الارشاد فى معرفة حجج اللّه على العباد)) معروف به ((ارشاد مفيد)) است ، اين كتاب مكرّر چاپ شده است و يكبار در اوايل قرن دوازده هجرى ، توسّط مولا محمد مسيح كاشانى ، معروف به ((مولا مسيحا)) (شاگرد و داماد محقّق حسين خوانسارى ) ترجمه شده و به نام ((تحفة السليمانيّه )) به اسم شاه سليمان صفوى ، به سال 1303 در ايران به چاپ رسيده است . (45) و اخيرا اين كتاب ترجمه شده و در دسترس است .
ذكر مطلب فوق پيرامون كتاب ((ارشاد مفيد)) براى آن بود كه دانسته شود كتاب حاضر، تلخيص و انتخاب با مقدارى تغييرات ، از همان كتاب ارشاد مفيد است كه توسّط علامه حِلّى - قدس سرّه - انجام گرفته و در حقيقت ، اين كتاب منسوب به دو نفر از علماى معتبر و برجسته شيعه است و نظر به اينكه علاّمه حِلّى آن را تهذيب و تكميل كرده ، به نام وى طبع و منتشر شده است .
خدا را شكر كه توفيق ترجمه آن به فارسى ، نصيبم شد و به اين افتخار نايل شدم كه زبان و قلمم همواره پيرامون زندگى محمّد و آل محمّد - صلوات اللّه عليهم اجمعين - به كار افتد و خوشه چين خرمن فضايل آنان باشم .
يادآور مى شوم كه گاهى عبارات كتاب ، نياز به توضيح داشت كه در پاورقى و گاهى در متن ميان پرانتز، به آن پرداخته شد. و نيز يادآورى مى شود چنانكه مؤ لف معظم (علاّمه حِلّى ) كرارا خاطرنشان كرده اند، بناى اين كتاب بر اختصار است ، از اين رو در مورد شهادت امامان (عليهم السلام ) غالبا به ذكر تاريخ رحلت آنان اكتفا شده ، به اينكه همه آنان جز حضرت مهدى - سَلاُاللّه عَلَيه - يا با شمشير و يا با زهر، به شهادت رسيدند و اين از درسهاى بزرگ زندگى آنان است كه در راستاى دين همواره به مبارزه با طاغوتيان برخاستند و هيچ گاه تسليم ظلم و ستم نشدند تا اينكه در اين راه به شهادت رسيدند. به هرحال ، بايد گفت : اين كتاب فهرستى گذرا بر زندگى دوازده امام (عليهم السلام ) است .
مطلب ديگر اينكه : چون مؤ لّف كتاب ، از مراجع و رجال بزرگ جهان تشيّع است و همانند فروغى تابان در پيشانى فرهنگ اسلام ، مى درخشد، شرح مختصرى از زندگى او را در مقدمه آورديم تا از زندگى فرهنگ ساز او نيز بهره مند گرديم .

قم - محمد محمدى اشتهاردى
جمادى الاولى 1409 - ديماه 1367

fehrest page

back page