next page

fehrest page

back page

766 - سيره شيخ مرتضى انصارى (ره )  
در شرح احوال مرحوم شيخ انصارى آورده اند كه ؛از جمله عاداتش ‍ خواندن زيارت عاشورا بوده كه هر روز، دو بار صبح و عصر آن را مى خواند و بر آن بسيار مواظب مى نمود. بعد از وفاتش كسى او را در خواب ديد و از احوالش پرسش كرد؛در جواب سه مرتبه فرمود: عاشورا، عاشورا، عاشورا،.
767 - سيره ميرزاى قمى  
اين مرد بزرگ ، هرگز نماز شب و زيارت عاشورا و نماز جماعت را ترك نكرده ، و هرگاه به مسجد نمى رفت ، در منزل با زن و فرزند خود نماز جماعت مى خواند. بسيار با انصاف بود و با افراد مستمند مواسات مى ورزيد. و در اصلاح امور مسلمان ها، اهتمامى عجيب داشت . حاكم شهر خوانسار دستور داد مخصوص وى ، يك مسجد جامع ساختند كه هميشه نماز جمعه و جماعتش در آن مسجد برپا مى شد.
768 - سيره شهيد قدوسى  
شهيد آيت الله قدوسى (ره ) به خاندان عصمت و طهارت عشق مى ورزيدن ، به زيارت جامعه و عاشورا، و توسل به خاندان پيغمبر و شركت در جلسات روضه و سوگوارى حضرت سيدالشهداء عليه السلام مقيد بود.
مرحوم قدوسى مى فرمود: علامه طباطبايى ، به اين معنا تاكيد دارد و در ايام محرم و صفر، زيارت عاشورايش ترك نمى شود و به زيارت جامعه اهتمام دارد.
769 - دريافت علوم خاص  
يكى از دوستان مرحوم قدوسى مى نويسد.
... ظاهرا ايشان نسبت به زيارت عاشورا مواظبت داشت . چون ، موقعى كه دادستان كل بود، من در خواب ديدم كه بر اثر خواندن زيارت عاشورا، به ايشان علوم خاصى داده شده ، وقتى به ايشان عرض كردم ، متاثر شد و گفت : مدتى است توفيق پيدا نكرده ام . و اى براثر كثرت كارشان در دادستانى بود، و آن كارها را اولى مى دانست ، از اين رو بود كه فرمود: مدتى است كه به خواندن زيارت عاشورا موفق نشده ام .
770 - سيره ميرزاى محلاتى  
مرحوم ميرزاى محلاتى سى سال آخر عمرش ، زيارت عاشورا را ترك نكرد و هر روز كه به سبب بيمارى يا امرى ديگر نمى توانست بخواند، نايب مى گرفت .
771 - رفع بيمارى و بلا  
شهيد دستغيب مى نويسد. از مرحوم آيه الله چ حاج شيخ عبدالكريم حايرى نقل شده است : اوقاتى كه در سامراء مشغول تحصيل علوم دينى بودم ، اهالى سامراء به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده اى مى مردند.
روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى ، عده اى از اهل علم جمع بودند، ناگاه مرحوم آقاى ميرزا محمد تقى شيرازى تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه ؟
همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلى .
فرمود: من حكم مى كنم كه شيعيان ساكن سامراء از امروز تا ده روز، همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند، و ثواب آن را به روح نرجس خاتون ، والده ماجده حضرت حجه ابن الحسن عليه السلام هديه نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند.
از فرداى آن روز تلف شدن شيعه موقوف شد و همه روزه ، تنها عده اى از سنى ها مى مردند به طورى كه بر همه آشكار گرديد. برخى از سنى ها از آشنايان شيعه خود پرسيدند؛سبب اين كه ديگر از شما كسى تلف نمى شود چيست ؟ به آنها گفته بودند زيارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها هم برطرف گرديد.
در منزل ميرزاى شيرازى در كربلا ايام عاشورا، روضه خوانى بود و روز عاشورا به اتفاق طلاب و علما به حرم حضرت سيدالشهداء و حضرت اباالفضل مى رفتند و عزادارى مى نمودند. عادت ميرزا اين بو كه هر روز در غرفه خود، زيارت عاشورا مى خواند، سپس پايين مى آمدند و در مجلس ‍ عزا شركت مى كرد. يكى از بزرگان مى گويد: روزى خودم حاضر بودم كه پيش از وقت پايين آمدن ، ناگاه ميرزا با حالت غير عادى و پريشان و نالان آمد و داخل مجلس شد و فرمود: امروز بايد از مصيبت عطش حضرت بخوانيد.
772 - مداومت به خواندن زيارت عاشورا  
يكى از بزرگان مى فرمود: مرحوم آيه الله حاج آقا حسين خادمى و حاج شيخ عباس قمى و حاج شيخ عبدالجواد مداحيان روضه خوان امام حسين را در خواب ديدم كه در غرفه اى از عرفه هاى بهشت دور يكديگر جمع بودند. از آيه الله خادمى احوالپرسى كردم و گفتم :
با هم بودن شما يك آيه الله و آقاى حاج شيخ عباس قمى يك محدث و حاج شيخ عبدالجواد روضه خوان امام حسين عليه السلام چه مناسبتى دارد كه با يكديگر يك جا قرار گرفته ايد؟
جواب دادند: ما همگى مداومت به زيارت عاشورا داشتيم و در مقدار خواندن زيارت عاشورا مثل هم بوديم .
773 - توسعه رزق و روزى  
عالم جليل و زاهد مسلم حاج آقاى شيخ عبدالجواد حايرى مازندانى فرمود:
روزى كسى آمد خدمت خلد مكان شيخ الطائفه زين العابدين مازندرانى (ره ) شكايت از تنگى معاش خود كرده ، شيخ به او فرمود: برو حرم حضرت ابا عبدالله عليه السلام زيارت عاشورا بخوان رزق و روزى به تو خواهد رسيد اگر نرسيد بيا نزد من ، من خواهم داد.
آن بنده خدا رفت . بعد از زمانى آمد خدمت آقا،آقا فرمود: چه كار كردى ؟ گفت : در حرم مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم كه كسى آمد و وجهى به من داد و در توسعه قرار گرفتم .
774 - بهترين عمل براى سفر آخرت  
مرحوم آيه الله سيد محمد حسين شيرازى نوه مرحوم آيه الله العظمى ميرزاى شيرازى بزرگ بعد از وارد شدن به ايران و مسدود شدن راه عراق در اثر جنگ جهانى دوم به اينجا آمد و براى خانواده اش كه در نجف بودند، فوق العاده ناراحت مى شود مراجعه مى كند به كسى كه ارتباط با ارواح برقرار مى كرده - نه به وسيله هيپنوتيزم ... دو سوال مى كند مطابق با واقع جواب مى آيد، علاقمند مى شود، سوال سوم مى كند: بهترين عمل براى سفر آخرت چيست ؟ بعد از موعظه ها چنين جواب مى آيد بهترين عمل براى سفر آخرت چيست ؟ بعد از موعظه ها چنين جواب مى آيد بهترين عمل براى سفر آخرت زيارت عاشورا است . بدين جهت مرحوم آيه الله سيد محمد حسين شيرازى تا آخر عمر ملتزم و مداوم به زيارت عاشورا بود.
775 - رفع گرفتارى  
يكى از علما و حجج اسلام و از ذريه رسول الله صلى الله عليه و آله در يادداشتهاى خود چنين فرموده بود: شبى از طريقى به من الهام شد كه مبلغ هزار تومان ببر درب مغازه يكى از بندگان خدا كه مرد محترمى از اهل اصفهان است و نخواسته اسمش گفته شود) صبح متحير بودم چه كنم ، آيا آنچه فهميدم صحيح است يا نه و نمى توانستم چقدر پول دارم ؟ وقتى مراجعه كردم ديدم موجودى من چهل پنج هزار تومان است ، اول وقت رفتم درب مغازه آن آقا كه از محترمين شهر بود، ديدم دو نفر درب مغازه او ايستاده اند، به آن آقا گفتم : من با شما كارى دارم ، مى خواهم باهم برويم جايى و برگرديم .
گفت : بسيار خوب .پيامبر من ايشان را بردم مسجدالنبى واقع در خيابان جى ، آنجا عمله و بنا كار مى كردند، لب ايوان طرف قبله نشستم .
من به ايشان گفتم : من مامور هستم گرفتارى شما را اصلاح كنم ، مشكلى دارى بگو، هرچه اصرار كردم نگفت ، بالاخره آن مبلغ را به ايشان دادم ولى نگفتم چقدر است . ايشان بى اختيار به گريه افتاد و گفت :
من چهل و پنج هزار تومان قرض داشتم ، چهل زيارت عاشورا نذر كردم بخوانم و امروز بعد از اذان آخر آن را خواندم و از آقا ابى عبدالله الحسين عليه السلام خواستم رفع گرفتايم شود كه بحمدالله گره باز گرديد.
776 - شفاى بيمار  
يكى از فاميلهاى نزديك آقا سيد زين العابدين ابرقويى سخت دچار دل درد مى شود تا حدى كه خون از گلوى او بيرون مى آيد، دكترها مايوس شده و دستور حركت به تهران و عمل جراحى را خبر دادند، خبر را به آقا سيد زين العابدين رساندند و درخواست دعا و توسل نمودند، ايشان به فرزندان خود دستور دادند وضو بگيرند و در ميان آفتاب مشغول زيارت عاشورا بشوند، و شفاى او را بخواهند و خود ايشان هم مشغول مى شوند، پس از ساعتى ناگهان از اطاق خود بيرون آمده و گفتند: شفا حاصل شد، برخيز و مژده دهيد به مادرتان كه خداوند برادرت را شفا داد.
يكى از علماى اصفهان كه از ملازمين ايشان بودند گفتند:
آقاى سيد زين العابدين ختم زيارت عاشورا برداشته بودند براى كمالات نفسانى و رسيدن به درجه يقين ، بدين جهت آن حالات براى ايشان پيدا شده بود.
777 - تعليم زيارت عاشورا  
علقه بن محمد حضرت مى گويد: به امام باقر عليه السلام گفتم : به من دعايى تعليم بده كه با آن دعا در اين روز (عاشورا) هنگامى كه زيارت مى كنم او را (امام حسين (ع )) بخوانم . و دعايى تعليم بده كه با آن دعا، هنگامى كه او را از نزديك يا هنگامى كه از خانه ام و از راه دور (و به قصد زيارت بدان سو) اشاره مى كنم ، بخوانم .
حضرت فرمود: ايى علقه ! پس از آن كه به آن حضرت با سلام اشاره كردى ، دو ركعت نماز بخوان و پس از آن اين قول (متن زيارت ) را مى خوانى . پس ‍ هنگامى كه اين زيارت را خواندى در حقيقت او را به چيزى خواندى كه هر كس از ملايكه كه بخواهد او را زيارت كند به آن مى خواند. و خداوند براى تو هزار حسنه مى نويسد و از تو هزار هزار سيئه محو مى كند، تو را هزار هزار درجه بالا مى برد، جزو كسانى مى باشى كه در ركاب حضرت به شهادت رسيدند، حتى در درجات آنها هم شريك مى شوى و براى تو ثواب هر پيامبر و رسولى و هر كس كه حسين عليه السلام را از زمان شهادتش تا به حال زيارت كرده ، را مى نويسند.
مى گويى : اسلام عليك يا ابا عبدالله ...
پس از نقل زيارت مى فرمايد: يا علقمه ان استطعت ان تزوره فى كل يوم بهذه الزياره من دهرك فافعل . فلك ثواب جميع ذلك ان شاء الله : اى علقمه ! اگر توانستى هر روز از عمرت آن حضرت را با اين زيارت ، زيارت كنى ، اين كار را انجام بده ، پس براى تو ثواب تمام اين زيارت است .

فصل بيست و هشتم : بركات توسل به امام حسين (ع ) 
778 - مژده در توسل به حسين  
همگى به سوى وسايل نجات بخش حسين عليه السلام بشتابيد! بشارتتان باد كه در توسل به او يك مژده خوشحالى كننده و شگفت آور و يك نعمت پر شكوه و يك لطف بسيار بزرگ ديگرى از جانب خداست و آن اين است كه در توسل به آن حضرت ويژگى و آثارى است كه به جهاتى چند، سر آمد همه اسباب و وسايل نجات و برتر از همه كارهاى شايسته است .
براى نمونه :
1 - بالاترين ثمره انجام كارهاى شايسته ، نجات از آتش دوزخ است ، ولى ثمره توسل به آن حضرت و زيارت عارفانه او سرآمد آن است ، چرا كه در پرتو آنها نه تنها خود زائر و سوگوار از آتش نجات پيدا مى كند، بلكه نجات ديگران هم مى تواند باشد.
2 - نتيجه نهايى انجام كارهاى شايسته ، ورود به بهشت پرطراوت و زيباست ، اما ثمره زيارت او و ارادت به او، سر آمد اين است ، چرا كه نه تنها فرد مى تواند در پرتو آنها به بهشت وارد گردد، بلكه مى تواند ديگرى را نيز بدانجا ببرد.
3 - ثمره نهايى انجام كارهاى شايسته اين است كه فرد به واسطه آن ، بهره اى از حوض كوثر خواهد داشت و از آن سيراب خواهد شد.
4 - ثمره نهايى اعمال صالح اين است كه : كفه ميزان اعمال انجام شده انسان در كارنامه زندگى اش بالا مى رود و انسان كارنامه اش را از سمت راست خويش دريافت و آن را مفتخرانه مى خواند.
اما توسل و زيارت آن حضرت سر آمد آن است ، چرا كه گاه به واسطه آن در كارنامه انسان ، اعمال برترين عبادت كنندگان يعنى اعمال پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله را مى نويسند.
5 - ثمره نهايى انجام كارهاى شايسته اين است كه : روز قيامت ميان تو و پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله . جدايى نمى افتد و مى توانى او را در بارگاها الهى به شفاعت بخوانى و اين نيز از زيارت حسين عليه السلام دريافت مى گردد، چرا كه اگر زائر عارف آن حضرت باشى ، پيامبر در روز رستاخيز ضمن جستجو از حالت ، تو را خواهد يافت و دستت را خواهد گرفت و از مراحل هراس آور رستاخيز نجات خواهد داد.
6 - ثمره نهايى كارهاى شايسته ، رسيدن به بهشت پرطراوت و حوريان زيباى بهشت است . در برخى روايات مربوط به آن حضرت آمده است كه :
سوگوار با معرفت او، زير عرش خدا و در مصاحبت با حسين عليه السلام قرا مى گيرد و با او سخن مى گويد و از اين همدمى و همنشينى چنان مفتخر مى گردد كه پذيرش دعوت حوريان بهشت و اظهار مهر و محبت آنان را به خاطر مصاحبت با آن حضرت بى پاسخ مى گذرد و همدمى پيشواى محبوب خويش را بر مى گزيند.
7 - ثمره نهايى بالا رفتن درجات خوبان اين است كه : رتبه و درجه فرد، به درجه ايمان آورندگان به خدا مى رسد.
اما توسل و تمسك عارفانه به آن حضرت ، سر آمد اين ارتقاء درجه است . چرا كه به جايى ارتقاء مقام مى يابد كه به نوعى با برترين پيام آوران خدا همدم و با امير مومنان عليه السلام همنشين مى گردد و بر سفره نعمت و احسان آنان بهره ور مى گردد.
8 - ثمره نهايى اعمال صالح ، به دست آمدن رضوان خداست كه بزرگتر و پرشكوه تر از باغهاى زيبا و پرطراوت بهشت است و توسل عارفانه به حسين عليه السلام سر آمد اين شكوه و عظمت است ، چرا كه گاه انسان با اخلاص بدين وسيله به جايى مى رسد كه طرف خطاب و سخن خدا در اوج عرش مى گردد. (828)و افتخارى اينگونه به او ارزانى مى شود.
9- ثمره نهايى دست آورد تو براى پس از مرگ ، ممكن است اين باشد كه بهترين همسايه ات بدنت را غسل دهد و با خالص ترين مال حلالت ، تو را كفن كنند و يكى از دانشمندان صالح و با تقوا، بر پيكر نماز گذارد..
اما در تمسك به وسايل نجات بخش حسين عليه السلام به جايى مى توانى تقرب يابى كه فرشته وحى به همراه انبوه فرشتگان مقرب بر پيكر تو نماز گذارند و با كفن هاى بهشت ، پيكرت را كفن كنند و به حنوط بهشتى حنوط، نمايند. (829)
10 - بالاترين آثار خير و كار شايسته اى كه به فرد صالح و درستكار پس از انتقال از اين جهان به جهان ديگر مى رسد و بهترين باقيات صالحات كه ممكن است مدت طولانى براى او مفيد افتد، اين است كه فردى به نيابت او، كار شايسته و سنت پسنديده اش را دنبال كند يا از كارهاى شايسته مردم به روح او هديه شود كه در صورت انجام درست كارها، تازه يك دهم از ثواب كارها به حساب او واريز مى گردد.
يا ممكن است فردى از صدقات جارى خويش همانند دانش مكتوب و يا آبرسانى به نفع مردم يا ساختن مسكن و پل يا تربيت فرزند صالحى كه براى پدر بخشايش خداى را بخواهد؛بهره ور گردد؛كه به طور طبيعى اين صدقات جارى بيش از يكصد يا يكهزار سال نمى تواند دوام بياورد، چرا كه روزگار پيوسته در حال تحول و دگرگونى است .
اما در توسل عارفانه و عاشقانه به حسين عليه السلام اين اثر، جاودانه است كه فرشتگان پس از مرگ انسان ، نيابت او را در انجام كار شايسته و سنت پسنديده اش به عهده مى گيرند و با انجام آن كارها ثوابش را به روح او اهدا مى كنند و تمام پاداش آنان در كارنامه زندگيش مكتوب مى گردد و آفت را به روح او اهدا مى كنند و تمام پاداش آنان در كارنامه زندگيش مكتوب مى گردد و آفت و دگرگونى زمان و مكان هم دامن آن را نمى گيرد. (830)
11 - بالاترين ترقى و تكامل تو، در پرتو انجام كارهاى شايسته اين خواهد بود كه در زمره بندگان صالح و شايسته او درآيى .
اما در توسل و اقتداى به حسين عليه السلام اثرى است كه انسان را نه زمره فرشتگان مقرب ، بلكه در زمره پيشوايان و بزرگان فرشتگان قرار مى دهد. اين واقعيتى است كه در روايات برآنند كه در آينده نزديك خواهد آمد.
12 - آخرين ثمره كارهاى شايسته اين است كه : انجام هر كار شايسته اى سرانجام پاداش معلوم و مشخص و قابل تصورى براى عامل آن به بار مى آورد، اما توسل و اقتداى آگاهانه و عاشقانه به حسين پاداشش بى نهايت و غير قابل تصور است ؛چرا كه با همه پاداش و مراتب والا و درجات بلندى كه در روايات براى انسانها در اقتدا و توسل به حسين عليه السلام برشمرده اند، هرگز براى اين درجات حدى كه فراتر از آن نخواهد بود، بيان نشده است و اين نشانگر آن است كه ترقى و تكامل در آستان حسين عليه السلام تا جايى ميسر است كه جز خداى نداند.
اين ترسيم فشرده اى از جلوه هايى از الطاف خاص خدا به پيشواى شهيدان و به بركت نور وجودش به كسانى است كه به او اقتدا و توسل نمايند.
779 - اثر توسل  
در پرتو توسل و اقتداى به آن حضرت ، مى توان به مرثيه اى از مراتب بندگان شايسته و خالص و با ايمان و تقوا پيشه و پارسا و خائف او، نايل آمد و نيز همانگونه كه مى توان در پرتو توسل به او، به مراتب و درجات همه بندگان خدا كه بر شمرديم ، پر كشيد. مى توان به پاداش انواع و اقسام عبادتها نيز همچون نماز، روزه ، زكات ، حج ، عمره ، جهاد، مرزدارى ، انواع وقف و صدقه ، واجبات و مستحبات و نيز پاداش برترين و بالاترين درجات نيت پسنديده و پاداش عبادت يك عمر، بلكه عبادت همه روزگاران ، دست يافت . (831)
780 - بخشش همه گناهان  
در پرتو وسائل نجات بخش آن حضرت ، مى توان به رتبه و مقام بندگان گناهكارى رسيد كه با توبه و بازگشت خالصانه به سوى خدا، به جايى اوج گرفتند كه مورد بخشايش او قرار گرفتند و به آنان خطاب شد كه :
قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ... . (832)
هان ! اى بندگان من كه بر زيان خويش اسراف كرده ايد، از رحمت خدا نوميده نشويد چرا كه او همه بندگان را مى بخشايد.
و اين مقام با سوگوارى عارفانه بر حسين عليه السلام و زيارت خالصانه و عاشقانه او، حاصل مى شود؛چرا كه اين دو، نه تنها باعث بخشايش گناهان گذشته انسان مى شود، بلكه گاه گناهان آينده را هم مى بخشايد و نه تنها موجب بخشايش گناهان پدر و مادر انسان مى گردد، بلكه گاه گناهان همه كسانى را كه دوست بدارى . (833)
781 - اينك دلت سراى اوست .  
در پرتو توسل عارفانه به حسين (ع ) مى توان به پاداش پرشكوهى ، همانند پاداش سيراب ساختن اردوگاه توحيدى حسين در روز عاشورا دست يافت .
در روايات آمده است كه :
هر كسى در روز عاشورا، در كنار حرام او، تشنگان را سيراب سازد، همانند كسى است كه در روز عاشورا به اردوگاه حسين عليه السلام آب رسانده است . (834)
اينك آيا دوست مى دارى كه اردوگاه تشنه آن حضرت را با اينكه عاشورا نيست و در كنار حرام او قرار ندارى ، سيراب سازى ؟
اينك آيا دوست مى دارى كه اردوگاه تشنه آن حضرت را با اينكه عاشورا نيست و در كنار حرم او قرار ندارى ، سيراب سازى ؟
فكل موضع يرى قبره
و كربلا كل مكان يرى .
آرى ! اگر شرايط جانسوز اردوگاه حسين عليه السلام را در انديشه ات مجسم ساختى و بر بيدادى كه در راه حق و عدالت بر او رفت ، قلبت شعله ور شد، اينك سراى دلت حرم اوست و تو با اين سوگوارى خالصانه در حقيقت حسين عليه السلام و اردوگاه و خاندان و كودكانش را با قطرات زلال اشك ديدگانت ، سيراب ساخته اى . (835)
782 - شتافتن به سوى مغفرت  
اين نداى ملكوتى است كه :
... فاستبقوا الخيرات ... (836)
هان اى انسانها! به سوى نيكى ها بشتابيد.
و با شتافتن به كوى حسين عليه السلام سريع ترين بخشايش حاصل خواهد آمد، چرا كه در سوگوارى بر اوست كه به مجرد حلقه زدن اشك محبت و معرفت در چشم ، همه گناهان انسان مورد بخشايش قرار مى گيرد و در زيارت او نيز به مجرد نيت و آهنگ و تصميم زيارت آن حضرت .
783 - وسيله نجات بخش  
مراحل مختلف مرگ و عالم برزخ نيز، با توسل عارفانه و عاشقانه به حسين عليه السلام آسان مى گردد، چرا كه از وسايل نجات بخش آن حضرت يكى هم نثار اشك بر او و دگرگون شدن حال به هنگام به ياد آوردن ، سياست ناجوانمردانه رژيم سياه كار اموى با اوست و از خواص اين توسل آن است كه پيامبر و امامان نور عليه السلام در آستانه مرگ بر بالين چنين انسان پاكباخته اى حاضر، و ضمن درود و تحيت بر او، بشارت به نجات و فلاح او مى دهند و از اين بشارت به گونه اى خوشحال و شادمان مى گردد كه اثر شادمانى تا روز رستاخيز در اعماق قلبش موج مى زند و به واسطه آن همه نداها و خطابهاى تكوينى ، لحظات احتضار و عالم برزخ بر او آسان مى گردد و اينگونه نجات مى يابد. (837)(838)
784 - توسل به نام مقدس امام حسين (ع )  
مرحله خطابهاى غضب آلوده و به ستوده آورنده اى است كه طى آن فرمان بازداشت ، كيفر، به بنده و زنجير كشيدن و به دوزخ افكندن گناهكاران زشت كردار، صادر مى شود و نجات اين مرحله سخت نيز با توسل و اقتداى عارفانه و خالصانه بر حسين عليه السلام نه تنها ممكن است ، بلكه همه آنها را مى توان به نداهاى مهر و محبت تبديل ساخت .
دليل اين سخن آن است كه خود پيامبر عليه السلام ضمانت ملاقات زائر عارف و وظيفه شناس حسين عليه السلام را نمود و وعده داد كه :
من تعهد مى كنم كه در روز رستاخيز ضمن ملاقات با زائر حسين عليه السلام دستش را بگيرم و از مراحل هول انگيز و سختى هاى قيامت ، نجاتش ‍ بخشيدهه و او را به بهشت در آورم .
با اين بيان در روز قيامت و در آستانه رستاخيز و به هنگامه خطاب خدا بر كيفر و عذاب گناهكاران ، به بركت توسل عارفانه و خالصانه بر حسين عليه السلام به اين اكتفا نمى شود كه اين خطابها از زائران و سوگواران او برداشته شود، بلكه فراتر از اين خواند بود و اين محبت عميق به او و زيارت عارفانه او... و به صورت كارهاى شايسته جاودانه و اعمال قبول شده اى در خواهد آمد كه همواره به حساب انسان واريز مى گردد.
آرى ! به وسيله حسين عليه السلام دوزخ خاموش و دروازه بزرگ بهشت كه به نام قدس اوست ، گشوده مى شود و به وسيله او ورود از هر درى از دربهاى بهشت ، ميسر مى شود، چرا كه او باب بهشت است و كليد دربهاى آن . و اوست كه باعث مسدود شدن طبقات مختلف جهنم است .
فصل بيست و نهم : قداست تربت پاك كربلا. 
785 - زيارتگاه پيامبر (ص )  
همه پيام آوران خدا، شهادتگاه حسين عليه السلام را پيش از شهادت و دفن پيكر مطهرش زيارت كردند. در روايت است كه : تمامى پيامبران ، كربلا را زيارت نموده و يا بدانجا سير داده شده اند. (839)
همانگونه كه خود پيامبر گرامى فرمود: مرا به نقطه اى سير دادند كه نامش ‍ كربلا بود. (840)
همه آنان تا روز رستاخيز، در فرصت هاى ويژه اى آن حضرت را زيارت مى كنند، از آن جمله : شبهاى قدر و شب پانزدهم شعبان ، از اوقات زيارتى او از سوى پيامبران خداست . (841)
786 - قداست تربت امام حسين (ع )  
او در سرزمين كربلا، در آن بيابان خشك و بى آب به شهادت رسيد. كربلا فرودگاه حسين بود و سرزمين آن در برگيرنده پيكر حسين عليه السلام و ياران و فرزندان اوست .
مراسم شب عاشوراى حسين و يارانش در آن سرزمين برگزار شد. صداى زمزمه مناجات او و ياران و اهل خانواده اش آن منطقه و آن سرزمين را عطر آگين كرده بود. فرياد حق طلبى حسين عليه السلام ، صداى هل من ناصر حسن ، حق گويى هاى حماسه آفرين حسين عليه السلام ، احتجاجات خدا پسندانه حسين ، نصايح و مواعظ او در روز عاشورا و قبل از آن همه و همه در آن سرزمين است .
و از همه مهم تر كدام سرزمين است كه آن همه خون هاى مقدس و به راه خدا ريخته ، و تواءم با خلوص و اخلاص را در خود ذخيره داشته باشد؟ و كدام سرزمين است كه آن همه پيكرهاى مقدس شهيدان و آن همه ثارالله را در خود جاى داده باشد.
پس آن سرزمين به بركت خون مظلومان تاريخ مقدس است ، خاك و تربت آن نيز قداست يافته است . آنچنان كه خداى در تربت او شفا قرار داده است ، و خاك او را حرز و پاسدار جان ها به حساب آورده است .
همچنان خاك او سجده گاه عاشقان است و مهر و تسبيح عبادت كاران است و كام كودكان نوازد شيعى در ولايت با تربت حسين متبرك و آشنا مى شود و هم در طول مدت عمر يك شيعى ، خاك كربلايش مهر نماز است و در حين دفن زينت بخش كفن و مايه آرامش و امان ميت است . على عليه السلام در گذر از آن سرزمين ، در واقعه صفين فرمود: واها لك ايتها التربه ، ليحشرن منك اقوم يدخلون الجنه بغير حساب ؛
خوشا به سعادت تو اى خاك پاك كربلا! از تو قومى محشور مى شوند كه بدون حساب وارد بهشت مى گردند.

787 - ويژگى هاى تربت حسينى  
خداوند بر سرزمين مقدس كربلا و تربت پاك آن حضرت امتيازاتى قرار داد:
1 - تربت پاك او را بر كعبه برترى و شرافت بخشيد. (842)
فمن حديث كربلا و الكعبه
لكربلا بان علو الرتبه .
برخى كربلا را برتر از نجف ارزيابى كرده اند با اينكه مرقد مطهر امير مومنان عليه السلام را استثنا كرده و آن را از نظر فضيلت و قداست ، همپايه تربت امام حسين عليه السلام نگريسته اند.
2 - در روايت از امام باقر عليه السلام آمده است كه :
خداوند اين سرزمين مبارك را بيست و چهار هزار سال پيش از آفرينش ‍ كعبه پديد آورد و بدانجا نظر رحمت افكند و بركت بخشيد. (843)
3 - و نيز با اسناد بسيارى روايت شده است كه اين سرزمين پيش از آفرينش ‍ موجودات به ارده آفريدگارش ، مقدس و مبارك بود و همچنان خواهد بود تا خداوند آن را برترين نقطه بهشت سازد و بهترين مسكن و جايگاه براى دوستانش را، در آن قرار دهد.
(844)
4 - خداوند، اين تربت پاك را چشمه اى از چشمه هاى بهشت و نهرى از نهرهاى جارى آن قرار داد. (845)
5 - از سيد الساجدين عليه السلام است كه : در آستانه رستاخيز، آن گاه كه زمين به سخت ترين لرزهايش ، لرزانده شود و به سختى به حركت آيد، اين سرزمين با بركت با همان صافى و گستردگى اش بالا مى رود و از بهترين و زيباترين باغ ، از باغهاى بهشت مى گردد. و در ميان همه بوستانهاى بهشت مى درخشد، درست بسان ستاره درخشنده اى در ميان ستارگان ، به گونه اى كه درخشندگى اش ديدگان بهشتيان را خيره مى سازد و در همان حال فرياد شادمانه سر مى دهد كه :
هان ! منم سرزمين مقدس خدا! سرزمين پاك و پربركتى كه پيكر پاك و بارگاه ملكوتى سالار شهيدان و سرور جوانان اهل بهشت را در بر داشتم .
(846)
6 - اين خاك پاك ، به گونه اى است كه ذكر گفتن با تسبيح ساخته شده از آن ، ثواب ذكر و استغفار را تا هفتاد برابر افزايش مى دهد. (847)
7 - به دست داشتن تسبيح ساخته شده از اين خاك و گرداندن بدون ذكر آن ، پاداش ذكر خدا دارد (848)و بدين گونه تسبيحى كه به جاى صاحب آن ، ذكر خدا گويد و پاداش ذكر خدا براى گرداننده اش بياورد، چقدر ارزشمند است .
8 - هنگامى كه فردى تسبيح ساخته شده از تربت پاك او را به دست گيرد و صبحگاهان بگويد:
اللهم انى اصحبت اسبحك و امجدك و احمدك و اهللك بعدد ما ادير به سبحتى . .
خدايا! در اين صبحگاه تو را به مقدار گردش اين تسبيح سپاس ، تمجيد و ستايش مى كنم و تو را به وحدانيت مى خوانم .
به بركت تربت امام حسين عليه السلام تا هنگامى كه در دست اوست ، ثواب ذكر خدا برايش نوشته مى شود. (849)

9- سجده بر خاك كربلا، حجابهاى پديد آمده از گناه را دريده ، (850)زنگارهاى دل را زدوده ، موانع قبولى اعمال و استجابت دعا را كنار زده ، زمين را نور باران مى سازد.
و اينكه آيا اين فضيلت تنها در سجده بر تربت پاك اوست و يا شامل مهرهاى ساخته شده از خاك معمولى آنجا نيز مى شود؟ ديدگهاى متفاوت است ، اما در روايت است كه : امام صادق عليه السلام مقدارى از آن تربت مقدس را در يك ظرف مخصوصى به همراه داشت كه آن را مى گسترانيد و بر آن سجده مى كرد. (851)
و اين كار و دلايل ديگر نشانگر آن است كه اين فضيلت و برترى بر تربت پاك اوست نه ديگر مصنوعات ساخته شده از خاك عادى آن سرزمين مقدس .
10 - خوردن خاك ، تحريم شده است و در روايت آمده است كه بسان خوردن گوشت خوك است . (852)و كسى كه بر اثر خوردن خاك بميرد بر او نماز نمى گذارند با اين وصف تربت امام حسين عليه السلام براى شفا استثناء شده است . (853)البته تربت امام حسين عليه السلام و دريافت اثرات آن در گرو تهيه آن از جاى مناسب و چگونگى نگهدارى و خوردن آن و از همه مهمتر، درون و نيت پاك و خداجويانه داشتن ، ضرورى است .
يكى از شيعيان مى گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم : برخى از تربت پاك حسين عليه السلام برمى دارند و از آن نتيجه دلخواه خويش را مى گيرند و برخى از همان تربت بر مى دارند و سودى نمى برند، رمز اين كار چيست ؟
حضرت فرمود: سوگند به خدايى كه جز او خدايى نيست ، از اين تربت پاك ، انسان صادق و خالصى كه به صاحب قبر و خداى او معتقد است بر نمى دارد، جز اينكه همان را كه مى نگريسته است ، دريافت مى دارد. (854)
و نيز نگهدارى آن به صورت سربسته توصيه شده است ، چرا كه در صورت عدم رعايت شرايط نگاهدارى تربت ، كه يكى سربسته بودن آن است باعث مى شود تا شياطين آن را مسح كنند و اثر آن را زايل گردد. (855)
11 - با خود داشتن تربت پاك آن حضرت ، اگر با نيت مصون ماندن از خطرات و بلايا باشد، موثر است و همانگونه كه در روايت آمده است : پناهگاهى است مطمئن . 12 - قرار دادن آن در ميان اجناس و كالاهاى تجارتى طبق روايت ، آن را پر بركت مى سازد. (856)
13 - در روايت آمده است كه : كودكانتان را با تربت مقدس او كام برداريد. چرا كه ايمنى بخش آنان خواهد بود. (857)
14 - به هنگامى كه از آن تربت مقدس به هرماه ميت ، در قبر گذراند، ايمنى بخش او خواهد بود. (858)
(859)
در روايتى آمده است كه : زنى مرتكب فحشا مى گشت و كودكان خود را كه ثمره گناه او بودند، مى سوزانيد. هنگامى كه مرد و جسدش را در قبر نهادند، زمين پيكر او را نپذيرفت و بارها بيرون انداخت ، با راهنمايى يكى از ائمه عليه السلام اندكى تربت حسين (ع ) به همراه بدن در قبر نهادند كه ديگر بيرون نينداخت . (860)
15 - مخلوط ساختن حنوط به اين تربت مطهر توصيه شده است . (861)
16 - دفن ميت در آن سرزمين ، باعث مى شود كه شرايط ورود به بهشت فراهم گردد. (862)
17 - حوريان بهشتى از فرشتگانى كه به زمين فرود مى آيند، از اين تربت مطهر براى تبرك جستن بدان ، هديه مى طلبند. (863)
18 - فرشتگان از اين تربت معطر، به پيامبر گرامى هديه آوردند و پيامبر از آن براى خويش برداشت و حسين عليه السلام نيز پيش از شهادت از اين هديه براى خود برداشت كه در اين مورد روايت خواهد آمد.
19 - بر اساس روايت معتبرى ، در اين سرزمين پيش از شهادت حسين عليه السلام دويست پيامبر و دويست جانشين پيامبر و دويست تن از نوادگان پيامبر به شهادت رسيده ، در آنجا خفته اند. (864)
20 - بوييدن خاك اين سرزمين ، باعث جريان يافتن سيلاب اشك مى گردد و شگفت اين است كه پيش از شهادت آن حضرت نيز اين مساله براى پيامبر و خود حسين عليه السلام تحقق يافت و آن دو بزرگوار با بوييدن آن تربت پاك ، اشك ، از ديدگانشان جارى شد. (865)
21 - از اين تربت مقدس ، هر كجا نگهدارى مى شد، با به زمين ريخته شدن خون پاك حسين عليه السلام آن هم به خون تبديل شد، همان گونه كه در روايات بسيارى ، از جمله اين روايت آمده است كه :
به هنگام سفر آسمانى معراج و نيز به هنگام شرفيابى امين وحى به محضر پيامبر، مقدارى از آن تربت پاك پيش از شهادت امام حسين عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله هديه شد و آن حضرت آن را به ام سلمه داد و فرمود:
اين را خوب نگه دارد، هنگامى كه به خون تبديل شد بدان كه فرزندم حسين را كشته اند.
اين بانو مى گويد: من آن تربت سرخ رنگ را در شيشه اى نهادم و هر روز بر آن مى نگريستم و گراميش مى داشتم . صبح روز عاشورا آن را به حالت طبيعى يافتم ، اما هنگامى كه پس از نيم روز به سراغ آن رفتم به ناگاه ديدم به صورت خون تازه اى در آمده است ، بى اختيار ضجه زدم و از دل فرياد كشيدم ....
و بانوى ديگرى اضافه مى كند كه : همان شيشه را در دست همسر پيامبر ديده است كه خون تازه اى در درونش جوشش است . (866)
22 - اين سرزمين مقدس ، حزن انگيز است و به مجرد ورود بدان غم و اندوه انسان را فرا مى گيرد، به ويژه با نزديك شدن به قبر شريف و با نظاره به قبر فرزند گراميش در پايين پاى او. (867)
آرى ! هر كسى به قبر فرزندش در پايين پاى او نظاره كند و شرايط آن پدر و پسر گرانقدر را در ذهن خويش مجسم سازد، عواطف انسانى او شعله ورد مى گردد و او مواج مهر و محبت نثارشان مى كند، آيا تو نيز اينگونه اى ؟
23 - هر فرشته اى كه پيامبر را زيارت نمود از اين تربت برگرفت .
در روايت است كه : هر فرشته اى كه به سوى پيامبر آمد از تربت امام حسين عليه السلام به همراه داشت . (868)
همين گونه هر پيامبرى از پيام آوران خدا، كه كربلا را زيارت نمودند از تربت او برگرفتند و آن را بوييدند و پوست بدن خويش را با آن متبرك ساختند. (869)
آرى ! كربلا تا روز رستاخيز همين گونه زيارتگاه و جايگاه همه پيامبران خواهد بود.
24 - از الطاف و احترامات ويژه ، بر امام حسين عليه السلام اين است كه خداوند چنين مقدر فرمود كه :
هر خودكامه اى به او و تربت او جسارت كرد، همو يا ديگرى ، به تكريم و احترام و تجليل او بر مى خيزيد و اين واقعيت را خداوند به گونه اى پيش ‍ مى آورد كه پيوسته تجليل و احترام بر حرمت شكنى و جسارت غالب مى گردد و اثر حرمت شكنى را از ميان بر مى دارد. (870)
788 - چهار خصلت امام حسين (ع )  
خداوند عوض قتل امام حسين عليه السلام چهار خصلت به آن حضرت داده است :
اول : شفا را در تربت آن حضرت قرار داد.
دوم : دعا زير قبه آن حضرت مستجاب است .
سوم : امامان را در ذريه آن حضرت قرار داده است .
چهارم : اينكه ايام زيارت كنندگان او از عمرشان حساب نمى شود. (871)
789 - سجده بر تربت امام حسين (ع )  
امام صادق (ع ) فرمود:
السجود على طين قبر الحسين عليه السلام ينور الى الارض السابعه ؛سجده بر تربت قبر حسين عليه السلام تا زمين هفتم را نور باران مى كند. (872)
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: السجود على تربه الحسين عليه السلام يخرق الحجت السبعه ؛سجده بر خاك حسين عليه السلام حجاب هاى هفتگانه را مى درد. (873)
در اشاره القلوب بيان شده : كان الصادق عليه السلام لا يسجد الا على تربه الحسين عليه السلام تذللا لله و استكانه اليه ؛امام صادق عليه السلام جز بر تربت امام حسين عليه السلام سجده نمى كرد تا در پيشگاه خدا اظهار خوارى و فروتنى كند. (874)
790 - اولين نمازگزار بر تربت امام حسين (ع )  
اولين امامى كه بر تربت امام حسين عليه السلام نمازگزارد، امام زين العابدين عليه السلام بود بعد از آنكه از دفن پدر و اهل بيت و پدر گراميش ‍ فارغ شد، يك مشت از خاك زير جسد شريف پدر كه شمشيرها آن را مانند گوشت روى تخته قصابان پاره پاره كرده بودند برداشت و آن را در كيسه اى بست آنگاه از آن مهر و تسبيحى درست كرد و اين تسبيح همان تسبيح است كه هنگام ورود به شام در دست داشت و مى گرداند. يزيد از او سوال مى كند كه اين چيست كه در دستانت مى چرخانى ؟
امام عليه السلام در جواب از حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله خبرى را نقل مى كند به اين مضمون كه ، كسى كه تسبيحى در دست داشته باشد و دعا مخصوص را بخواند تمام آن روز براى او ثواب ذكر سبحان الله نوشته مى شود، اگر چه ذكرى هم نگفته باشد.
و هنگامى كه امام (ع ) با اهل بيتشان به مدينه بر مى گردند با اين تربت خود را متبرك و بر آن سجده و بعضى از بيمارى اهل بيتشان را معالجه مى نمايند. از آن پس اين عمل نزد علويين و اتباع و پيروان آنان رايج شد.
791 - شفا گرفتن از تربت امام حسين (ع )  
در تربت امام حسين عليه السلام شفاى تمام دردهاست مگر مرگ حتمى با چند شرط.
الف : اعتقاد به شفاء بودن تربت داشته باشد، و به قصد شفا بخورد و من اكله لشهوه لم يكن فيه شفاء در روايتى فرمودند: والله هر كس اعتقاد داشته باشد كه به او نفع مى بخشد البته منتفع مى شود.
ب : بيمار در آستانه اجل حتمى نباشد و چون اجل حتمى علاج پذير نيست .
ج : تربت را با وضو بردارد.
ث : با دو انگشت بر دارد.
ح : به اندازه نخود، بلكه احوط آن است كه به قدر عدس مصرف كند، نه بيشتر.
و: آن را ببوسد و بر ديدگانش بگذارد.
ز: در وقت خوردن يا خورانيدن بگويد. بسم الله و بالله اللهم اجعله رزقا واسعا و علما نافعا و شفاء من كل داء انك على كل شى ء قدير .
خ : آن را سبك نشمارد، در ظروف يا مكان هاى نامناسب نگذار، خيلى دست بر آن نمالد. يا جايى كه زيادت دست مالى مى شود نگذارد.
ط: فاصله تربتى كه براى شفا استفاده مى كنند از قبر مطهر تا چهار ميل باشد نه بيشتر و هر چه به قبر شريف نزيدك تر باشد بهتر است .
ظ: خوب است تربت را در دهان بگذارد و بعد جرعه اى آب بخورد و بگويد: للهم اجعله رزقا واسعا و علما نافعا و شفاء من كل داء و سقم .
792 - تاثير تربت امام (ع ) در قبر  
تربت را با ميت در قبر گذاشتن و كفن را با آن نوشتن ، يكى از بركات تربت حضرت سيدالشهداء عليه السلام اين است كه اگر با ميت در قبر بگذارند،
آن ميت از عذاب و تاريك قبر در امان خواهد ماند.
از امام موسى كاظم عليه السلام روايت شده است كه فرموده اند:هرگاه ميت را در قبر گذاشتيد مهرى از تربت امام حسين عليه السلام را مقابل رويش ‍ بگذارى نه زير سرش
از امام صادق عليه السلام روايت شده نوشتن اعتقادات به وسيله تربت امام حسين عليه السلام بر كفن ميت ، روشنى مؤ من به هنگام تاريكى قبر و امان در وقت سوال و هول و هراس قيامت است .
ظاهرا روايت محمد بن مسلم كه دلالت دارد خاك قبور رسول خدا صلى الله عليه و آله و ائمه هدى عليه السلام شفاى دردهاى و سپر بلاهاست و هيچ چيز با آن برابرى نمى كند مگر دعا، منظور همراه داشتن است نه خوردن ، براى اينكه روايت فراوانى دلالت دارد كه خوردن خاك مثل ميت و خون حرام است و به جز خاك قبر امام حسين عليه السلام كه شفاى تمام درها است و هو الدواء الاكبر. (875)
793 - همراه داشتن تربت امام حسين (ع )  
همراه داشتن تربت سيدالشهداء عليه السلام ايمنى بخش است ، چنانكه فرمودند: هرگاه از سلطان يا ديگرى ترس از منزلت بيرون ميا مگر اينكه تربت همراهت باشد.
794 - بى احترامى به تربت امام حسين (ع )  
(876)
موسى بن عبدالعزيز مى گويد: يوحنا (طبيب نصرانى ) به من گفت : تو را به حق پيغمبرت و دينت سوگند مى دهم كه بگويى اين كيست كه مردم به زيارت قبر او مى روند؟ آيا او از اصحاب پيغمبر شما است ؟
گفتم : نه ، بلكه او امام حسين عليه السلام پسر دختر پيغمبر ما است . منظورت از اين سوال چيست ؟
گفت : خبر شگفتى دارم و ادامه داد كه : يك شب شاپور، خادم رشيد مرا احضار كرد، نزد او رفتم ، او مرا به خانه موسى بن عيس كه از خويشان خليفه بود برد، ديدم موسى بى هوش در رختخواب خود افتاده و طشتى پيش ‍ روى او گذاشته اند كه تمام احشاء و امعاء او در آن ريخته بود.
شاپور از خادم موسى پرسيد: اين چه حال است كه براى موسى رخ داده ؟
خادم گفت :يك ساعت قبل حالش خوب و با خوشحالى نشسته بود و با نديمان خود صحبت مى كرد! شخصى از بنى هاشم اينجا بود، گفت : من بيمارى سختى داشتم و با هر چه معالجه كردم مفيد واقع نشد تا اينكه كاتب من گفت : از تربت امام حسين عليه السلام استفاده كنم ، اين كار را كردم و شفا يافتم .
موسى گفت : از آن تربت چيزى نزد تو باقى مانده است ؟
گفت : بله ، شخصى را فرستاد و قدرى از آن تربت را كه باقى مانده بود آورد.
موسى آن را گرفت و از روى بى احترامى در نشيمنگاه خود داخل كرد!
در همان ساعت فرياد او بلند شد كه النار النار؛آتش ، آتش طشتى بياوريد، اين طشت را آوردند و اينها امعاء و احشاء اوست كه از او خارج شده است !
نديمانش متفرق شدند و مجلس سرور موسى به ماتم مبدل شد. شاپور به من گفت : بيا نگاه كن ، آيا تو مى توانى او را معالجه كنى ؟
من چراغ طلبيدم و آنچه در طشت بود به دقت نگاه كردم ديدم جگر، سپرز و شش و دلش همه از او خارج شده است ؟
زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت كن ، به درستى كه من چند چيز براى خواننده آن تضمين مى كنم :
1 - زيارتش قبول شود
2 - سعى و كوشش او مشكور باشد.
3 - حاجات او هر چه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه خدا برنگردد...
بعد فرمود: اى صفوان ! هرگاه حاجتى براى تو به سوى خداوند متعال روى داد، پس به وسيله اين زيارت به سوى آن حضرت توجه كن از هرجا و مكانى كه هستى و اين دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگار خود بخواه كه برآورده مى شود و خداوند وعده خود را خلاف نخواهد كرد.
آرى ، هر كس حاجت بزرگى داشته باشد حوايج و خواسته هايش با چهل روز خواندن زيارت عاشورا برآورده مى شود. تجربه گواه هر عارف و عامى است كه ما در اين جا نمونه هايى از حكايات را خواهيم آورد. (827)

next page

fehrest page

back page