صفحه بعد

صفحه فهرست

حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله

در سالى كه معروف به عام الفيل است ديده به جهان گشود. پدر حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم (( عبداللّه )) و مادر گرامى ايشان (( آمنه )) نام داشت .
عبداللّه قبل از تولد پيامبر(ص ) از دنيا رفته بود و به همين جهت عبدالمطلب جد ايشان (پدر عبداللّه ) سرپرستى او را به عهده گرفت . حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم شش ساله بود كه مادرش آمنه وفات يافت و عبدالمطلب نيز حدود دو سال بعد ديده از جهان فرو بست و سرپرستى ايشان را ((ابو طالب )) عموى آن حضرت ، پدر حضرت على عليه السلام به عهده گرفت .
(جوانى )
پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلم دوران جوانى خود را در مكه سپرى كرد.همه مردم ايشان را فرد راستگو، درستكار و امين مى شناختند به طورى كه او را ((محمد امين )) مى ناميدند. حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم همواره يار ستمديدگان بود و به افراد مستمند كمك مى كرد. و در سن بيست سالگى بود كه در پيمان (حلف الفضول ) كه ميان عده اى از جوانان مكه و براى كمك و حمايت از ستمديدگان به وجود آمده بود شركت نمود.آنان پيمان بسته بودند كه هر جا مظلومى بيابند به كمكش ‍ بشتابند.
حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم در سن بيست و پنج سالگى با (( حضرت خديجه )) كه از زنان پاكدامن و محترم و بزرگوار بود ازدواج كرد. حضرت فاطمه (س ) بانوى بزرگ اسلام و جهان ، از ثمرات اين ازدواج مبارك مى باشند.
(بعثت )
پيامبر اسلام (ص )، هر سال يك ماه ، براى عبادت به (( غار حرا)) كه در كوه نور و در نزديكى مكه قرار داشت مى رفت . در آن ايام بود كه از طرف خداوند به پيامبرى مبعوث شد ، جبرئيل اولين آيات الهى را كه از سوره (( علق )) بود، از جانب خداوند بر پيامبر خواند. رسول خدا در آن هنگام چهل سال داشت . اولين كسانى كه به پيامبر ايمان آوردند، از مردان ، حضرت على عليه السلام واز زنان حضرت خديجه (س ) بودند.
(تبليغ دين )
حضرت محمد (ص ) پس از آنكه به پيامبرى و رسالت برگزيده شدند، تا سه سال به صورت پنهانى مردم را به اسلام دعوت مى كردند و در اين مدت عده اندكى به ايشان ايمان آوردند. پس از آن ، از جانب خداوند، به ايشان فرمان داده شد تا دعوت خود را به صورت آشكار بيان فرمايند،و ابتدا خويشان و اقوام خود را به اسلام دعوت نمايند.با علنى شدن دعوت رسول خدا(ص ) مشركان مكه از هيچ كوششى براى مبارزه و جلوگيرى از گسترش ‍ و نفوذ اسلام خوددارى نكردند. و به آزار و شكنجه مسلمانان پرداختند ((بلال حبشى )) را به دردناك ترين شيوه ها شكنجه نمودند و (( سميه و ياسر)) پدر و مادر (عمّار) را به شهادت رسانيدند . آزار و شكنجه مسلمانان ، توسط مشركان به جايى رسيد كه رسول خدا (ص ) به مسلمانان دستور داد تا مكه را ترك كنند و به كشور حبشه (اتيوپى كنونى ) مهاجرت نمايند و در نتيجه تعدادى از زنان و مردان مسلمان به سرپرستى جعفربن ابى طالب به حبشه مهاجرت كردند.وقتى مشركان مكه از مهاجرت مسلمانان به حبشه اطلاع پيدا كردند، عمروعاص را براى باز گرداندن آنان به حبشه فرستادند. اما پادشاه حبشه كه حقانيت دين اسلام را از زبان جعفربن ابى طالب شنيد به مسلمانان اجازه داد آزادانه در حبشه به زندگى خود ادامه دهند و عمروعاص شكست خورده به مكه بازگشت .
شكست مشركان در مهاجرت مسلمانان به حبشه و گسترش اسلام ، باعث شد كه جهت جلوگيرى از دعوت الهى رسول خدا (ص ) مسلمانان را تحريم اقتصادى نمايند. در نتيجه سران مشركان دستور دادند كه هيچكس با بنى هاشم خريد و فروش ننمايد و همگى با مسلمانان قطع رابطه كنند. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به همراه مسلمانان مدت سه سال را در محاصره اقتصادى در يكى از دره هاى مكه به نام شعب ابوطالب و در سخت ترين شرايط براى دفاع از دين خدا به سر بردند. آنان در محاصره بودند تا اينكه رسول خدا(ص ) به ابوطالب خبر داد كه موريانه عهدنامه مشركين را خورده است و جز نام خدا چيزى باقى نمانده است . وقتى مشركان به سراغ عهدنامه خود رفتند و حقانيت گفتار پيامبر را مشاهده كردند دست از محاصره برداشتند.
(مهاجرت به مدينه )
شهر مدينه پيش از مهاجرت پيامبر اسلام (ص ) از مكه (( يثرب )) ناميده مى شد. يثرب از دو قبيله ((اوس )) و ((خزرج )) تشكيل يافته بود كه همواره با يكديگر در جنگ و نزاع بودند. وقتى كه خبر پيامبر اسلام (ص ) به مدينه رسيد عده اى از آنان در سال دوازدهم و سيزدهم بعثت به مكه آمدند و پس از پذيرفتن اسلام با آن حضرت پيمان بستند كه رسول خدا را يارى كنند. مشركان كه گسترش اسلام را حتى در خارج از سرزمين مكه مشاهده نمودند تصميم گرفتند. پيامبر اسلام (ص ) را به قتل برسانند و براى اجراى تصميم خود گروهى را برگزيدند تا شبانه به خانه پيامبر(ص ) حمله آورده و ايشان را در بستر به قتل برسانند. در اين شرايط بود كه حضرت على عليه السلام براى حفظ جان رسول خدا (ص ) در بستر ايشان خوابيد و پيامبر(ص ) از مكه خارج شد و پس از اينكه گروه زيادى از مسلمانان به مدينه مهاجرت كرده بودند، پس از سيزده سال مبارزه پيگير در مكه و تبليغ اسلام به مدينه مهاجرت فرمود. ( مدينه النبى ) شهر ((يثرب )) با ورود پيامبر اسلام (ص ) ((مدينه )) يا ((مدينه النبى )) نامگذارى شد و هجرت پيامبر اسلام از مكه به مدينه مبدا تاريخ اسلام گرديد.
پيامبر اسلام (ص ) بعد از ورود به مدينه ابتدا مسجدى بنا نمود. كه خود نيز در ساختن آن با مسلمانان همكارى مى كرد. مسجد محل عبادت و مركز حكومت و اجتماع مسلمانان مدينه محسوب مى شد. پس از بناى مسجد بين مسلمانان پيوند برادرى ايجاد نمود.
(نبردهاى مسلمانان با مشركان )
پيروزى روزافزون مسلمانان و گسترش اسلام و پايه ريزى حكومت بزرگ اسلامى در مدينه ، مشركان را بر آن داشت كه تمام توان نظامى خود را براى مقابله با اسلام بكار برند. غزوه بدر، اولين نبرد مسلمانان با مشركان بود. در اين نبرد تعداد مسلمانان 313 نفر بود و اسلحه اندكى در اختيار داشتند. در حالى كه مشركان با 950 نفر و اسلحه فراوان به ميدان آمده بودند. مسلمانان در حالى كه رسول خدا(ص ) پيشاپيش آنان قرار داشت بر سپاه مشركان حمله كردند و با يارى خداوند و دلاورى و رشادت مسلمانان به ويژه حمزه عموى پيامبر(ص ) و على (ع ) مشركان را شكست داده و با گرفتن تعدادى اسير آنان را وادار به فرار كردند. جنگ بدر در سال دوم هجرت اتفاق افتاد.
در سال سوم هجرت مشركان مكه با سپاه سه هزار نفرى و براى گرفتن انتقام شكست بدر با امكانات و تجهيزات زياد به طرف مدينه حركت كردند. سپاه اسلام با سپاه مشركان ، در دامنه كوه احد در مقابل يكديگر قرار گرفتند. رسول خدا(ص ) ابتدا پنجاه نفر از سربازان را ماءمور حفاظت از تنگه اى كرد كه در پشت سپاه اسلام قرار داشت تا خطر حمله احتمالى مشركان را از آن محل برطرف نمايد. در آغاز نبرد پيروزى با مسلمانان بود و مشركان شكست خورده و پا به فرار گذاشتند. در اين هنگام نگهبانان تنگه به تصور اينكه جنگ تمام شده است ، بر خلاف دستور پيامبر (ص )، سنگرهاى خود را ترك كرده و به جمع آورى غنائم پرداختند. مشركان كه تنگه مذكور را خالى ديدند از آن ناحيه به مسلمانان حمله كردند و عده اى را به شهادت رساندند. از جمله شهدا، حمزه سردار بزرگ اسلام و عموى رسول خدا(ص ) بود. مشركان كه قصد به شهادت رساندن رسول خدا(ص ) را داشتند با فداكارى حضرت على (ع ) كه با تمام توان از پيامبر(ص ) دفاع مى نمود روبرو شده در نتيجه عقب نشينى كردند.
در سال پنجم هجرت مشركان با تمام توان و با يارى متحدان خود سپاه بزرگى فراهم كرده و به مدينه حمله كردند. مسلمانان به پيشنهاد سلمان فارسى در شمال مدينه خندقى حفر كردند و به همين خاطر اين جنگ غزوه خندق ناميده شد. سپاه مشركان وقتى به مدينه رسيد در مقابل خود خندقى بزرگ را مشاهده كرد. و با كشته شدن پهلوانان آنان بوسيله حضرت على (ع ) و وزيدن بادى سرد، كه چادرهاى آنان را از جا مى كند بالاخره شكست خورده و پراكنده شدند. غزوه خندق در قرآن مجيد ((احزاب )) ناميده شده است .
(فتح مكه )
پس از غزوه خندق (احزاب ) مشركان كه قدرت و نيرومندى مسلمانان را مشاهده نمودند، از در سازش درآمده و حاضر به صلح با مسلمانان شدند و بدين ترتيب ((صلح حديبيه )) واقع شد. آنان در پيمان صلح حديبيه متعهد شدند كه ده سال با مسلمانان وارد جنگ نشوند و به مسلمانان اجازه زيارت خانه خدا را بدهند. در اين دوران صلح بود كه پيامبر اسلام (ص ) براى گسترش دين خدا در سراسر جهان نامه هايى به پادشاهان ايران و روم و مصر نوشت و آنان را به اسلام دعوت نمود. و تقريبا دو سال از عقد صلح حديبيه گذشته بود كه مشركان پيمان شكنى كردند. در نتيجه رسول خدا(ص ) با سپاهى بزرگ به سوى مكه حركت كرد و مشركان كه توان مقابله با سپاه اسلام را نداشتند تسليم شدند. سپس رسول خدا(ص ) به مسجدالحرام رفت و على عليه السلام به فرمان پيامبر(ص ) بر دوش ايشان رفته و تمامى بتهاى مشركان را سرنگون نمود. اين واقعه در سال هشتم هجرت اتفاق افتاد.
(وفات رسول خدا(ص ))
پيامبر اسلام (ص ) پس از بيست و سه سال مبارزه و تبليغ دين خدا (سيزده سال در مكه و ده سال در مدينه )، و برقرار كردن حكومت اسلامى ، و تعيين حضرت على (ع ) به عنوان وصى و جانشين پس از خود، به ويژه در ((حجة الوداع )) (آخرين حج ) و در محل غدير خم ، در 28 صفر سال يازدهم هجرى در سن 63 سالگى رحلت نمود. مرقد مطهر رسول خدا (ص ) در مدينه منوره قرار دارد
حضرت امام على عليه السلام
نام : على نخستين امام از دوازده امام كه پيامبر (ص ) ايشان را به امر خدا جانشين خود قرارداد - حيدر(به معناى شير نر و...)
كنيه : ابو تراب ، ابوالائمه ، ابوالحسن ، ابوالحسنين ، ابوالريحانتين
لقب : مرتضى ، اميرالمؤ منين ، امام المتقين ، يعسوب الدين ، مظهرالعجائب ، كرار، قائدالغر المحجلين ، الفاروق الاعظم ، قسيم الجنه و النار
پدر : عمرو بن عبدالمطلب معروف به - ابو طالب -
مادر : فاطمه بنت اسد
تاريخ ولادت : جمعه سيزده رجب ، 10 سال پيش از بعثت
مكان ولادت : مكه ، داخل خانه خدا ( كعبه )
مدت عمر : 63 سال
زمان شهادت : 21 ماه رمضان ، سال 40 هجرى
قاتل : عبدالرحمن بن ملجم مرادى از خوارج و منافقين
مكان شهادت و دفن : در محراب مسجد كوفه ضربت خورد و در منزل خود، در جنب غربى مسجد رحلت كرد و در غرى ( نجف ) به خاك سپرده شد.

امام على عليه السلام در سال سى ام عام الفيل ، ( سالى كه ابرهه به خانه خدا لشكر كشيد) يعنى ده سال پيش از بعثت ، در سيزدهم رجب ، در درون ((كعبه ))، خانه خدا به دنيا آمد. پدر گرامى اش ابو طالب ، عموى پيامبر(ص ) و مادرش فاطمه بنت اسد بود. هنوز پنج سال از عمر او نگذشته بود كه پيامبر (ص ) او را به خانه برد و تربيت او را به عهده گرفت . على عليه السلام نخستين مردى است كه به پيامبر گرامى اسلام ايمان آورد. در مدت سيزده سال تبليغ اسلام در مكه همواره در كنار پيامبر(ص ) بود و در شب هجرت پيامبر از مكه به مدينه ، على عليه السلام بود كه براى حفظ جان رسول خدا در بستر ايشان خوابيد، و پذيراى شهادت شد. پس از هجرت از مكه به مدينه و در مدت ده سال دوران زندگى پر افتخار رسول خدا(ص ) در مدينه نيز يار و ياور ايشان بود. على عليه السلام جز در غزوه تبوك كه به امر پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم در مدينه ماند در تمام غزوات و نبردهاى مسلمانان با مشركين و كفار حضور چشمگير داشت . فداكارى ، ايثار و شجاعت او در جنگهاى بدر و احد و خندق و خيبر و... زبانزد همه و مايه پيروزى سپاه اسلام گرديد.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم در موقعيتهاى مختلف على عليه السلام را به عنوان وصى و جانشين و خليفه پس از خود به همگان معرفى مى فرمود. به ويژه در بازگشت از آخرين سفر حج كه به ((حجة الوداع )) معروف است در محلى به نام ((غدير خم )) به امر خداوند بر جانشينى على (ع ) بعد از خود تاكيد كرده و ايشان را مولاى هر مرد و زن مسلمان معرفى فرمود. پس از فوت رسول خدا(ص ) على (ع ) مدت بيست و پنج سال صبر نمود و سكوت كرد ،تا دوران خلافت سه خليفه به پايان رسد. در اين دوران اگرچه به خلافت نرسيد ولى با ارشاد و هدايت و راهنمايى هاى ارزنده خود از جامعه اسلامى و دين خدا پاسدارى مى نمود.
پس از قتل عثمان در سال 35 هجرى على عليه السلام به اصرار و پافشارى و تقاضاى انصار و مهاجرين ، امر خلافت را پذيرفت . در دوران خلافت خويش كه حدود چهار سال و نه ماه بود به اجراى عدالت و گسترش ‍ دادگرى و احياء سنتهاى پيامبر(ص ) پرداخت . دوران كوتاه خلافت على (ع ) را مى توان از درخشان ترين دوران هاى تاريخ اسلام و بشريت به حساب آورد.
امام على عليه السلام در آن دوران كوتاه زيباترين حكومت و مديريت و اداره جامعه را به بشريت عرضه نمود. گسترش عدالت در جامعه اسلامى باعث دشمنى و مخالفت هاى عده اى از افراد سودجو و فرصت طلب و ضد عدالت با امام (ع ) گرديد. به طورى كه امام (ع ) در دوران كوتاه خلافت خود، با سه گروه ((ناكثين )) (پيمان شكنان )، ((قاسطين )) (معاويه ) و ((مارقين )) (خوارج ) و در سه نبرد ((جمل ))، ((صفين )) و ((نهروان )) به جنگ با آنان پرداخت ، تا راه را براى اجراى عدالت و گسترش قوانين الهى در تمامى قلمرو اسلامى هموار گرداند. طلحه و زبير كه تقاضاى فرمانروايى بصره و كوفه را داشتند ولى با مخالفت امام (ع ) مواجه شدند از مدينه به مكه رفتند و با همراه كردن عايشه با خود، جنگ جمل را به راه انداختند. و چون ابتدا با امام على (ع ) بيعت كرده بودند و سپس ‍ بيعت خود را شكستند ناكثين ناميده شدند. و معاويه كه از سوى خليفه دوم و مدتها پيش از خلافت على (ع ) در سرزمين شام و به شيوه پادشاهان حكومت مى كرد. توسط امام على (ع ) از خلافت عزل گرديد.
معاويه تسليم فرمان امام (ع ) نشد و در نتيجه جنگ سختى ميان سپاه على (ع ) و معاويه در منطقه اى به نام ((صفين )) به وقوع پيوست . چيزى نمانده بود كه سپاه معاويه متلاشى شود كه سپاه معاويه با همدستى عمروعاص با نيرنگ و فريب ، قرآن ها را بر سرنيزه ها زد و افراد ساده لوح سپاه امام (ع ) را فريب داد و آنان كه قرآن ها را بر سر نيزه ها مشاهده كردند دست از جنگ كشيدند و فريب سپاه معاويه را خوردند. در نتيجه معاويه عمروعاص را كه فردى فريبكار بود از طرف خود به حكميت فرستاد و او ابوموسى اشعرى را فريب داد. پس از ماجراى حكميت تعدادى از مسلمانان به نشانه اعتراض ‍ به قبول حكميت ، عليه امام (ع ) خروج كردند. و عليرغم اينكه خود، ابوموسى اشعرى را براى حكميت به امام تحميل كرده بودند به عنوان خوارج گروهى را تشكيل دادند و در محلى به نام ((نهروان )) با على (ع ) به جنگ پرداختند. اگرچه تقريبا همگى آنان در آن نبرد كشته شدند اما تعداد انگشت شمارى از آنان گريختند.
(نهج البلاغه )
كتاب شريف و ارزشمند نهج البلاغه مجموعه اى از خطبه ها و نامه ها و كلمات كوتاه و حكيمانه امام على عليه السلام مى باشد كه توسط دانشمند بزرگ شيعه سيد رضى جمع آورى گرديده است . اين اثر بزرگ و جاويدان حاوى 239 يا 241 خطبه و 79 نامه و عهدنامه و 480 كلمات كوتاه و حكمت آميز مى باشد.
(شهادت امام على عليه السلام )
صبحگاه 19 رمضان سال چهل هجرى ، امام على عليه السلام ، قرآن مجسم و اسوه و الگوى عدالت ، بوسيله عبدالرحمن بن ملجم كه يكى از خوارج بود در مسجد كوفه و در محراب عبادت و در حال نماز با شمشير ضربت خورد. و دو روز بعد در شب 21 رمضان ، در سن 63 سالگى به شهادت رسيد. مرقد مطهر امام على عليه السلام در شهر نجف در كشور عراق قرار دارد. دوران امامت على عليه السلام حدود 30 سال بود كه چهار سال و نه ماه آن با خلافت همراه بود.
حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها
نام : فاطمه
كنيه : ام الحسنين ، ام الائمة المعصومين ، ام المومنين ، ام ابيها
لقب : بتول ( بمعنى پاكيزه ) خيرالنساء ، رضيه ، محدثه ، طاهره ، مطهره صديقه ، عذراء ، سيده ، زكيه ، مباركه ، معصومه
پدر: حضرت محمد ، رسول اللّه (ص )
مادر: خديجه بنت خويلد زن فداكار اسلام ، نخستين زنى كه به پيامبر اسلام ، حضرت محمد (ص ) ايمان آورد.
تاريخ ولادت : جمعه 20 جمادى الثانى ، سال پنجم بعد از بعثت پيامبر (ص ) 45 سال بعد از عام الفيل
مكان ولادت : مكه
مدت عمر : هيجده سال و اندى
علت شهادت : بدنبال مبارزات آن حضرت با غاصبان امامت و ولايت ، در اثر لگدزدن به پهلوى آن بزرگوار و تحت فشار قرار دادن آن حضرت ميان در و ديوار كه به شهادت آن بزرگوار و فرزندش محسن (سقط جنين ) انجاميد.
زمان شهادت : سوم جمادى الثانى ، سال 11 هجرى ، مصادف با سال رحلت پيامبر (ص ) كه به آن عام الحزن (سال حزن و اندوه ) مى گويند.
مكان شهادت و دفن : در مدينه در منزلش پهلوى مسجدالنبى به شهادت رسيد و در مدينه به خاك سپرده شد.

مشهور اين است حضرت فاطمه سلام اللّه عليها در سال پنجم بعثت و در روز بيستم جمادى الاخر در شهر مكه متولد شد.
دوران كودكى آن حضرت با اوج سختگيرى و فشارهاى گوناگون مشركين نسبت به مسلمانان مصادف بود. پس از هجرت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم از مكه به مدينه ، حضرت فاطمه (س ) به همراه فاطمه بنت اسد مادر گرامى على (ع ) و فاطمه دختر عموى رسول خدا و عده اى ديگر، با همراهى على (ع ) به مدينه هجرت فرمود.
در مدينه بود كه ازدواج مقدس و مبارك حضرت على (ع ) با فاطمه (س ) به وقوع پيوست . ثمره اين پيوند الهى حسن و حسين (ع ) سيد جوانان اهل بهشت و حضرت زينب كبرى و زينب صغرى (ام كلثوم ) بود. مراسم ازدواج على (ع ) و فاطمه (س ) را روز اول يا ششم ذى الحجه سال دوم يا سوم هجرى نوشته اند.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: فاطمه عليهاالسلام از بهترين زنان بهشت است و نيز فرمود: خداوند به غضب تو (فاطمه ) غضب مى كند و به خشنودى تو خشنود مى گردد. و نيز فرمود: فاطمه پاره تن من است . اذيت او، اذيت من و خشنودى او خشنودى من است . و نيز فرمود: خدا، من و على و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام ) را از يك نور آفريد.
(شهادت حضرت فاطمه سلام اللّه عليها)
حضرت فاطمه (س ) اولين كسى از اهل بيت بود كه پس از فوت رسول خدا (ص ) آله و سلم دار فانى را وداع گفت . حضرت فاطمه (س ) پس از فوت پدر گرامى خود، رسول خدا(ص ) كمتر از يك سال زندگى نمود. مدت حيات ايشان را پس از رسول خدا(ص ) از چهل روز تا هشت ماه نوشته اند. حضرت فاطمه (س ) در اين دوران كوتاه در راه دفاع از حريم ولايت و امامت و خلافت على عليه السلام به شهادت رسيد. حضرت على (ع ) طبق وصيت ايشان ، حضرت را شبانه و مخفيانه به خاك سپرد. در مورد مكان دفن آن حضرت چند احتمال است : 1- خانه خود آن حضرت 2- قبرستان بقيع 3- ميان قبر و منبر پيامبر حضرت فاطمه سلام اللّه عليها در سال يازدهم هجرى و در سن هيجده سالگى به شهادت رسيد.در مورد ماه و روز شهادت آن حضرت سوم جمادى الثانى ، سيزدهم ربيع الثانى ، و بيست و هفتم جمادى الاولى را نوشته اند.
حضرت امام حسن عليه السلام
نام : حسن (دومين امام كه به امر خداوند تعيين شده است )
كنيه : ابو محمد
لقب : مجتبى ، زَكّى ، سبط،
پدر : حضرت على بن ابى طالب (ع )
مادر : حضرت فاطمه (س )
تاريخ ولادت : سه شنبه 15 رمضان ، سال سوم هجرى (بقولى سال دوم هجرى )
مكان ولادت : مدينه
مدت عمر : 48 سال
علت شهادت : مسموميت براثر زهرى كه همسر ايشان ، جَعده دختر اشعث بن قيس ، به سبب وسوسه و دسيسه معاويه به ايشان خورانده بود.
قاتل : جَعده
زمان شهادت : پنجشنبه 28 صفر (بقولى هفتم صفر و بقولى چهارم جمادى الثانى ) ، سال 50 هجرى (بقولى سال 49 هجرى )
مكان شهادت و دفن : در مدينه به شهادت رسيدند و در قبرستان بقيع در نهايت مظلوميت به خاك سپرده شدند.

امام حسن (ع )در نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدينه ديده به جهان گشود. پدر گرامى اش امام على عليه السلام و مادرش فاطمه زهرا (س ) دختر گرامى رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم بود. شخصى بنام براء نقل مى كند كه : پيامبر (ص ) را ديدم در حاليكه امام حسن روى دوش ‍ آن حضرت بود مى فرمود : اللهمَ اِنّى احبه فَاحبه خدايا من دوستش مى دارم پس او را دوست بدار.
امام حسن (ع ) بيش از شش سال از دوران كودكى را در زمان حيات پيامبر گرامى سپرى نمود. تقريبا هفت ساله بود كه پيامبر(ص ) دنيا را وداع نمود و مدت كوتاهى پس از آن مادر گراميش فاطمه زهرا(س ) نيز ديده از جهان فرو بست . امام حسن (ع ) فرد شجاع و با شهامتى بود. در جنگهاى جمل و صفين حضور داشت و در كنار پدر به نبرد با سپاه دشمن پرداخت . پس از شهادت امام على (ع ) در سال چهلم هجرى ، عهده دار امر مقدس امامت گرديد. مردم كوفه گروه گروه با ايشان بيعت كردند. امام حسن (ع ) در اولين روزهاى خلافت خود، نامه اى به معاويه نوشت و او را از سركشى منع فرمود. اما معاويه لشكرى فراهم كرد و آماده جنگ شد.
امام حسن (ع ) كه چنين ديد مردم را در مسجد جمع كرد و دستور به آمادگى سپاه داد. اما تعداد كمى از مردم در اردوگاه ((نيله )) گرد آمدند. امام (ع ) براى بار دوم به كوفه بازگشت و مردم را تشويق به جهاد نمود، اين بار تعداد بيشترى به اردوگاه آمدند. سپس سپاهى را به فرماندهى عبيداللّه بن عباس به مقابله با معاويه فرستاد. اما معاويه با دادن وعده و پرداخت پول بسيار، عبيداللّه بن عباس را به طرف خود جلب كرد و تعدادى از سپاهيان را موافق خود نمود. او با دادن شعار صلح طلبى ، موجب اختلاف در ميان سپاهيان امام حسن (ع ) شد، به طورى كه بعضى از آنان كه راحت طلب بودند و كسانى كه فريب حيله گرى هاى معاويه را آوردند به امام (ع ) اصرار مى كردند كه با معاويه صلح كند. تنها گروهى اندك از ياران امام حسن (ع ) باقى مانده بودند. در چنين شرايطى بود كه امام حسن (ع ) براى حفظ اسلام و نيروهاى وفادار و مؤ من و معتقد، و افشاى حيله گرى هاى معاويه و آشكار ساختن ماهيت پليد او با وى صلح كرد. اما معاويه خيلى زود حيله گرى نمود و به مفاد صلحنامه و قرارداد عمل نكرد.
يكى از مفاد قرارداد اين بود كه پس از در گذشت معاويه خلافت از آن حسن بن على (ع ) باشد و اگر حادثه اى براى او پيش بيايد، خلافت از آن حسين بن على (ع ) باشد و معاويه حق ندارد براى خود جانشينى معين كند. اما معاويه بعد از خود يزيد فاسد را به خلافت گمارد و زمينه وقوع حادثه جانگداز كربلا و شهادت امام حسين (ع ) و فرزندان و ياران او را فراهم آورد. معاويه كه وجود مطهر امام حسن (ع ) را همواره براى خود خطرناك مى ديد،تصميم گرفت كه امام را به شهادت برساند. در نتيجه بوسيله ((جعده )) همسر امام حسن (ع ) و با پول و وعده هايى كه به او داد به هدف خود رسيد و امام حسن (ع ) را مسموم نموده و به شهادت رسانيد. معاويه به جعده وعده داده بود كه در صورت به قتل رساندن امام حسن (ع ) او را به همسرى فرزندش يزيد درآورد.
امام حسن (ع ) در 28 صفر سال 50 هجرى قمرى و به قولى 7 صفر در سن 47 سالگى به شهادت رسيد. پيكر مطهر ايشان را در قبرستان بقيع به خاك سپردند. دوران امامت امام حسن (ع ) حدود ده سال (از سال 40 ه تا 50 ه) و دوران خلافت امام (ع ) حدود شش تا نه ماه بود.
حضرت امام حسين عليه السلام
نام : حسين (سومين امام كه به امر خداوند تعيين شده است )
كنيه :ابو عبد اللّه
لقب : خامس آل عبا، سبط، شهيد، وفى ، زكى
پدر : حضرت على بن ابى طالب (ع )
مادر: حضرت فاطمه (س )
تاريخ ولادت : شنبه سوم شعبان ، سال چهارم هجرى
مكان ولادت : مدينه
مدت عمر : 57 سال
علت شهادت : پس از روى كار آمدن يزيد، امام كه او را نالايق ميدانست تن به ذلت بيعت و سازش با او را نداد و براى افشاى او به فرمان خدا از مدينه به مكه و سپس به طرف كوفه و كربلا حركت كردند و همراه با ياران خود با لب تشنه توسط دشمنان اسلام شهيد شدند.
قاتل : صالح بن وهب مزنى ، سنان بن انس و شمر بن ذى الجوشن ، (لعنت خدا بر آنها)
زمان شهادت : جمعه دهم محرم ، سال 61 هجرى
مكان شهادت و دفن : كربلا

امام حسين (ع ) در سوم شعبان سال چهارم هجرى در مدينه ديده به جهان گشود. پدر بزرگوارش على عليه السلام و مادر گرامى اش فاطمه زهرا(س ) مى باشد. امام حسين (ع ) حدود شش سال از دوران كودكى را در زمان حيات پر بركت رسول خدا (ص ) سپرى نمود. او شجاعترين امت حضرت محمد (ص ) بود و شجاعت حضرت محمد (ص ) و حضرت على (ع ) در ايشان جمع بود.
خداوند در تربت ايشان شفا، و در داخل حرم امام حسين (ع ) استجابت دعا را قرار داده است . پيامبر (ص ) در حقش فرمود: احب اللّه مَن احب حسينا يعنى : خداوند دوست ميدارد كسى را كه حسين را دوست بدارد. پيامبر(ص ) در حق او و برادر گرامى اش امام حسن (ع ) فرمود: دو فرزند من حسن و حسين پيشوايان امت مى باشند خواه زمام امور به دست بگيرند و يا نگيرند.
پس از شهادت امام حسن (ع ) در سال 50 هجرى ، امام حسين (ع ) عهده دار امر امامت گرديد. معاويه پس از بيست سال حكومت ظالمانه و قتل و كشتار شيعيان به ويژه ، در سال 60 هجرى مرد و بر خلاف قرارداد صلح با امام حسن (ع )، پسرش يزيد را به جاى خود قرار داد. يزيد فردى فاسد و شرابخوار و مخالف با اسلام بود. او علنا مقدسات اسلامى را زير پا مى گذاشت و آشكارا شراب مى خورد. امام حسين عليه السلام از همان آغاز كار با او به مخالفت برخاست .
يزيد نامه اى به حاكم مدينه نوشت و به او دستور داد كه از امام حسين (ع ) براى يزيد بيعت بگيرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. امام (ع ) كه حاضر به بيعت كردن با يزيد نبود با خانواده خود از مدينه به مكه رفتند. در اين هنگام مردم كوفه كه از مرگ معاويه با خبر شده بودند نامه هاى زيادى براى امام حسين (ع ) نوشتند و از او خواستند تا به عراق و كوفه بيايد. امام حسين (ع ) نيز مسلم بن عقيل را به كوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم كوفه با مسلم بن عقيل همراه شدند. اما با ورود عبيداللّه بن زياد كه از طرف يزيد به حكومت كوفه گمارده شده بود و بسيار حيله گر و بى رحم بود، مردم كوفه فريب اقدامات او را خورده و پيمان شكنى كردند و مسلم را تنها گذاشتند.
در نتيجه عبيداللّه ، مسلم بن عقيل را دستگير نموده و به شهادت رسانيد. هنگامى كه در ابتدا مردم كوفه با مسلم بيعت كردند، مسلم نامه اى به امام حسين (ع ) نوشت و به ايشان اطلاع داد كه به كوفه بيايد. امام حسين (ع ) با خانواده و ياران خود به طرف كوفه حركت كرد و در نزديكى كوفه بود كه خبر پيمان شكنى مردم كوفه و شهادت مسلم را آوردند. عبيداللّه بن زياد كه با شهادت مسلم بر اوضاع كوفه تسلط پيدا كرده بود حر بن يزيد رياحى را براى زير نظر گرفتن امام حسين (ع ) و همراهانش فرستاد. و سپس عمر بن سعد را با سى هزار نفر به كربلا اعزام نمود. او به عمر بن سعد وعده داده بود كه اگر امام حسين (ع ) را به شهادت برساند او را حاكم رى خواهد كرد.
عمر بن سعد كه به طمع حكومت رى به كربلا آمده بود از هيچ ستمى فروگذار نكرد. دستور داد امام حسين (ع ) و يارانش را محاصره كنند و آب را بر روى آنان ببندند. ياران امام حسين (ع ) كه از شجاع ترين افراد بودند روز دهم محرم (عاشورا) در حالى كه بيش از 72 تن نبودند يكى پس از ديگرى در دفاع از امام زمان خود يعنى امام حسين (ع ) با عزت و آزادگى به شهادت رسيدند. حر بن يزيد رياحى نيز كه ستمگرى سپاه عمر سعد و حقانيت امام حسين (ع ) را مشاهده كرد به سپاه امام پيوست و به شهادت رسيد.
واقعه كربلا گرچه از نظر زمان كوتاه بود و تنها يكروز از صبح تا عصر به طول انجاميد اما لحظه لحظه آن درس شهامت و ايثار و فدا كارى ، ايمان و اعتقاد و اخلاص بود. واقعه كربلا دانشگاهى است كه از طفل شيرخوار تا پيرمرد محاسن سفيدش به بشريت درس آزادگى مى آموزد. خون هاى مطهر امام حسين (ع ) و يارانش به اسلام حيات تازه بخشيد و زمينه سرنگون شدن دودمان فاسد اموى را فراهم آورد.
امام حسين عليه السلام روز دهم محرم سال 61 هجرى ، در سن 57 سالگى در كربلا به شهادت رسيد. مرقد ايشان و برادر فداكارش اباالفضل و فرزندان و يارانش در شهر كربلا در عراق قرار دارد.

صفحه بعد

صفحه فهرست