next page

fehrest page

back page

سـرانـجـام نـاصـر الديـن شـاه بـه اغـواى دربـاريـان و اطـرافـيـان خـود و بـا تـحـريـك خـارجـيـان را از صـدارت عـزل و فـقـط عـنـوان فـرمـانـده كـل قـشـون را بـراى او بـاقـى گـذاشـت . چـنـد روز بـعـد او را بـه حـكـومـت كـاشـان مـنـصـوب كـرد و در 25 مـحـرم سـال 1268 ه‍ ق امـير كبير را به طرف كاشان حركت دادند، در حقيقت او را با وضع نامناسبى تبعيد كردند. آنگاه تمام عناصر مخالف داخلى و خارجى كـه در زمـان صـدارت امـيـر كـبـيـر در كـمـيـن نـشـسـتـه بـودنـد، دسـت بـه دسـت هـم دادنـد و حـكـم قـتل او را از شاه گرفتند و حاج على خان حاجب الدوله با اينكه امير كبير نسبت به او مهربانيهاى بسيار كرده بود، ماءمور اجراى فرمان شد و در روز جمعه 17 ربيع الاول سال 1268 قمرى برابر با 18 دى 1230 شمسى ، ماءموريت خود را در حمام فين كاشان به انجام رسانيد.
قيام خونين مردم قم : 19 دى 1356
رحلت مرموز آيه الله مصطفى خمينى فرزند امام (ره ) در آبان 1356، شتاب خاصى به حركت انقلاب اسلامى بخشيد كه مى توان موج برخاسته از آن را بـه عنوان آغاز قيام عمومى مردم دانست . مجالس يادبود متعددى در سرتاسر كشور برگزار و در پى هر كى از اين مجالس ، تظاهرات گسترده اى عـليـه رژيم شاه به راه افتاد و بار ديگر امام (ره ) به عنوان رهبر حركت اسلامى در جامعه مطرح گرديد. از اين رو دستگاه حاكم و بويژه شخص شـاه بـر آن شـد تا با توهين به ساحت امام (ره ) چهره ايشان را در انظار عمومى مشوه سازد و با نوشتن مقاله اى با صراحت به آن بزرگوار توهين نمايد.
در اواسط دى 1356، كه پاكت ممهور به مهر دربار از دفتر هويدا وزير دربار شاه خارج مى شد، كسى از كارگزاران رژيم گمان نمى برد كه اين نـامـه مـانـنـد آتـش بـه دامـن رژيـم شـاه بـيفتد و آن را براى هميشه در اين كشور بسوزاند. پيك دربار نامه را به داريوش همايون ، وزير اطلاعات و جـهـانـگردى داد و او نيز نامه را جهت انتشار به روزنامه اطلاعات داد. مسعودى صاحب امتياز روزنامه پس از با خبر شدن از مفاد مقاله ، آن را براى آينده روزنـامـه خطرناك يافت و نگران واكنش علما و روحانيون شد. اما در تماسهايى كه با وزير اطلاعات و جهانگردى و نخست وزير (آموزگار) گرفت ، دريافت كه برخى از مفاد تند و تحريك آميز آن به خواست شاه در مقاله گنجانده شده است .
شـاه دسـتـور نـگـارش "ايـران و استعمار سرخ و سياه " را در حالى داده بود كه پيش از آن ، مضامينش را در گفت و گو با خبرنگار يك مجله آمريكايى بـيـان كـرده بـود. امـا گـزارشى از عراق در اين باره كه ((آيه الله خمينى در رساله عمليه خود سلطنت را غير شرعى اعلام كرده و اين نظر در چاپ جديدى از توضيح المسائل ايشان منتشر شده است .)) خشم شاه را به آن حد برانگيخت كه دستور نگارش اين مقاله را داد.
در ايـن مـقـاله - كه نويسنده آن "احمد رشيدى مطلق " ذكر شده بود - بطور صريح بى حجابى را فضيلت دانسته و حجاب ، كهنه پرستى و ارتجاع سياه معرفى و به ساخت مرجع عالم تشيع ، امام خمينى (ره ) اهانت كرده و قيام پانزده خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سياه معرفى شده بود.
با پخش سراسرى روزنامه اطلاعات و رسيدن آن به شهر قم ، اولين واكنشها آغاز شد. طلاب جوان پس از خواندن مقاله ، به خشم آمدند.
مـدرسـيـن حـوزه عـلميه قم (174) پس از اطلاع از محتواى مقاله ، در بيت آيه الله حسين نورى گرد آمدند تا اقدامى هماهنگ عليه رژيم داشته باشند و پـس از بـررسـى ابـعـاد گـونـاگـون مـسـئله ، تـصـمـيـم گـرفـتـه شـد كـه هـجـدهـم دى درسـهـاى حـوزه تعطيل شود.
صـبـح هـجـدهـم دى ، طـلاب بـا تـشـكـيـل اجـتـمـاع بـزرگـى ، تـظـاهـرات و راهـپـيـمـايـى خـود را آرام بـه سـوى منازل مراجع وقت آغاز كردند و با تجمع در مقابل منازل ايشان با دادن شعارهايى به حمايت از امام (ره ) پرداختند. نيروهاى امنيتى ابتدا با يورش به صـف تـظـاهـركـنـنـدگان سعى در متفرق نمودن و ممانعت از راهپيمايى طلاب كردند. اما وقتى با مقاومت آنها روبرو شدند، اعلام كردند در صورتى كه راهـپـيـمـايـان شـعـار نـدهـنـد و آرام حـركـت كـنـنـد، مـى تـوانـنـد بـه تـظـاهـرات خـود ادامـه دهـنـد. عـده اى از طـلاب در مـقـابل بيت مرحوم آيه الله العظمى گلپايگانى (ره ) تجمع كردند و معظم له طى سخنانى فرمودند: ((اينها به آن آقا [امام خمينى ] توهين نكردند. ايـنـها به ما توهين كردند، براى اينكه اينها با اين كارشان نشان دادند و خواستند بگويند كه آن آقا [امام خمينى ] با ما مخالف است و مفهوم حرفشان ايـن اسـت كـه مـا بـا ايـنـها (رژيم شده ) موافقيم . اينكه ما با اينها موافقيم ، توهين به ماست . ما در گذشته با اينها مخالف بوده ايم و در آينده نيز مخالف خواهيم بود.))
سـپس راهپيمايان ، در مقابل منزل مرحوم علامه طباطبايى (ره ) تجمع كردند. اما به علت كسالت علامه ، آيه الله محمد يزدى ، به نمايندگى از طرف ايشان راجع به شخصيت امام خمينى (ره ) و مبارزات آن بزرگوار و محكوميت رژيم پهلوى در اهانت به امام (ره ) و روحانيت ، سخنانى ايراد كرد.
تظاهر كنندگان آنگاه در مقابل منزل و مدرسه آيه الله مكارم شيرازى تجمع كردند و ايشان طى سخنانى فرمودند: ((مساءله ، مساءله هتاكى نسبت به آيه الله العظمى آقاى خمينى نـيـسـت ، ايـن در واقـع هـتـاكـى بـه تـمـام مقدسات و به همه ماست ... طلاب نبايد از همديگر جدا شوند و بايد وحدت داشته باشند. اگر بناست زنده بمانيم همه بايد زنده بمانيم و اگر بناست بميريم ، همه بايد بميريم ، جدايى بين ما نخواهد بود.))
بـعـد از آن طلاب به منزل آيه الله وحيد خراسانى رفتند. ايشان در اجتماع طلاب و تظاهر كنندگان درباره مساءله آزادى زن و جايگاه آن در اجتماع از نظر اسلام سخنرانى كردند.
بازاريان قم با مشاهده حركت حوزه علميه به حمايت از آن تصميم گرفتند كه مغازه هاى خود را روز نوزدهم دى باز نكنند.
روز نـوزدهـم دى بازار قم تعطيل شد. سازمان اطلاعات و امنيت قم و شهربانى به كمك نيروهاى كمكى كه از تهران وارد شده بودند، در سطح شهر، بويژه در حوالى مدارس علميه و مرقد حضرت معصومه (عليها السلام ) متمركز شدند.
اقـشـار مـخـتـلف مـردم و طـلاب در مـقـابـل مـدرسـه خـان و مـيـدان آسـتـانـه تـجـمـع كـردنـد و بـاز راهـپـيـمـايـى بـه سـوى مـنـازل بـزرگـان حـوزه را آغـاز نـمـودنـد. مـنـزل اول ، آيـه الله مـيـرزا هـاشـم آمـلى (ره ) بـود. وقـتـى تـظـاهـر كـنـنـدگـان بـه مـقـابـل مـنـزل ايـشـان رسـيـدنـد، آيـه الله آمـلى (ره ) بـود. وقـتـى تـظـاهـر كـنـنـدگـان بـه مـقـابـل مـنـزل ايـشان رسيدند، آيه الله آملى طى سخنانى به بيان عظمت و شخصيت فوق العاده امام (ره ) پرداخت و هيئت حاكمه و رژيم پهلوى را مورد نفرت روحانيت و ملت قلمداد كرد.
سـاواك قـم طـى گـزارشى چنين مى نويسد: ((ساعت 30:10 صبح ، بيش از 5000 نفر از طلبه هاى علوم دينى در مسجد اعظم اجتماع كردند و از آنجا بـه مـنزل چند تن از روحانيون رفتند و از آنان خواستند كه از [امام ] خمينى دفاع كنند.)) نيروهاى رژيم با آرايش ضد شورش ، ماشينهاى آبپاش و نـفـربـرهـاى نـظـامـى در انـتـظـار تـجـمـع بـعـد از ظـهـر مـردم قـم بـودنـد كـه مـردم قـصـد راهـپـيـمـايـى بـسـوى خـيـابـان بـيـگـدلى ، و منزل آيه الله نورى را داشتند.
بـعـد از تـجـمـع مـردم ، آيـه الله نـورى طـى سـخـنـانـى چـنـيـن گـفـت : ((هـركـجـا نـهـضـت قـابـل توجهى به وجود آمده روحانيت راستين اسلام رد پيشاپيش آن رد حركت بوده و رهبرى نهضت به دست آنان هدايت مى شد، و روحانيت در حركت جامعه نـقـش مـؤ ثـر و خـلاقـى داشـتـه اسـت . مـردم مـسـلمـان ، بـا روحـانـيـت اصـيـل هـسـتـنـد. روحـانـيـت اصـيـل بـا آيـه الله العـظـمـى آقـاى خـمـيـنـى و در پشت سر ايشان است و مبارزه دستگاه طاغوتى با اسلام و رهبرى آيه الله خمينى به جايى نخواهد رسيد.))
آيه الله نورى خطاب به شاه و مقايسه كارهاى امام با شاه ، اين دو بيت شعر را خواندند:
چون تو خفاشان بسى بيند به خواب اين جهان ماند يتيم از آفتاب
مه فشاند نور و سگ عوعو كند هر كسى بر طينت خود مى تند
پـس از سـخـنـان آيـه الله نـورى ، انـبـوه جـمـعـيـت كـه بـه ده هـزار نـفـر مـى رسـيـد، راهـپـيـمايى را آغاز كه مى خواستند از طريق خيابان ساحلى به مـنـازل آيـات سـلطـانـى طـبـاطـبائى و مشكينى بروند. اولين نشانه هاى درگيرى بوسيله ماءموران رژيم رخ داد. يكى از آنها شيشه بانك صادرات را شكست و ماءمور ديگرى همان شيشه را با پاره آجر نشانه گرفت . همين بهانه كافى بود كه اسلحه ها به طرف مردم نشانه گيرى شود. با دستور فـرمـانـده نيروهاى امنيتى ، تيراندازى شروع شد. با به زمين افتادن تعدادى از مردم ، جمعيت در كوچه هاى اطراف پناه گرفتند مردم با هر آنچه كه بـه دسـت مـى آوردنـد، مـقـابـل مـاءمـوران مـسـلح رژيـم ايـسـتـادند. جنگ و گريز تا ساعاتى از شب ادامه يافت . مجروحان به بيمارستان بزرگ شهر منتقل شدند و عده اى براى آگاهى از اوضاع مصدومين روبروى بيمارستان اجتماع كردند. در اين روز دست كم شش نفر شهيد و دهها تن زخمى شدند.
بـعـد از ايـن حـادثـه ، طـلاب و عـلمـاى قـم بـا انـتـشـار اعـلامـيـه اى ضـمـن مـحـكـوم كـردنـد كـشـتـار مـردم بـى دفـاع ، ايـن سـئوال را مـطـرح كـردنـد كه آيا فضاى باز سياسى به اين معناست كه اگر كسانى به مطالب غير واقعى روزنامه اعتراض ‍ كنند، بايد با گلوله پاسخ بگيرند؟
رژيـم ، شـب بـيـسـتـم دى مـاه شـهـر را مـمـلو از نـيـروهـاى امـنـيـتـى كـرد و بـه نـوعـى در شـهـر حـكـومـت نـظـامـى اعمال كرد.
عكس العمل رژيم (175)
رژيـم پـهـلوى بـعـد از واقـعه خونين 19 دى ، عده اى از كارمندان و اعضاى حزب رستاخيز را جمع آورى و با به راه انداختن تظاهراتى نمايشى سعى كرد وانمود كند كه روشنفكران ايران ، "شورش مرتجعين قم " را محكوم مى كنند.
تـظـاهر كنندگان قلابى ، صبح روز 23 دى 1356، سوار بر اتوبوسها راهى قم شدند و طى يك راهپيمايى ، به حمايت از شاه پرداخته و "جاويد شاه " گويان به سمت حرم حركت كردند.
عـكـس العمل ديگر رژيم ، به منظور انحراف افكار عمومى از رهبرى امام (ره ) اجازه دادن فعاليت به برخى از گروههاى موافق سلطنت بود كه خواهان اصلاحات جزيى بودند.
در هـمـيـن دوران ، اعـلام مـوجـوديـت "كـمـيـتـه دفـاع از آزادى و حقوق بشر" در شمار اخبار جالب توجه است . نماينده هيئت اجرائيه اين كميته با دعوت از خبرگزاريهاى معتبر جهان بطور رسمى موجوديت اين كميته را اعلام كرد.
نتايج و پيامدهاى قيام نوزدهم دى
اين واقعه به لحاظ نتايج و پيامدها از چند نظر شايان توجه است :
1- سازش شاه و كارتر و تو خالى بودن شعار فضاى باز سياسى شاه را به مردم نشان داد.
2- ثابت كرد كه شاه از حركت مذهبى - سياسى به رهبرى روحانيت و در راءس آنها امام خمينى (ره ) بيش از هر حركت سياسى ديگر وحشت دارد.
3- آنـچـه را كـه رژيـم از آن وحـشـت داشت ، به تبع قيام نوزده دى به وقوع پيوست و حوزه هاى علميه و روحانيت در خط امام (ره ) به حركت در آمدند و زمينه اى فراهم گرديد كه نهضت در مسير صحيح مبارزه قرار گيرد، به نحوى كه حتى ترفندهاى بعدى رژيم نيز بى اثر شد.
4- روشـن شـد كـه جـريـان حقوق بشر و فضاى باز سياسى ، طليعه اى براى ميدان دادن به ملى گراها، ليبرالها و... بوده و آمريكا و رژيم شاه ، عملا در جذب مردم بسوى ميانه روها موفقيتى نداشته اند و آنان هيچ پايگاهى در ميان مردم ندارند.
5- مـتـحـجـريـن حـوزه هـا و كـسـانـى كـه مـروج جـدايـى ديـن از سـيـاسـت بـودنـد و هـمـواره درس و بـحـث و فـقـه و اصول و... را به مبارزه با شاه ترجيح مى دادند، شكست خوردند و مردم نيز فهميدند كه بايد سراغ چه كسانى بروند.
6- مـاهـيـت رژيـم ضـد مـردمى شاه را براى بسيارى آشكار كرد. از آن پس بود كه شعار "مرگ بر شاه " شعار اصلى و تكيه كلام توده هاى انقلابى شد.
7- باعث تعميق و مردمى شدن نهضت و شركت توده هاى مذهبى ، بويژه جوانان گرديد.
8- بـرخـى از احـزاب و جـمعيتهايى كه حركت سياسى خود را با اتكا به حقوق بشر كارتر و فضاى باز سياسى ايجاد شده توسط شاه و در چهار چوب قانون اساسى شكل داده بودند، بتدريج از مردم جدا شدند و به دامن آمريكا و غرب پناه بردند.
9- با قيام قم ، آهنگ حركت انقلاب به صورت ((استراتژى جهلم ها))ى پشت سرهم ، با صورت و محتواى كاملا اسلامى شتاب فزاينده و گسترده ترى به خود گرفت و رهبرى امام (ره ) به عنوان نقش اصلى مبارزه با رژيم ظاهر شد.
عمليات كربلاى 5: نبرد شرق بصره : 19 دى 1365
امـروز طـرحـهـاى عـمـليـاتـى سـپـاه در والفـجـر 8، در كـربـلاى 5، در عـمـليـاتـهـاى مـهـم مـيـدان جـنـگ در طول چند سال ، درسهايى قابل استفاده براى همه دانشگاههاى جنگ است .
كـسـانى كه اهل دانش نظامى هستند، مى دانند يكى از دشوارترين و غير قابل دسترس ترين تاكتيكهاى نظامى و جنگى ، عبور از رودخانه است ، آن وقت عبور از رودخانه ، در والفجر 8، آن هم رودخانه اروند، اعجاب انگيز است . در هيچ دانشگاهى هم اين را نخوانده بودند. اما امروز كارى كه آنها كردند، در دانـشـگـاهـهـا مى تواند تدريس شود. با (عمليات ) كربلاى 5 و انهدام دژهاى تسخيرناپذير عراق كه به وسيله شورويهاى آن روز به وجود آمده بود و يك تاكتيك غير قابل ضربه و ضد ضربه بود، مى گفتند اصلا ضد تدبير ندارد، به هيچ تدبيرى نمى شود آن را از بين برد، تاكتيكى اسـت كـه ضـد تـاكـتـيـك نـدارد، واقـعـش هـم ، هـمـيـن جـور بـود. اگـر ابـتكار نظامى برخاسته از شور ايمان و فداكارى بچه ها نبود، همين جور بود، قابل دسترس ‍ نبود...(176)
مقام معظم رهبرى حضرت آيه الله خامنه اى
بررسى اوضاع سياسى - نظامى از والفجر 8 تا كربلاى 4
بـهـره گـيـرى از اثـرات مـهـم فتح فاو و پيش بينى احتمالى افزايش فشار به ايران و عدم تاءمين حقوق ايران بوسيله عراق و حاميانش موجب شد از اوايـل 1365، سـلسـله تـلاشـهـاى وسـيـعـى بـه مـنـظـور طـرح ريـزى و آمـاده سـازى عـمـليـات "سـرنـوشـت سـاز" بـه عمل آيد.
بر اساس چنين تحليلى ، سياست تبليغاتى كشور بر روى بسيج نيرو و امكانات براى اجراى عمليات سرنوشت ساز متمركز شد.
در آبـان 1365، در حـالى كـه ايـران تـحـت فـشـار هـمـه جـانبه اى قرار گرفته بود، افشاى ماجراى مك فارلين (177) به عنوان مهمترين تلاش سـيـاسـى پـنـهـان آمـريـكـا بـراى بـرقـرارى رابـطـه بـا ايـران و بـه دسـت گـيـرى ابـتـكـار عمل در جنگ ايران و عراق ، اوضاع سياسى - نظامى جنگ را در موقعيت جديدى قرار داد.
بـرداشـت عـراق از اهـداف و نـتـايـج نهايى تلاشهاى آمريكا و احتمال قربانى شدن صدام ، به واكنش شديد رژيم عراق در برابر آمريكا و گرايش بـيـشـتر به سوى شوروى (سابق ) منجر شد. به اين ترتيب ايران در آستانه عمليات كربلاى 4 در شرايط دشوارى قرار گرفت . افشاى ماجراى مـك فـارلين كه باعث ايجاد طوفان سياسى در ماوراى ايران شده بود، ضمن آن كه حملات هوايى عراق را در پى داشت ، بر روند تلاشهاى سياسى جمهورى اسلامى ايران براى كسب موقعيت برتر نيز، تاءثير گذاشت . در چنين اوضاعى موقعيت شوروى (سابق )، بويژه با گرايش عراق به سمت آن ، بـهـبـود يـافـت . در واقـع شـوروى از اهـرم قـابـل ملاحظه اى براى تاءثير گذارى بر روند جنگ برخوردار شد. متقابلا آمريكا، در نتيجه تشتت حـاصـله در سـياست خارجى خود كه از پى آمدهاى افشاى ماجراى مك فارلين بود، به همان ميزان از تاءثيرگذارى بر روند جنگ ناتوان شد و ناچار بيش از پيش به حمايت از عراق روى آورد.
بـنـابراين آمريكا و شوروى (سابق ) عملا به حمايت از عراق ، ايران را تحت فشار مشترك قرار دادند. عراق نيز مى كوشيد با استفاده از حمله هايى ، ايـران را در مـوقـعـيـتـى قـرار دهـد كـه هـر چـه سـريـعـتـر از ادامـه جـنـگ دسـت كـشـيـده و از تـنـبـيـه مـتـجـاوز انـصـراف حاصل كند.
در سوم دى 1365، عمليات بسيار پيچيده و سخت كربلاى 4، با هدف نهايى تصرف شهر ابو الخصيب واقع در جنوب اروندرود و حومه بصره آغاز شد.
مـوفـقـيـت عـمـليـات كـربـلاى 4، بـه تـاكـتـيـك ويـژه اى بـسـتـگـى داشـت كـه مـحـور طـرح ريـزى عـمـليـات را تـشـكـيـل مـى داد و هـرگـونـه خـلل در اجراى اين تاكتيك ، اصل عمليات را با ابهام روبرو مى كرد. با شروع عمليات كربلاى 4، مشخص گرديد كه تـاكـتـيـك ويـژه عـمـليـات لو رفـتـه اسـت و نـاگـزيـر دسـتـور تـوقـف عـمـليـات صـادر شـد. نـتـيـجـه عـمـليـات كـربـلاى 4، بـه شكل نامطلوبى موقعيت برتر ايران را تحت تاءثير قرار داد و شرايط بحرانى ايجاد كرد.
عـراق تـحـت شـرايـط جـديـد در صدد حمله به فاو و باز پس گيرى آن بر آمده تا اوضاع سياسى - نظامى را به نفع خود تغيير دهد. حفظ برترى سياسى - نظامى جنگ ، مقابله با هرگونه ركود در جبهه هاى نبرد ايجاب مى كرد كه عمليات نظامى با هدف كسب پيروزى ادامه يابد.
اهميت منطقه عمومى شرق بصره و استحكامات دشمن (178)
هنگام انتخاب منطقه عمليات كربلاى 5، آنچه اوضاع را پيچيده تر مى كرد، اين بود كه :
1- تنها انجام يك عمليات نمى توانست مؤ ثر باشد.
2- بعلاوه عمليات بايد با پيروزى تواءم باشد.
3- هـمـچـنـيـن سـرعـت عـمـل نـيـز نـقش تعيين كننده اى در اين عمليات داشت . منطقه عمومى شرق بصره نظر به اهميت سياسى و نظامى آن ، همواره جايگاه قابل ملاحظه اى در انديشه طراحان نظامى داشت ، و از اين رو عمليات رمضان با هدف دستيابى به منطقه شرق بصره طرح ريزى و اجرا شد.
دشـمـن بـا تـوجـه بـه اهـمـيـت منطقه ، زمين شرق بصره را مسلح به انواع موانع و استحكامات كرده بود و با رها كردن آب در منطقه ، انجام هرگونه عـمـليـاتـى را غـيـر مـمـكـن سـاخـت و فـضـاى امـنـى را بـراى خـود بـه وجـود آورده بـود تـا بـتـوانـد حـركـت هـر نـيـروى مـهـاجـم را قبل از دستيابى به خط اول خود سركوب كند.
اوليـن خـط دفـاعـى دشـمـن دژى بـود كـه در يـك سـمـت آن سـنـگـرهـاى بـتـونـى بـراى اسـتـراحـت نـيـرو و در سـمـت مـقـابـل ، سـنـگـرهـاى ديده بانى و تيربار با مهمات آماده و سنگرهاى تانك احداث شده بود. اين دژ، دشمن را از موقعيت ممتازى براى اشراف و تسلط كامل بر منطقه بر خوردار مى كرد. در پشت خط اول چند موضع هلالى شكل احداث ، كه قطر هر يك به 300 الى 400 متر و ارتفاع آن به 5 تا 6 متر مـى رسـيـد. در پـشـت مـواضـع هلالى ، براى تردد و استقرار تانك ، جاده ساخته شده بود و به اين وسيله تانك مى توانست با استقرار روى مواضع مشخص شده ، كل منطقه درگيرى را زير پوشش گلوله مستقيم و تيربار قرار دهد.
دومـيـن خـط دشـمـن بـه فـاصـله صـد متر از خط اول و به موازات آن احداث ، و سيلبندى بود به عرض 205 و ارتفاع 4 متر كه داراى موضع پياده ، كانال مواصلاتى و مواضع تانك بود، اين سيلبند از جنوب جاده شروع مى شد و به سمت اروند ادامه داشت .
سـومـيـن خـط دشـمـن ، خـاكـريـزى بـود بـه مـوازات خـط دوم و داراى مـواضـع پـيـاده و تـانـك كـه در جـلوى آن كانال متروكه اى به عرض 4 و عمق 2 متر احداث شده بود.
چهارمين رده دشمن در پشت نهر دو عيجى قرار داشت و شامل نهر، دژ و چندين موضع هلالى پى در پى ، كه بر توانايى دشمن براى مقابله و دفاع مى افزود.
پنجمين رده دشمن در پشت نهر جاسم قرار داشت . ضمن آن كه در حد فاصل خط چهارم و پنجم ، قرار گاههاى دشمن ، خصوصا قرارگاه تاكتيكى سپاه سـوم (مـقـر فـرمـانـدهـى لشـكـر 11)، داراى مـواضـع مـسـتـحـكـمـى بـود و پـدافـنـد مـسـتـقـل داشـت . پـس از خـط جـاسـم تـا كـانـال زوجـى ، مـركـز تـوپـخـانـه ، لجـسـتـيـك و عـقـبـه لشـكـر 11 قـرار گـرفـتـه بـود و رده شـشـم و هـفـتـم دشـمـن شـامـل كـانـال زوجـى و مـثـلثـى هـاى غـرب كـانـال زوجـى بـود. در مـنـطـقـه شـلمـچـه ، دشـمـن زمـيـن را بـه شكل پنج ضلعى در آورده بود كه از استحكامات بسيار پيچيده اى برخوردار بود.
نيروهاى عمل كنند
پس از قطعى شدن عمليات در منطقه شلمچه و تعيين زمان كسب آمادگى ، لازم بود تا در زمانى محدود، آمادگى براى عمليات فراهم شود.
پـيـدايـش بـاور جـديـد يـعـنـى "انـجـام عـمـليـات تـحـت هـر شـرايـط" مـوجـب گـرديـد شـور و حال جديدى بر فرماندهان مسئولان جنگ حاكم شود و ماءموريت قرارگاهها و يگانهاى تابعه و خط حد يگانها تعيين و جاده ها و عقبه ها تقسيم شود.
OO در مورد سازمان رزم نيروهاى عمل كننده تصميم زير اتخاذ شد:
قرارگاه كربلا قرارگاه قدس قرارگاه نجف
لشكر 25 كربلالشكر 7 وليعصر (عج)لشكر 17 على بن ابى طالب (ع)
لشكر 41 ثار الله لشكر 8 نجف لشكر 5 نصر
لشكر 19 فجرلشكر 14 امام حسين (ع)لشكر 21 امام رضا (ع)
لشكر 10 سيد الشهدا (ع)لشكر 27 محمد رسول الله (ص) لشكر 155 ويژه شهدا
لشكر 31 عاشورالشكر 32 انصار الحسين تيپ 57 ابوالفضل (ع)
لشكر 33 المهدى (عج)تيپ 44 قمر بنى هاشم (ع)تيپ 29 نبى اكرم (ص)
تيپ 18 الغدير  تيپ 12 قائم (عج)
تيپ 48 فتح  لشكر 105 قدس
در واقـع بـر خـلاف تـدابـير اوليه مبنى بر تقسيم قرارگاهها در مناطق مختلف جنوب و غرب ، كليه قرارگاهها و يگانها و در منطقه عملياتى شرق بـصـره تـمـركـز يـافـتـنـد و آمـاده انـجـام عـمـليـات شـدنـد.(179) البـتـه نـظـر بـه ايـنـكـه عـمـليـات در شـلمـچـه ، زمـيـن پـنـج ضـلعـى ، كـانـال پـرورش مـاهـى و پـاسگاه بوبيان مجموعا يك ماءموريت واحد تلقى مى شد، چنين تدبير شد كه قرارگاه كربلا جاى پاى اوليه را تصرف كند، سپس قرارگاههاى قدس و نجف ماءموريت عبور و تعميق را عهده دار شوند.
آغاز تهاجم به دشمن
در آسـتـانـه شـروع عـمـليـات ، بـا تـوجـه بـه مـحـدوديـت زمـان ، آخـريـن اقـدامـات شـامـل جـابـجـايـى و نـقـل و انـتـقال نيروها وامكانات ، تكميل بحث مانور عمليات و غيره انجام گرفت و توپخانه و زرهى نسبت به ماءموريت اصلى و گروههاى مواصلاتى براى اجراى آتش و مانور توجيه شدند.
و بـا تـوجـه بـه تـجـارب عـمـليـات كـربـلاى 4، ابـهـام نـسـبـت بـه مـيـزان هـوشـيـارى دشـمـن مـوجـب شـده بـود كـه كـليـه تـحـركـات دشـمـن تـا قـبل از آغاز درگيرى كنترل شود. اجراى آتش كاتيوشا در داخل حوضچه (180) لشكر 41 ثارالله و خسارتهاى وارده ، به ميزان حساسيتها افزود. از سوى ديگر، افزايش تردد خودروهاى دشمن به سمت منطقه فاو، اين تصور را تقويت كرد كه دشمن قصد حمله به فاو را دارد. اما همچنان نسبت به مـيـزان هـوشـيـارى دشمن در منطقه شلمچه ابهام و ترديد وجود داشت و هيچگونه نتيجه مشخصى ارايه نمى شد. در اين حالت ، نيروها در انتظار صدور فـرمـان حمله از سوى فرماندهى كل در شرق بصره بودند. با توجه به نور مهتاب ، ساعت شروع حمله كه 2 بامداد روز 19/10/1365، تعيين شده بـود. امـا نـظـر بـه محدوديت زمان براى شكستن خط و پاكسازى و تثبيت آن ، مقرر شد كه نيروها با استفاده از نور مهتاب حركت كنند و در پشت مواضع دشمن در انتظار صدور فرمان حمله بمانند.
پـس از نـيـمـه شـب ، كـه نـور مهتاب منطقه را روشن كرده بود، درگيرى در برخى محورها آغاز شد. كه اين خود بر نگرانى مبنى بر هوشيارى دشمن افـزود. بـا ايـنكه تا غروب نور مهتاب هنوز زمان زيادى باقى مانده بود، از سوى فرمانده صحنه نبرد، سردار سرلشكر محسن رضايى ، در ساعت 35:1 بـامـداد فـرمـان حـمله با رمز مقدس يا زهرا (عليها سلام ) صادر شد و بدين ترتيب برادران بسيجى و سپاهى يورش خود را به عظيم ترين و پـيـچـيـده ترين استحكامات دشمن در شرق بصره آغاز كردند. خبرهاى واصله به قرارگاه كربلا حاكى از پيشروى در محرهاى مختلف و شكسته شدن خط دشمن بود ، از اين رو اطمينان به غافلگيرى دشمن به وجود آمد و ابهامات مبنى بر عدم امكان شكسته شدن خطوط دشمن نيز بر طرف شد.
پس از اطمينان عبور از خط، تلاش براى "پاكسازى "، "الحاق " و "تثبيت " آغاز شد. در اين ميان ، چون الحاق لشكر 25 كربلا به لشكر 31 عاشورا نـقـش ‍ تـعـيـيـن كـنـنـده اى در تـصـرف پـوزه كـانـال پـرورش مـاهـى و بـازشـدن عـقـبـه خـشـكـى نـيـروهـاى عـبـور كـنـنـده از كانال داشت ، مورد تاءييد قرار گرفت .
هـمـچـنـيـن الحـاق لشكر 19 فجر و لشكر 31 عاشورا در منطقه ضلعى نيز حايز اهميت بود و مورد توجه قرار داشت . ضمن اينكه ضرورت پاكسازى قـرارگـاه تـيـپ دشـمـن در مـنـطقه 5 ضلعى ، همواره به يگانهاى عمل كننده در منطقه گوشزد مى شد. در واقع الحاق يگانهاى محور 5 ضلعى و محور كانال ماهى و نيز شكستن مقاومت دشمن در قرارگاه فرماندهى تيپ در 5 ضلعى ، دو مسئله اساسى بود كه فرمانده قرارگاه كربلا مى بايست تدابير لازم را براى انجام آن اتخاذ مى كرد. علاوه بر آن منطقه جناح راست عمليات نيز بايستى تثبيت مى شد.
تحركات دشمن
دشـمـن پـس از عمليات كربلاى 4، بر اساس اين تحليل كه ايران فعلا قادر به عمليات نيست ، توجه خود را به بازپس گيرى فاو معطوف كرده بود.

next page

fehrest page

back page