next page

fehrest page

back page

بـر ايـن اسـاس ، عـلى رغـم تهديدهاى مكرر رژيم عراق ، مبنى بر بمباران مردم ، راهپيمايى روز قدس همانند جريان سيلى خروشان آغاز شد و همزمان نـيـز عـمـليـات قـدس (267) در مـنـطـقـه هـور الهـويـزه انـجـام شـد. چـنـيـن شـرايـطـى تـلاشهاى چندين ماهه دشمن را براى به دست گرفتن ابتكار عـمل عقيم گذارد و عملا جمهوى اسلامى در سايه مقاومت مردم و مقابله به مثل در رويارويى با تعرضات دشمن ، توانست مرحله اى بحرانى را پشت سر گذارد و تهاجمات پى در پى خود را در ميدان رزم زمينى آغاز كند.
تاءسيس بنياد شهيد انقلاب اسلامى : 22 اسفند 1358
سـپـاه ، ارتـش ، بـسـيـج ، جـهـاد و دستگاههاى دولتى بايد ياد شهيدان را زنده بداند و مفهوم شهادت ، اين مفهوم با شهادت ، اين مفهوم با عظمت و پر ارزش و بـسـيـار مـوثر را در كشو ايران اسلامى ، در ميان ملت مبارز ايران احيا و حفظ كنند، اگر چه خون مطهر شهداى ما در سطح جهان بار ديگر اين مفهوم را احيا كرد.
آنـچـه مـهـم اسـت حـفـظ راه شـهـداسـت ، يـعـنـى پـاسـدارى از خـون شـهـدا، ايـن وظـيـفـه اول مـاسـت . در قبال شهدا همه موظفيم .
مقام معظم رهبرى
بـنـيـاد شـهـيـد در 22 اسـفـنـد 1358، بـه فـرمـان امـام (ره ) تـاسـيـس شـده و داراى شـخـصـيـت حـقـوقـى و اسـتـقـلال مـالى و ادارى اسـت و امور آن طبق مقررات و قوانين مربوط به نهادهاى عمومى غير دولتى و در چهار چوب اساسنامه مصوبه و آيين نامه هاى مـربـوط زيـر نظر رئيس جمهور و نظارت عاليه مقام معظم رهبرى اداره مى شود. احيا، حفظ و ترويج فرهنگ ايثار و شهادت طلبى ، نده نگهداشتن ياد شـهـيـدان و حفظ آثار آنان تجليل و تكريم از خانواده هاى معظم شهيدان ، جديت در امور فرهنگى خانواده ها شاهد، خود اتكايى و قانونمند كردن ارايه خـدمـات بـه آنان و بسيج امكانات نظام به منظور پراكندن عطر ملكوتى شهادت در جامه ، محر فعاليتهاى اين نهاد مقدس است . البته سابقه اوليه ايـن نـهـاد به دوران آغاز قيام امام (ره ) له سال 1342، باز مى گردد. بعد از قيام خونين پانزده خرداد 1342 گروهى از روحانيون انقلاب و مبارز و افـراد نـيـكـوكـار بـه دسـتـور امـام (ره ) مـامـوريـت يـافـتـنـد تـا بـه خـانـواده هـاى شـهـدا رسـيـدگـى كـنـنـد، كـه ايـن كـار در طـول سـالهـاى مقاومت و مبارزه ادامه يافت و در سالهاى 57- 1356، دامن وسيعترى پيدا كرد. بعد از پيروزى انقلاب براى سامان دادن بيشتر به امور شـهـدا و خـانـواده هـاى آنـان ، بـا فرمان امام (ره ) بنياد آغاز به كار كرد كه با آغاز جنگ تحميلى و بيشتر شدن تعداد شهيدان ، وظيفه و تكليف بنياد شهيد سنگين تر شد.
فرمان امام خمينى (ره ) مبنى بر تاسيس بنياد شهيد انقلاب اسلامى (268)
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجه الاسلام آقاى حاج شيخ مهدى كروبى ايده الله تعالى
مـلت ريـف ايـران مـى دانـد كـه نـهـضـت اسـلامـى و پـيـروزى انـقـلاب اسـلامـى مـرهـون فـداكـارى قـشـرهـاى مـخـتـلف مـلت اسـت كـه در صـف سـف اول بـايـد شـهـداى انـقـلاب - رحـمـه الله عـليـهـم - و كـسـانـى را كـه در ايـن راه مـعـلول و آسـيـب ديـده شـده انـد، مـحسوب داشت . لهذا بايد رسيدگى كـامـل بـه خـانـدان شـهـدا و آسـيـب ديـدگـان و مـعـلوليـن در ايـن راه ، چـه در حـال انـقـلاب و چـه قبل و بعد از آن به نحو احسن و با مراعات احترام آنان بشود.
ابـتـدا لازم است سازمانى به سرپرستى جناب عالى و هياتى از معتمدين متدين و آگاه و آشنا بدين گوه امو، براى اين مقصد مهم تاسيس شود كه با اجراى طرحهاى مفيد آن ، ملت و دولت انقلابى دين خود را در مقابل اين گروه فداكار در راه انقلاب اسلامى ادا نماد. شوراى انقلاب موظف هستند براى اين شـروع مـهـم ، بـود چـه كـافـى تصويب نمايد و در اجراى آن سرعت عمل به خرج دهد و دولت و متصديان امور موظف هستند موارد زير را مورد تصويب و اجراى سريع قرار دهند:
1- اولويت فرهنگى : يعنى در مدارس و دانشگاه با تسهيلات مقتضى وارد شوند.
2- اولويت اقتصادى : يعنى مسكن ، وسايل زندگى و ساير مايحتاج زندگى براى آنان تهيه گردد.
3- اولويت در استخدام : يعنى خانواده هاى شهدا و معلولين در استخدام دولتى اولويت داشته باشند و آنان كه قدرت خدمت دارند به استخدام دولت در آيند.
4- كارت مجانى براى سوار شدن آنان در اتوبوس هاى دولتى داخل شهرها تهيه گردد.
5- كارت نيمه بها براى استفاده از وسايل نقليه بين هرى مثل قطار و هواشيما و غيره .
6- تشكيل دفترچه مخصوص براى قدرت خريد از تعاونيهاى دولتى .
7- بيمه درمانى و استفاده از كارت ويژه خريد دارو.
8- قرار دادن حقوق رسمى براى معلولين كه قدرت كار ندارند و خانواده شهدا بالنسبه به افراد آن خانواده .
9- ايجاد برنامه هايى در راديو به عنوان معلولين و خانواده شهدا.
10- سازمان موظف است بدون فوت وقت ، معلولين و آسيب ديدگانى را كه احتياج به معالجه دارند)) علاج قرار دهد و در صورتى كه با تصديق طبيب لازم است براى معالجه به خارج از كشور بروند، اسباب مسافرت و مخارج معالجه آنان را فراهم نمايد.
ضمنا متذكر مى شود كه اگر سازمان در موارد مرقومه به اشكالى برخورد نمود و يا از طرف بعضى متصديان اهمالى شد، اين جانب را مطلع نماييد تا در رفع آن به طور مقتضى عمل نمايم .
روح الله الموسوى الخمينى
ساختار سازمان بنياد(269)
ريـاسـت بـنـايـد بـا حـكـم رهـبـرى ، در مـقـام نـمـايـنـده ولى فـقـيـه و بـا حـكـم ريـاسـت جـمـهـورى در مـقـام رئيـس بـنـيـاد بـه مـدت 4 سـال مـنـصـوب مـى شـود و از طريق معاونتهاى فرهنگى ، پژوهش و تبليغات ، تعاون و امور مجلس ، ادارى و مالى و برنامه ريزى و دفاتر ستادى ، شـامـل : دفـتـر ريـاسـت و روابـط عـمـومـى ، اداره كـل حـراسـت ، دفـتـر امـور مـشـاوريـن ، دفـتـر بـازرسـى و دفـتـر امـور بـيـن الملل و دفتر هيئت مركزى گزينش از طريق ادارات كل استانها و 242 اداره در طرح كشور هدايت عاليه و اداره امور بنايد شهيد را به عهده دارد.
اهداف و رسالتها
مجموعه اهداف و رسالتهاى بنياد بطور اختصار عبارتند از:
- احـيـا، حـفـظ و گـسـتـرش فـرهـنـگ ايـثـار و شـهـادت بـه عـنـوان ضـامـن بـقـاى مـكـتـب نـات بـخـش اسـلام و تـشـيـع و بـه عـنـوان سـلاح كـسـب استقلال و استمرار جمهورى اسلامى و موثرترين ابزار حفظ عزت جامعه و تماميت ارضى كشور.
- زنده نگه داشتن ياد و نام شهيدان و حفظ آثار آنان و اجراى فرامين امام (ره ) در خصوص رسيدگى شايسته و همه جانبه به امور خانواده هاى شاهد. - تكريم و تجليل از يادگاران عزيز شهدا، مفقودين و اسرا.
- تبيين حق عظيم شهيدان و خانواده هاى آنان .
وظايف
بـنياد شهيد علاوه بر وظايف خود يك نهاد هدايتگر، سياستگزار، برنامه ريز و نظارت كننده است كه وظيفه دارد تمام امكانات نظام و جامعه اسلامى را در جهت تحقق اهداف خود بسيج كند. بنابراين مى توان وظايف آن را از سه جنبه ، شهادت ، شهيد و خانواده شهيد مورد بحث و بررسى قرار داد.
الف - شهادت :
1- بـرنـامـه ريـزى و تلاش به منظور تبيين مفهوم و فلسفه جهاد، شهادت و ايثار، احيا، حفظ و ترويج فرهنگ و روحيه شهادت طلبى و جهاد و آكندن فـضـاى جـامـعـه از عـطر شهادت به عنوان والاترين ارزش الهى از طريق : بيج كليه امكانات بويژه نهادهاى فرهنگى ، اجتماعى ، هنرى ، آموزشى و وسايل ارتباط جمعى .
2- شناسايى و ترويج عوامل رشد و توسعه فرهنگ شهادت طلبى .
3 - كشف و شناسايى عوامل باز دارنده و مخرب فرهنگ شهادت و ايثار رى و مشاركت در امحاى آنها.
ب - شهيد:
برنامه ريزى و تلاش براى تجليل و تكريم شهيدان و زنده نگهداشتن ياد و خاطره آنان از طريق :
1- برگزارى مراسم ياد بود و سالگرد شهدا، با الهام از مكتب عاشوراى حسينى و با استفاده از اياد و مناسبتهاى ملى و مذهبى ،
2- حـفظ قداست و نگهدارى شايسته گلزار شهدا و محور قرار دادن اين مركز در برگزارى مراسم رسمى و مردمى با مشاركت مردم و نهادها و نامگذارى معابر و ميادين و مراكز فرهنگى ، اجتماعى و اماكن عمومى و ملى به نام شهدا و نصب يادمانهاى گوناگون شهيدو شهادت در سطح جامعه .
3- تعميق ياد و خاطره شهدا در عرصه فرهنگ و ادبيات و هنر و تاريخ .
4- جمع آورى و نگهدارى و معرفى آثار فرهنگى ، ادبى ، هنرى ، و صايا و ديگر آثار شهدا.
5- تـشـويـق و تـرغـيـب و حـمـايـت از انـديـشـمـنـدان ، ادبـا و نـويـسـنـدگـان و هـنـرمـنـدان ، و مـعـرفـى ويـژگـيـهـا و فضايل اسوه هاى شهادت و ايثار.
ج - خانواده هاى شاهد:
برنامه ريزى و تلاش براى رشد و اعتلى مادى و معنوى خانواده هاى شاهد در زمينه هاى :
1- امور فرهنگى - آموزشى
پـيـگـيـرى و نـظـارت امـور فـرهنگى ، تربيتى و آموزشى فرزندان شاهد و زمينه سازى رشد تعالى فكرى ، روحى ، اخلاقى و تحصيلى آنان به منظور پذيرش ‍ مسئوليتهاى جامعه اسلامى و به دست گرفتن امور جامعه از طريق :
- تهذيب و كسب معنوت و ارتقاى معرفت دينى و بهره ور كردن استعدادها.
- نـظـارت در جـهت ايجاد تسهيلات لازم براى ارتقاى علمى ، تحقيقى ، آموزشى و مهارتهاى فكرى و تخصصى و پرورش جسمى فرزندان شاهد و در تمام مراحل و مقاطع تحصيلى به بهترين وجه با همكارى مراجع ذيربط.
- تقويت روحيه خدمت به اسلام ناب در خانواده هاى شاهد.
2- امور معيشتى و رفاهى
تـلاش در جـهـت خـود اتـكـايـى اقـتـصـادى و تـامـيـن اجـتـمـاعـى و رفـاهـى خـانـواده هـاى شـاهـد از قبيل :
- فـراهـم سـازى تـسـهـيـلات و ارايـه حـمـايـتـهـاى لازم و آمـوزشـهـاى تـخـصـصـى ، فـنـى و حـرفـه اى جـهـت ايـجـاد اشتغال مفيد با همكارى مراجع ذيربط.
- تامين و پرداخت حقوق ، مستمرى و مزاياى خانواده هاى شاهد واجد شرايط در چهار چوب ضوابط مربوط.
- تامين مسكن همسر و فرزندان تحت پوشش فا(قدس سره ) مسكن يا داراى مسكن نامناسب با كمك خانواده شاهد و مراجع ذيربط.
- تامين خدمات درمانى همسر، فرزندان و والدين شاهد تحت پوشش ، با همكارى دستگاههاى ذيربط.
- ارايه خدمات و تسهيلات در زمينه ازدواج فرزندان و همسران شاهد.
- انجام اقدامات ممكن در جهت ارايه خدمات و مساعدتهاى ضرورى به والدين معظم شاهد.
3- امور حقوقى و قضايى
تلاش در جهت حل و فصل امور حقوقى و قضايى خانواده هاى شاهد با همكارى مراجع ذيربط از طريق : پيشنهاد و همكارى با مراجع قضايى در تعيين و نصب و عزل قيم و امين و مراقبت بر اعمال اولياء و اوصياء و قيمها و حضانت كنندگان از صغار شاهد و رسيدگى به اختلافات .
- مـسـاعـدت و هـمـكـارى بـا مـراجـع ذيـربـط در جهت تبديل و تغيير در اموال و دارايى صغار شاهد در راستاى مصالح آنان بر حسب موازين شرعى و در صورت لزوم پى گيرى به منظور حل و فصل اختلافات مربوطه تا صدور حكم قطعى .
- در خـواسـت تـنـفيذ وصيتنامه عادى شهدا از محاكم ذيصلاح و پى گيرى امور مربوط به انحصار وراثت و مراقبت بر احصاء و تسهيم ماترك شاهد و تقويم و نگهدارى حساب اموال صغار و محجورين و معاضدت حقوقى و قضايى خانواده .
سياستها و راهبردهاى بنياد بر اساس مبانى و اهداف مذكور، عبارتند از:
1- تلاش در جهت تحقق وجهه فرهنگى بنياد.
2- بسيج نظام و جامعه اسلامى .
3- خود اتكايى خانواده هاى محترم شهدا.
4- قانونمندى و رعايت اعتدال .
5- تاكيد بر انتشار فعاليتهاى فرهنگى و اجتماعى خانواده هاى شاهد.
6- اصلاح ساختار نهاد.
7- استفاده بهينه از منابع اقتصادى .
فعاليتهاى فرهنگى بنياد
مـتـعـاقـب صـدور فـرمـان مـورخ 6/1/1365، امـام (ره ) مـبـنـى بـر رسيدگى بيشتر به امور فرهنگى يادگاران شاهد، شوراى طرح و برنامه شاهد، مـتـشكل از نماينده ولى فقيه و رئيس بنياد، وزراى فرهنگ و آموزش عال ، بهداشت ، درمان و آموزش پزشكى و آموزش ، نسبت به تدوين اساسنامه اقدام كـردند. متعاقبا ستادهاى ويژه اى از قبيل شوراى طرح و برنامه ريزى ، ستاد امور تحصيلى فرزندان شاهد در بنياد شهيد و وزارتخانه هاى ذيربط پـيـش بـيـنـى و سـازمـانـدهـى شـد و بـراى بـهـيـنـه سـاخـتـن فـعـاليـتـهـاى فـرهـنـگـى و تـداوم پـيـگـيـرى جـدى آنـهـا، لزوم تـشـكـيـلات مـسـتـقـل در بـنـيـاد شـهـيد موضوعيت يافت و براى اين منظور در سال 1372، معاونت فرهنگى تاءسيس گرديد و بتدريج با تغيير صعودى هرم سنى فـرزنـدان شـاهـد و شـرايـط و مـوقـعـيـت آنـهـا، تـحـولاتـى را در سـاخـتـار تـشـكـيـلاتـى خـود ايـجـاد كـرد كـه هـم اكـنـون در قـالب چـهـار اداره كـل (آمـوزش عمومى ، آموزش عالى ، پرورش و مددكارى و مشاوره ) امور فرهنگى همسران و فرزندان معظم شهدا را برنامه ريزى ، سازماندهى و اجرا مى نمايد.
بخش پژوهش و تبليغات
بـه مـنـظـور تـبـيين ارزشهاى والاى شهادت و ايثار و زنده نگهداشتن ياد و نام شهيدان و نشر فرهنگ شهادت طلبى و نظر به اهميت ماءموريت فرهنگى بـنـيـاد و لزوم برقرارى نوعى توازن نسبى ميان فعاليتهاى مادى و معنوى ، در خرداد 1375، معاونت پژوهش و تبليغات بنياد شهيد تاءسيس شد تا تـلاشـهـاى فـرهـنـگـى بـطـور مـتـمـركـز در جـهـت تـحـقـق اهـداف مـذكـور بـه انـجـام بـرسـد. ايـن مـعـاونـت نـيـز از چـهـار اداره كل و دفتر ستادى تشكيل شده است .
ارتحال آيه الله سيد ابوالقاسم كاشانى : 23 اسفند 1340
سـيـد ابـوالقـاسم در سال 1264 شمسى ، در خانواده اى روحانى و در تهران قدم به عرصه وجود نهاد. پدرش آيه الله حاج سيد مصطفى كاشانى اسـت كـه از عـلمـا و مـراجـع بـزرگ شـيـعـه عـصـر خـويـش شـود. ايـشـان در سـال 1280 شـمـسـى ، بـه نـجـف هـجـرت و در آنـجا به تدريس و تحقيق مشغول گشت .
آيه الله سيد مصطفى در جنگ جهانى اول و تجاوز انگليس به عراق به صفوف مجاهدان پيوست و هدايت و رهبرى نيروهاى عراقى را به عهده گرفت .
سـيـد ابـوالقـاسـم در سـن شـانـزده سـالگـى بـه هـمـراه پـدر عـازم عـراق و در حـوزه نـجـف بـه ادامـه تـحـصيل پرداخت و از اساتيد بنام چون ميرزا محمد تقى شيرازى ، آخوند خراسانى و ميرزا حسين خليلى بهره هاى فراوان برد و در 25 سالگى به درجـه اجـتـهـاد نـايـل آمـد و بـزرگـانـى چـون شـيـخ الشـريـعـه اصـفـهـانـى ، آقـا ضـيـاءالديـن عـراقـى و سـيـد اسماعيل صدر در نامه هاى خود به تفصيل از مقام علمى او با القابى مانند شكافنده ى درياى علوم و كليد در گنجهاى دقيق و... ياد كرده اند.
مبارزات سياسى
آيـه الله كـاشـانـى از دوران جوانى داراى افكار آزاديخواهانه بود و از ظلم و ستم و استعمار بيزار و متنفر و در گستره اى به وسعت جهان اسلام با استعمارگران بويژه انگليس مبارزه مى كرد.
در سـال 1285 شـمـسـى ، كـه مـردم ايـران از بـى ليـاقـتـى شـاهـان قـاجـار و فـسـاد دسـتـگـاه حـكـومـتـى و دخـالت بـيـگـانـگـان در امـور داخل و چپاول ثروت ملى كشور خسته شده ، و نهضت مشروطه را راه اندازى كردند، آيه الله كاشانى مشاورت آيه الله آخوند خراسانى را عهده دار بود و در تصميم گيريها او را يارى مى كرد. مبارزات آيه الله كاشانى را مى توان به دو بخش تقسيم كرد:
الف - مبارزات عليه استعمار انگليس
مـبـارزه بـا اسـتـعمار انگليس آن چنان عميق و ريشه دار بود كه در خاورميانه مبغوض ترين دشمن آنها به شمار مى رفت ، به حدى كه انگليسيها در آن زمـان ، تـسـليـم شـدن ايـشـان را يـكـى از شـرايـط صـلح بـا عـراق قـرار دادنـد. هـنـگـامـى كـه جـنـگ جـهـانـى اول به عراق كشيده شد، آيه الله كاشانى بهمراهى پدر، رهبرى نيروهاى ملى عراق را بر عهده داشتند و در قيام عليه قرار داد ظالمانه انگليس و با كـمـك عـشـايـر عـراق در مـقـابـل قـواى انـگـليـس ايـسـتـادگـى و آنـان را مـجـبـور بـه عـقـب نـشـيـنـى كـرد و هـمـيـن مـبـارزات مـوجـب كـسـب استقلال عراق گرديد.
مـتـجـاوزان انـگـليـسـى بـه اين نتيجه رسيدند كه وجود سيد ابوالقاسم كاشانى بزرگ ترين مانع پيشرفت آنها در عراق است ، از اين رو حكم اعدام ايشان از طرف مركز فرماندهى انگليس صادر شد كه قبل از دستگيرى ، عراق را به سمت ايران ترك كرد.
بعد از بركنارى رضاخان در شهريور 1320 و اشغال ايران توسط متفقين ، مرحوم كاشانى به مبارزه با استعمار ادامه داد.
آيـه الله كـاشـانـى اعـلامـيـه اى بـا ايـن مـضـمـون كـه ((ايـران مال ايرانى است )) و ذخاير آن بخصوص نفت از آن ايرانيان است و فقط قوانين و ضـوابـط اسـلامـى بـايـد حكمفرما گردد، انتشار داد. انگليسيها از سهيلى ، نخست وزير وقت خواستند كه ايشان را تبعيد كند. آيه الله مخفيانه به قم رفـت و نـزديـك بـه يـك سـال از دست انگليسيها در امان بود. در قم اعلاميه و شبنامه منتشر مى كرد و يادآور مى شد كه نبايد گذاشت انگليسيها خود را مـالك الرقـاب ايران بدانند. فرماندارى نظامى از طريق درج آگهى در جرايد به وى اخطار كرد كه خود را تسليم كند. سرانجام به وسيله جاسوس انـگـليس ، "تامارا" محل اقامت آيه الله كشف و در 27 خرداد 1323 در گلابدره شميران بازداشت و به شهرهاى اراك ، رشت و كرمانشاه تبعيد شد و تا پـايـان جـنـگ در اردوگـاهـهـاى مـتـفـقـيـن بـا بـدتـريـن وضـع مـمـكـن زنـدانـى بـود، بـا ايـن حـال حـتـى در بـازپـرسـيهايش ‍ نيز با انگليسيها به خشونت رفتار مى كرد و به آنها مى گفت : ((اگر مناز دست شما جان سالم به در برم ، اجازه نـخواهم داد يك قطره نفت به دست انگليسيها برسد.)) سرانجام ، پس از گذشت 28 ماه از زندان متفقين آزاد شد. هنگامى كه در تبعيد بود براى دوره چهاردهم مجلس به عنوان نماينده مردم تهران انتخاب شد و اين حاكى از شناختى بود كه مردم از عمق مبارزات ايشان داشتند.
ب - مبارزات عليه استبداد داخلى
آيـه الله كـاشـانـى پـس از پـايـان جـنـگ جـهـانـى دوم ، در فـعـاليـتـهـاى اجـتـمـاعـى و مـبـارزات سـيـاسـى فـعـالانـه حـضـور يـافـت و در مـقـابـل سـيـاست بازيهاى قوام السلطنه - كه با ايجاد حزب دموكرات و ائتلاف با حزب توده قدرت گرفته بود - قد علم كرد و بر خلاف خواسته دربار و قوام ، مردم را به مبارزه دعوت كرد. در نتيجه در خرداد 1324، دستگير و 22 ماه به بهجت آباد قزوين تبعيد شد. در پى در گذشت آيه الله سيد ابو الحسن اصفهانى ، در مجلس ‍ ختم ايشان آيه الله سيد محمد بهبهانى خواستار آزادى آيه الله كاشانى شد كه بعد از مدتى ، قوام با عزيمت ايشان به قزوين موافقت كرد.
در دى مـاه هـمـان سـال ، در دوره پـانـزدهـم مـجـلس بـه نـمـايـنـدگى انتخاب شد و بعد از نخست وزيرى هژير - كه از سر سپردگان انگليس و ماءمور حـل قضيه نفت بود - تظاهرات عظيمى را به راه انداخت . در اين تظاهرات قشرهاى مختلف به خصوص روحانيون ، از جمله شهيد نواب صفوى ، حضور فعال داشتند.
هـژيـر كـه از ايـن اقـدام وحـشـت زده و بـه خـشـم آمـده بـود، دسـتـور تـيـرانـدازى بـه سـوى تـظـاهـر كـنـنـدگـان در مـقـابـل مـجـلس شـوراى مـلى را صـادر كـرد كـه عـده اى از مـردم كـشـتـه و مـجـروح شـدنـد. هـژيـر در 25 خـرداد 1327، دسـتـور داد مـنـزل آيـه الله كـاشـانـى را محاصره كنند. روز بعد، مردم تظاهراتى برپا كردند كه آيه الله ، مردم را به آرامش و لغو تظاهرات دعوت كرد. اين اقـدامـات ، هـژيـر و كـابـيـنـه او را به سقوط كشانيد و ساعد بر سر كار آمد. آيه الله كاشانى با برپايى نمازهاى عيد فطر و عيد قربان ، بار ديگر قدرت و عظمت مردم مسلمان ايران را به نمايش گذاشت .
در پـى تـرور نـافرجام شاه ، بار ديگر آيه الله كاشانى كه از طرف شاه "فناتيك "(270) لقب گرفته بود، دستگير و در قلعه فلك الافلاك خرم آباد زندانى و از آنجا به لبنان تبعيد شد. پس از تبعيد ايشان ، مبارزات مردم همچنان ايشان را پخش مى كرد.
بـعـد از تـرور هـژيـر توسط فدائيان اسلام در 27 اسفند 1328، كابينه ساعد سقوط كرد و در انتخاب دوره شانزدهم مجلس شوراى ملى ، آيه الله كاشانى غيابا از طرف مردم به نمايندگى مجلس انتخاب شد و منصور الملك ، نخست وزير وقت ايران ، طى تلگراف از ايشان عذر خواهى و خواستار بـازگـشـت بـه ايـران شـد. سـرانـجـام در بـيـسـتـم خـرداد 1329، پـس از شـانـزده مـاه تـبـعـيـد در مـيـان اسـتـقـبـال پـرشـور مردم وارد تهران شد و در پيامى خطاب به ملت ايران فرمود: ((... بايد همه دست برادرى و اتحاد و صميميت به هم بدهيد و در امور اجتماعيه همت و مجاهدت و فداكارى نماييد و ميدان را براى خائنين باز نگذاريد كه همه چيز اين ملت را به شهوترانى و عياشى و خود خواهى به باد فنا بدهند...
بـرادرانـم ، مـثـل من خادم فداكارى داريد، بدون طمع و غرض شخصى جان خود را كف دست گرفته براى دين و دنياى شما جانبازى مى كنم . اگر دست فداكارى به من ندهيد و به بارى به هر جهت بگذرانيد و مسامحه نماييد، روز به روز روزگارتان سياه تر مى شود...))
عمده فعاليت آيه الله كاشانى پس از اين تاريخ ، در رابطه با ملى شدن صنعت نفت (271) و روى كار آمدن دولت دكتر محمد مصدق بود كه رهبرى مردم را در قيام 30 تير 1331(272)، رهبرى و هدايت كردند. پس ‍ از كودتاى 28 مرداد 1332(273)، كه قرار داد كنسرسيوم در دولت زاهدى به زيان ايران منعقد شد، آيه الله كاشانى طى اعلاميه شديد اللحنى آن را محكوم و از درجه اعتبار ساقط دانست .
در سـال 1334، پـس از دسـتـگـيـرى سـران فـدائيـان اسـلام ، بـار ديـگـر آيـه الله كـاشـانـى بـه عـنـوان دخـالت در قتل رزم آرا دستگير و در معرض محاكمه و اعدام قرار گرفت . اما بر اثر پافشارى مقامات روحانى و هشدار جدى آنها، آزاد گرديد.
آيه الله كاشانى و جهان اسلام
او هـيـچـگـاه از گـرفـتـاريـهـاى مـلت اسـلامـى غـافـل نـبـود و در حـد تـوان خـويـش ، آنـان را يـارى مـى داد. در سال 1326 شمسى ، زمانى كه تاءسيس دولت غاصب اسرائيل در سرزمين فلسطين اعلام گرديد، اعلاميه اى خطاب به تمام مسلمانان جهان صادر كرد و نـسـبـت بـه فـسادى كه دولت غاصب اسرائيل در آينده برپا خواهد كرد، هشدار داد و از آنان خواست تمام كوشش خود را براى ريشه كن كردن اين غده سرطانى به كارگيرند و نسبت به راءى سازمان ملل در مورد تقسيم فلسطين اعتراض كرد.
در ادامه حمايت از مردم فلسطين ، مردم ايران را به تظاهرات عليه اسرائيل دعوت كرد و در 20 دى 1326، بيش از 30 هزار نفر در مسجد امام خمينى (ره ) اجـتـمـاع كـردنـد كـه دولت وقـت از سـخـنـرانـى آيـه الله كـاشـانى ممانعت به عمل آورد و حجه الاسلام و المسلمين فلسفى به منبر رفت و هدف از اين تـظاهرات گسترده اى عليه اسرائيل به رهبرى آيه الله صورت گرفت كه خود براى مردم سخنرانى و از ملت ايران خواست كه از هيچ كمكى در راه آزادى فـلسـطـيـن دريـغ نـكـنـنـد. پـس از ايـن سـخـنـرانـى پـرشـور، مـردم بـه جـمـع آورى كـمـكـهـاى مـال پـرداختند و پنج هزار نفر از فدائيان اسلام آمادگى خود را براى شركت در نبرد عليه صهيونيستها اعلام نمودند و در دوم خرداد 1327، فدائيان اسلام در منزل ايشان اجتماع كه دولت وقت اقدام به جلوگيرى كرد.
آيـه الله در مـبـارزات اسـتـقـلال طـلبـانـه مـسـلمـانـان مـصـر و تـونـس از آنـان حـمـايـت مـى كـرد و مـشـكـل بـزرگ مـسـلمـانـان را تـفـرقـه و جـدايـى مـوجـود مـيـان كـشـورهـاى اسـلامـى مـى دانـسـت و تـنـهـا راه حـل مـشـكـل را اتـحـاد مـسـلمـانـان و تـمـسـك بـه اسـلام نـاب مـحـمـدى (صـلى الله عـليـه و آله و سـلم ) مـعـرفـى مـيـكـرد. بـه هـمـيـن جـهـت بـه فـكـر تـشـكـيـل يـك كـنـگـره اسـلامـى افـتـاد و بـراى ارزيـابى بهتر وضع مسلمانان در سال 1331، در مراسم حج شركت كرد و با بسيارى از روحانيون و بزرگان جهان اسلام به بحث و گفتگو نشست و آنها را از انديشه خويش درباره كنگره اسلامى آگاه ساخت . بعد از بازگشت از حج نامه اى به تمام كـشـورهـاى اسـلامـى فـرسـتـاد و از آنـهـا دعـوت كـرد كـه حـاكـمـان خـود كـامـه مـخـالفـت خـود را بـا تشكيل اين كنگره اعلام داشتند.
سرانجام آيه الله كاشانى در 23 اسفند 1340، پس از عمرى مبارزه مستمر با استبداد داخلى و استعمار خارجى ، دعوت حق را لبيك گفت و در حرم مطهر حضرت عبد العظيم به خاك سپرده شد.
انفجار بمب در نماز جمعه تهران : 24 اسفند 1363
انقلاب اسلامى ايران از پديده شوم ترور و تروريسم آسيبهاى فراوان ديده است . منافقين و طرفداران خلق ؟! با ترور شخصيتهاى انقلابى و مؤ من ، هـمـچـون مـطـهـرى ، قرنى ، شهيد مظلوم بهشتى ، رجايى ، باهنر، مفتح و حتى زنان و مردان و سالخوردگان بى گناهى كه تنها جرمشان ايمان به اسلام و انقلاب ، و يا شركت در راهپيماييها و نماز جمعه ها بود، سعى كردند انقلاب را تضعيف كنند.
عـوامل استكبار، مراكز فرهنگى و اقتصادى را هم مورد حمله قرار مى دادند و منهدم مى كردند و به هر نحو كه مى توانستند در راه پيشرفت انقلاب مانع ايجاد كردند. و به هر نحو كه مى توانستند در راه پيشرفت انقلاب مانع ايجاد كردند. حتى با دشمن كينه توز و متجاوز بعثى ، طرح دوستى ريخته و به سربازانى مزدور در صف دشمن و در مقابل ملت خود قرار گرفتند و قساوت بارترين ماءموريتها را به نفع دشمن انجام دادند.

next page

fehrest page

back page